به بهانه این ماه پر ازغم ورسالت نوجوانه، دراین شماره سراغ یکی ازهیاتهای عزاداری رفتهایم که آن رانوجوانان آن محل و منطقه مدیریتش میکنند.گذرم به یکی ازمحلههای قدیمی تهران میافتد. دریکی ازکوچه پس کوچههای این محل حسینیهای هست که برخلاف دیگرحسینیه و هیاتها،سرمایه بزرگی به نام نوجوانان پایه و همراه و مخلص دارد. با بسما...وارد میشوم تا دقیق متوجه ماجرا شوم.
بزرگترین فرد حاضر در اینجا چند ساله است؟!
هیاتداری و آیین گرداندن یک حسینیه قطعا به همین راحتی نیست.مهدی۲۴ساله بزرگترین فردحاضر دراین حسینیه است و میگوید: تقریبا دو سال پیش تصمیم گرفتم هیاتی درست کنم تا نوجوانان در آن به عزاداری و کارهای فرهنگی مشغول شوند. مهدی به این موضوع اشاره میکندکه درابتدای تاسیس این حسینیه، بااستقبال خوبی ازطرف نوجوانان محل همراه شده است. علی که ۱۶سال بیشتر سن ندارد، میگوید ازقدیمیهای این هیات نوجوانانه است:درابتدا سن بالاها درکنار ماحضورداشتندوبه ما کارهای لازم را آموزش میدادند. بعد از مدتی طولانی وقتی تمام کارها رایادگرفتیم،دیگر کمکم تمام مراسم راخودمان برگزار کردیم.حسین ۱۷ساله در این هیات مسئول خرید است و میگوید: اززمانی که بزرگترهااز کنارمارفتند ووظیفه اداره اینجا را به ما سپردند، دیگر تمامی خریدها رامن انجام میدهم وفقط درمواقعی که میخواهیم برای نذری غذایی درست کنیم،کمی هم ازبزرگترهای محل کمک میگیریم.
فقط برای محرم؟
بعضی از هیاتها معمولا بعد از ماه محرم وماه صفر همه وسایل خود را جمعآوری و درست قبل محرم سال بعد، مجدد بساط روضه را فراهم میکنند. برای من نویسنده این سؤال پیش آمد که در ایام غیرمحرمی اینجا چه قدرفعال است وآیا به عنوان مثال در مناسبتهای دیگر مراسمی برگزار میشود یا خیر؟
علی درباره این موضوع میگوید که تعطیلی در اینجا هیچ معنایی ندارد: ما در کنار یکدیگر مثل رفیق حضور داریم و اینجا را مثل خانه خود دوست داریم و خود را متعلق به این مکان و حسینیه میدانیم. جدا از تعطیل نبودن این حسینیه، در ایام غیر محرم روضههای هفتگی برپاست و در کنار این روضهها هربار درباره یک موضوع مهم درسن خودمان با یکدیگر صحبت میکنیم. مهدی در ادامه صحبتهای علی میگوید: به غیر از روضههای هفتگی که همیشه برگزار میشود، سعی میکنیم در تمام مناسبتهای مذهبی نیز فعالیتهای خاص خودمان را داشته باشیم. او برای مثال اشاره میکند به جشن عید غدیرخم که یک موکب اختصاصی در مهمانی ده کیلومتری برپا کرده بودند و در هر بخشی از مراسم و مناسبتهای مختلف سعی میکنند کارهای ویژهای انجام دهند. حسین در پایان این سؤال میگوید: اینجا گاهی اوقات کانون مرکز توجه بزرگترهای محل است و بعضی شبها دوست دارند در مراسمهای ما شرکت کنند و سهیم باشند. بعضی اوقات در بعضی از مراسمهای هفتگی سعی میکنیم از سخنرانهایی دعوت کنیم که نوجوانان با زبان خودمان راه و روش زندگی را بیاموزد.
در این شبها چه خبر؟
مهدی میگوید: این شبها در هیات روضه داریم. حسینیه ما رو به نوجوانان حسینی بازاست واینجا نوجوانان میتوانندآیین هیاتداری را در کنار همسن و سالان خود یاد بگیرند تا درنهایت بتوانند در آینده هیات و مجلس خود را اداره کنند. حسین میگوید: در این شبها جدا ازبحث خود مجلس امام حسین(ع) سعی میکنیم میزبان عزاداران باشیم و در کنار روضههای شبانه سفره احسانی را برای عزاداران درنظر بگیریم.یکی دیگر از مواردی که در گفتوگو متوجه آن شدم، حضور دختران نوجوان و بانوان در مراسمهای شبانه است که این امر باعث میشود این مجلس هم برای پسرها و هم دختران نوجوان باشد که زیر یک پرچم عزاداری میکنند. علی میگوید: درقسمت خانمها نیز کسانی حضور دارند که معمولا برای بعضی روضهها این حسینیه را مدیریت و حتی مراسمهای مختلفی را اجرا میکنند.
نوجوانان در حال تعلیم دیدن هستند!
مهدی در واکنش به این سؤال که آیا فعالیتهای این حسینیه فقط به مناسبتهای مذهبی ختم میشود گفت: در این حسینیه سعی کردهایم جایی را برای نوجوانان ایجاد کنیم که آن را زیست بوم و منطقه امن خود بدانند. در اینجا سعی میکنیم اردوهای معرفتی و اردوهای تفریحی مختلفی را تدارک ببینیم تا بچهها در کنار کارشناسان و مربیان مختلف باتجربه و فعال حوزه نوجوان، درس زندگی و سبک زندگی را بیاموزند. البته در کنار این حرفها بوی محدودیتهای مالی نیز میآید اما میگوید: وقتی عشق به این کار را داشته باشیم، دیگر محدودیتها باعث نمیشود به عقب برگردیم و خوشحالم از اینکه توانستیم با هر توانی این مکان را برای نوجوانان محل و منطقه خودمان آماده کنیم. حسین از تجربه حضور خود در این حسینیه به عنوان بهترین روزهای زندگی خود نام میبرد، چرا که به نظر او در این حسینیه میتوان رشد خوبی را در زندگی خود تجربه کرد و مهارتهای زیادی را در این مکان یاد گرفت و این آموزشها به نظر او برای هر نوجوانی لازم و ضروری است.به نظر علی این حسینیه یک خانه مشترک برای نوجوانانی است که میخواهند دوستهای مناسب پیدا کنند و در کنار یکدیگر به یک پیشرفت معرفتی خاص برسند و به عقیده او این مکان توانسته پیشرفت زیادی در سبک رفتار و منش او ایجاد کند.
روضه و یادگیری درمکتب حسین(ع) و عاشورا
یکی ازموضوعاتی که این سالها درایام محرم ودربین بعضی افراددغدغهمند صورت میگیرد، این است که باید درکنارروضه و اشک و عزاداری، درس و مکتب حسینی رابه عزاداران منتقل کردتامجلس امام حسین بیش ازپیش برای آنها مفید باشد.علی درباره این موضوع میگوید:سخنرانها همیشه درکنارروضه ومراسمهایی که برگزارمیکنیم،سعی میکنندمطالبی راازقبل برای ما جمعآوری کنند تا در ده شب مجموعهای از دروس عاشورا را به ما منتقل کنند و از این موضوع بسیار خرسندم ولی ای کاش این مجموعه کارها برای نوجوانان حسینی بیشتر از قبل وفراترازیک محله برگزار شود.به نظر حسین این که دراکثراوقات خود نوجوانان مداح میتوانند مجلس خودشان را داشته باشند و به علاقه و تمرین خودشان در مجالس مداحی کنند، بسیار باارزش است. در نهایت، مهدی که برگزار کننده و حامی این مجالس است از اینکه بعضی از خانوادهها در امر برگزاری این این مجالس حمایت میکنند تشکر کرد و گفت اگر حمایت و اجازه آنها نبود، برگزاری مجالس امام حسین و ائمه اطهار هیچوقت محقق نمیشد و در نهایت ابراز امیدواری کرد که هیاتهای نوجوانانه سطح شهر، روز به روز بزرگتر و بزرگتر شوند.
کلام آخر
مهدی به عنوان کسی که در کنار نوجوانان این حسینیه حضور داردمیگویدهمیشه سعی خود رامیکنیم که اینجا جوی حاکم باشد که هم دختران وهم آقا پسرهای نوجوان فضایی صمیمانه رادراین حسینیه تجربه کنندودرفضاهای جداگانه به تربیت نسل جدیدی از حسینی های پرشور مشغول شوند و امیدواریم که جنس حمایت ها ازاین بچه ها بیشتر از قبل صورت بگیرد.علی درباره روندکارهای حسینیه میگوید چیزی اینجا به عنوان دستمزد یا کلمات شبیه به آن وجود ندارد، ما همگی مثل یک خانواده زیر یک خیمه حضور داریم.