در سینمای ایران، همیشه به مناسبتهای مختلف که میرسیم وکارنامه سینماگران ایرانی را در حوزههایی که راهبردی است، ارزیابی میکنیم معمولا باید به کوتاهیها و کمکاریها اشاره کنیم تا اینکه بهخاطر پر بودن دستمان به خود ببالیم. این موضوع نهفقط درباره آثاری با موضوع روایت اتفاقات دوران معاصر، بلکه حتی در مورد رویدادهای تاریخی و البته بزرگی مانند حادثه عاشورا، آیینها و سنتهای محرمی هم صدق میکند. ماجرای محرم با همه حوادث مشابه متفاوت است. محرم قرنهاست با تار و پود فرهنگ ایرانی عجین شده است و اینکه سینمای ایران در قیاس با پررنگ بودن نقش محوری عاشورا و عشق به امام حسین(ع) در میان مردم ایران، به این حماسه توجهی اندک کرده است، نهفقط توجیهناپذیر بوده، بلکه تا حد زیادی شگفتآور هم هست.قصد نداریم مانند همیشه از مدیران و مسئولان سینمایی و نهادهای متولی در این زمینه انتقاد کنیم، چرا که این انتقاد گرچه وارد است اما تکرار مکررات سودی ندارد. در این میان سؤال این است که اگر مسئولان کمکاری کردند، چرا هنرمندان هم کمکاری کردهاند و آیا ترک فعل مدیران، توجیهی برای دست خالی سینمای ایران در تولید آثار راهبردی درخصوص عاشورا بهعنوان یکی از محوریترین رویدادهای فرهنگساز ایرانی و اسلامی میشود؟
سیاستگذاری کجاست؟
اول از همه باید از کمتوجهی سیاستگذاری کلان فرهنگی به این مسأله حرف زد. درست است که سینما باید ویترینی از موضوعات روز و ژانرهای مختلف باشد و ما هم به تولید آثار اجتماعی و هم به تولید آثار طنز نیاز داریم اما اگر دستگاه سیاستگذاری ما، نقشه راه درستی طرح کرده بود، از نگارش و ساخت آثاری درباره مفاهیم دینی و بهخصوص وقایع مرتبط با عاشورای حسینی و توجه به تولید فیلمهایی فاخر و ماندگار در این حوزه، غفلت نمیکرد. تا بهحال ما آثار خوبی در این زمینه داشتهایم اما این آثار به لحاظ کمی و چه کیفی در حدی نیست که بتواند یک جریان فرهنگی ایجاد کند. ضمن اینکه اغلب این آثار به مدد ذوق و همت هنرمندان ساخته شده، نه در راستای یک نقشه راه که افقهای دور را دیده باشد، ضعفها را شناسایی کند و برای گروههای سنی مختلف بهخصوص کودک و نوجوان تبیینگر بوده و البته با زبان و نگاه این نسل همراه باشد.
تبیین فرهنگ عاشورایی
تولید آثاری سینمایی درباره محرم و عاشورا تنها با تصویریکردن وقایع کربلا و روایت آنچه در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری روی داد، به دست نمیآید، بلکه ما باید بهدنبال ساخت مجموعه آثاری باشیم که «فرهنگ عاشورایی» را برای نسل امروز و فردا تبیین کند. این فرهنگ میتواند در ژانرهای مختلف و در دل قصههایی حتی امروزی تنیده شود. همین امروز فیلمی روی پرده سینماهاست (آبی روشن) که یک داستان امروزی را روایت میکند اما آنچه از دیدن آن نصیب مخاطب میشود، فرهنگ رضوی و اهمیت آن است. ما باید فیلمسازانی تربیت کنیم که فرهنگ عاشورا را با پوست و گوشت خود درک کرده باشند و بتوانند این فرهنگ را در قصههای اجتماعی، سینمای دفاعمقدس و پویانماییهای جذاب و چشمنواز به مخاطب انتقال دهند. فیلمسازان شبهروشنفکری که عاشورا را فارغ از نمادهای ظاهری همچون مراسم سوگواری دهه اول محرم، تعزیه، توزیع نذری و این قبیل نمادها ببینند، نمیتوانند روح فرهنگ عاشورایی را که زیربنای فکری و اعتقادی ماست، به مخاطبان خود منتقل کنند. اگرچه سوگواری، ارزشمند و مبارک است اما محدود کردن محرم در سوگ و عزا، محروم کردن خود ما از همه مفاهیمی است که شهادت سالار شهیدان و یارانش آنها را در طول تاریخ جاری و ساری کردهاند. میتوان حتی قصه طنزی را به مخاطب عرضه کرد و در آن از قیام خالصانه برای خدا، حریت، مبارزه با طاغوتها، پاسداری از عزت و شرف انسان، بیزاری از زندگی ذلتبار، شهادتطلبی، احیای فریضه امر به معروف و نهی از منکر، فتوت و جوانمردی، نفی سازش با ستمپیشگان، اصلاحطلبی در جامعه، عمل به تکلیف بهخاطر خدا، تکلیفگرایی و... حرف زد. برای هرکدام از این مفاهیم میتوان برنامهریزی کرد و فیلم ساخت، فیلمهایی که شاید اشاره مستقیمی به سکانسهای نبرد در روز عاشورا نداشته باشد اما میتواند بالحاظ کردن قصهای جذاب وپرکشش، جذابترین و تاثیرگذارترین روایتهای سینمایی را خلق کنند.
چند نمونه ماندگار
اگر بخواهیم اینگونه مفاهیم را در سینمای ایران ردیابی کنیم و مثالهایی ملموس بزنیم، میتوانیم از چند فیلم اسم ببریم. یکی از این فیلمها، پرواز در شب به کارگردانی زندهیاد رسول ملاقلیپور است که داستان محاصره یک گردان رزمنده در جنگ را روایت میکند و صحنههای رزمندههای تشنه و زخمی و تلاش فرمانده گردان برای تهیه آب و رساندن به آنها، اشاراتی به عاشورا و شهادت حضرت عباس(ع) دارد. باز ازهمین کارگردان، فیلم افق که به تلاش رزمندگان برای تصرف سکوی الامیه عراق اشاره دارد. در این فیلم شاهدیم که غواصان قبل از آغاز عملیات مراسم عزاداری و سینهزنی برپا میکنند و شور عاشورایی در جانشان به آنها جسارت حرکت به سمت دشمن میدهد. فیلم دیگر ملاقلیپور یعنی هیوا هم شخصیتی به نام عباس میرآب دارد که این شخصیت یادآور عباس علمدار در کربلاست.در فیلم دستهای خالی به کارگردانی ابوالقاسم طالبی شخصیت اصلی فیلم با نام امیرحسین، جانبازی است که در تمام حرکات و حرفهایش بوی فرهنگ عاشورایی به مشام میرسد. او دیالوگی دارد که در آن میگوید دیوانه حسین(ع) است اما در برابر عظمت امام دستهایش خالی است.در میان فیلمهای دفاع مقدسی، در تنگه ابوقریب به کارگردانی بهرام توکلی سکانس جذاب و ماندگاری از نوحهخوانی یکی از رزمندگان وجود دارد که ازجمله ماندگارترین نقشهایی است که زندهیاد علی سلیمانی بهخوبی وباشوروحال ویژه آن را بازی کرده است. در فیلم بهخاطر هانیه به کارگردانی زندهیاد کیومرث پوراحمد هم با وجود اینکه با یک داستان امروزی سروکار داریم اما نمادهای فرهنگ عاشورایی جاری وساری است.قصه درباره ناخدا علو است که نذر کرده شب دهم محرم تا صبح دمام بزند تا هانیه شفا پیدا کند اما عمرش به دنیا نیست و پس از او بشیرو تصمیم میگیرد نذر پدر را ادامه دهد.
خاطره رونق سینمای دینی
دهه۸۰رامیتوان دهه طلایی سینمای دینی در ایران معرفی کرد؛ دههای که تولید آثاری با پیشزمینه مذهبی در آن نسبت به دورههای قبل مخصوصا در گونه معرفتی و معناگرا افزایش قابلتوجهی پیدا میکند. چرایی این افزایش علل گوناگونی میتواند داشته باشد از سیاستگذاریهای فرهنگی در راستای فیلمهای معناگرا گرفته تا ظهور و بروز عرفانهای نوظهور ضاله که توجه جامعه را نسبت به موضوعات معرفتی جلب کرد.فیلمهایی که دراین دوره تولیده شدهاند دایره موضوعی وسیعی را تشکیل میدهند وشاهد موضوعاتی هستیم که پیش از این به آن پرداخته نشده بود.دراین دوره همچنین فیلمهای ابراهیم خلیلا...و ملک سلیمان تولید شدند که به بخشی از زندگی این پیامبران میپرداختند.دیگرموضوعی که دراین دوره برای اولینبار به آن پرداخته شدوباعث ایجاد گونهای از فیلمهای دینی شده موضوع ارتباط روحانیت با جامعه بود. روحانیت که بهعنوان نمادی از دین در جامعه حضور دارد همواره رابطه پرفرازونشیبی در ارتباط خود با جامعه در طول تاریخ پشتسر گذاشته است واین رابطه پرفرازونشیب را میتوان در فیلمهایی که با چنین موضوعی ساخته شده است، دید.ازجمله فیلمهایی که با این موضوع ساخته شدهاند، میتوان به زیر نور ماه، مارمولک، طلا و مس و پارادایس اشاره کرد. همانطور که مشخص است اغلب این فیلمها آثاری آشنا هستند که نشان میدهد جامعه نسبت به چنین موضوعی حساس است و این آثار حتی اگر در گیشه فروش عجیبی نداشته باشد اما جزو فیلمهایی هستند که دیده شدند.