به استناد گزارشها بیش از ۴۰میلیون نفر ازجمعیت کشور تحت تأثیر پیامدهای ناشی از پدیده گردوغبار قرار دارند و این آمار حاکی از رشد فزاینده مراجعات مردم به مراکز بهداشتی و درمانی است. البته تا چند سال پیش عنوان میشد منشاء این ریزگردها خارجی است اما حالا مشخص شده بسیاری از مناطق داخلی در تولید گردوغبارهای ویرانگر نقش دارند.چند سالی میشود که تابستانهای اصفهان با آلودگی هوا عجین شده و هجوم ریزگردها از داخل و خارج، نفس شهر را به شماره میاندازند.امسال هم درست از اولین روزهای تابستان هوای اصفهان درگیر هجوم ریزگردها بود و با اینکه اداره کل هواشناسی از یک هفته قبل از وقوع چندین هشدار صادر کرده بود اما باز هم مثل همیشه مسئولان استانی توجهی به این موضوع نکرده و از دو روز پیش شرایط به حدی رسید که اعلام شد هوای نصفجهان با شاخص آلایندگی ۵۰۰در وضعیت خطرناکقرار دارد.در حال حاضر سه میلیون و ۲۰۰هزارهکتار منطقه بیابانی استان اصفهان رااحاطه کرده وبه خاطرسوءمدیریتها ۱.۵میلیون هکتار آن به کانونهای بحرانیوفوقبحرانی گردوغبار تبدیل شده است.اگرچه تاکنون گفته میشداصفهان۱۴کانون بحرانی گردوغباردارداما هجومریزگردها طی روزهای اخیرازمناطقی بوده که به اذعان کارشناسان تاپیش ازاین بهعنوان نواحی مستعدخیزش گردوغبار شناخته نمیشد.
رئیس مرکز پیشبینی ومخاطرات جوی اداره کل هواشناسی استان باتاکید براینکه بررسیها از شکلگیری کانونهای جدید گردوغبار در شعاع ۱۰ کیلومتری شهر اصفهان حکایت دارد، میگوید: خشکسالیهای مکرر و برداشتهای نامناسب از مخازن آبی عاملی برای به وجود آمدن این کانونها شده که کلانشهر اصفهان و حواشی آن را دربرگرفته است.لیلا امینی با بیان اینکه خشکی رودخانه زایندهرود در مناطق شرقی استان میتواند یکی از عوامل خیزش گردوخاک باشد، ادامه میدهد: غیر از آن در شرق اصفهان و مناطق داخلیتر هم کانون گردوغبار شده است. بر همین اساس منشاء گردوغبار روزهای اخیر مناطق کویر استانهای سمنان و قم و فرااستانی نبوده، بلکه از سمت دشت سجزی و درون شعاع اصفهان شکل گرفته است.بر اساس مطالعات دانشگاهی میزان فرسایش بادی سالیانه در سجزی ۷۰ تن در هکتار است، در حالی که مقدار مجاز برای این پدیده یک تن است، از طرفی اکوسیستم شکننده این منطقه حرکت گردوغبار به سوی اصفهان را تشدید کرده است.با این تفاسیر، بیابان سجزی با ۴۳هزارهکتار وسعت و بیخ گوش شهر اصفهان یکی از بحرانیترین کانونهای گردوغبار است که بر اثر فعالیت غیراصولی معادن و کورههای آجرپزی به مرکز اصلی تولید ریزگرد تبدیل شده است.وزش بادهای شرقی ــ غربی در سجزی بهویژه در تابستان گردوغبار این منطقه بیابانی را به سمت شهر اصفهان میآورد که پس از ترکیب با ریزگردهای ناشی از ترافیک، صنعت و سوختهای فسیلی سلامت مردم را بهشدت تحت تأثیر قرار میدهد.سجزی در گذشته نهچندان دور دارای مرغزار و چمنزارهای طبیعی بود اما خشکسالی، برداشت بیرویه از سفرههای آبهای زیرزمینی، شور شدن آبهای سطحی و زیرزمینی، بهرهبرداری غیراصولی از اراضی گچی و رهاسازی باطلههای معدنی و از بین رفتن سنگفرش حفاظتی سطح خاک، این دشت را در مدتزمان کوتاهی به یکی از کانونهای اصلی تولید ریزگردها تبدیل کرده است.
شمال ایران هم درگیر ریزگردها
اینکه گردوغبار در برخی استانهای خشک مثل کرمان، یزد و سیستان و بلوچستان به وقوع میپیوندد، دور از ذهن نیست، اما سؤال اینجاست که چرا استانهای شمالی باید درگیر این پدیده شوند.براساس آخرین بررسیهای انجامشده ۳۰۰ هزار هکتار از زمینهای کمبازده کشاورزی در قسمت نوار شمالی گلستان مستعد تبدیلشدن به کانون گردوغبار هستند.حمید سلامتی، مدیرکل منابع طبیعی و آبخیزداری گلستان با اشاره به اینکه برای این بخش از اراضی استان باید مدیریت جدی صورت گیرد، میگوید: «پیشنهاد میشود این اراضی دیم را به مرتع تبدیل کنیم؛ چراکه این کار علاوه بر کمک به درآمد کشاورزان و دامداران منطقه، میتواند از ایجاد کانون ریزگردها و غبار پیشگیری کند.»
کمی آن طرفتر،مازندران قراردارد که مسائل مرتبط به حوزه محیط زیستش گسترده و بیشمار است؛ از تخریب طبیعت و زیستبوم گرفته تا پسماند و آلایندههایی که با ورود به منابع، آب وخاک، استان رادرگیر کرده است. مدیرکل حفاظت محیط زیست مازندران از ورود ریزگردها یا گردوغبار ازصحرای قرهقوم ترکمنستان خبر داده و میگوید: «درگذشته در استان داده مناسب برای پایش ریزگردها و ایستگاه مورد نیاز را نداشتیم، ولی در یک سال گذشته سه ایستگاه پایش کیفی هوا در استان راهاندازی شده است.»
عطاءا... کاویان ادامه میدهد: «سال قبل دو مرتبه تحت هجوم ریزگرد صحرای قرهقوم قرار گرفتیم. اگرچه در سالهای گذشته ورود ریزگردها و گردوغبار به استان مازندران همواره تکذیب و رد میشد اما پایه و اساس این تکذیب، نبود ایستگاههای پایش و سنجش بود که دادههای شاخص کیفیت هوا را در استان ثبت نمیکرد، ولی اکنون با استقرار ایستگاههای پایش هوا مشخص است که مازندران از سالها قبل درگیر آلودگی هوا شده و تداوم این وضعیت، آسمان آبی را از استان خواهد گرفت.»
حالا ثبت چند روز غبارآلود طی سال جاری در مازندران این فرضیه را مطرح میکند که آسمان بهشت ایران دیگر آبی نیست و پای غبارها و ریزگردها به این استان باز شده است. امسال ریزگردها خیلی زودتر از آنچه تصور میشد، به مازندران رسیدند؛ ورودشان از مناطق غربی بود و در ادامه با گسترش به مرکز و شرق، تمام آسمان را غبارآلود کردند.به گفته کارشناسان، فعالیت معادن در منطقه هراز سبب شده تا علاوه بر تخریب طبیعت،شاهد وقوع پدیده گردوغبارباشیم وسلامت مردم به مخاطره بیفتد.تا پیش از ماجرای ریزگردها، موضوع دفع پسماند در مازندران مهمترین چالش مردم این منطقه بود و حالا این درد به دردهای قبلی اضافه شده است.
اقدام جهانی علیه «گردوغبار انسانی»
هرچندهجوم ریزگردها در ایران اتفاق جدیدی بهشمار نمیرود، با این حال این پدیده در ۱۵ سال اخیر افزایش قابل ملاحظهای داشته است.غبارهای برخاسته از خاک با افزایش شاخصهای آلایندگی، مشکلات تنفسی برای افراد ایجاد میکند و همچنین پیامدهای منفی و زیانباری برای محیط زیست دارند.عراق،درکنار عربستان وسوریه، یکی از بزرگترین کانونهای تولید گردوغبار در منطقه بهشمار میآیند. نتایج مطالعهای که توسط بانک جهانی در چند سال اخیر انجام شده، نشان میدهد توفانها سالانه ۱۵۰ میلیارد دلار برای منطقه خاورمیانه هزینه تولید میکنند.هرچند بخشی از این گردوغبارها حاصل کانونهای طبیعی است، با این حال سازمان ملل متحد خواستار اقدام جهانی علیه پدیده «گردوغبار انسانی» شده است. این گردوغبار بر خلاف گردوغبار تولیدشده توسط بیابانها، ناشی از ساختوسازهای بیرویه، از میان بردن پوشش گیاهی، تخریب زمینها و نابود کردن منابع آبی از طریق احداث سدهای زیاد است.دانشمندان میگویند در حال حاضر گردوغبار طبیعی سهبرابر گردوغبار انسانی است اما میزان انسانی آن در حال افزایش است. در منطقه خاورمیانه علاوه بر وجودبیابانهای طبیعی،ساخت سد روی دجله وفرات درعراق و ترکیه به کاهش دبی آب این رودخانهها منجر شده و درنتیجه باخشکشدن تالابهای مسیروبستر رودخانهها، کانونهای ریزگرد جدیدی در این کشور فعال شده است.مسئولان و متولیان امر درباره منشاء ریزگردهایی که آسمان شهرها را میپوشانند، اظهارات ضدونقیض متعددی کردهاند. در حالی که شماری، منبع اصلی آنها را خارجی میدانند، شماری دیگر منشاء آن را داخلی برمیشمارند و میگویند برای مثال علت گردوغبار اخیر تهران کانونهای اطراف این شهر بوده است.رئیس سازمان زمینشناسی ایران معتقد است: «۷۰ درصد ریزگردهای کشور منشاء داخلی دارند.» به گفته منتقدان، احداث بیرویه سد و ندادن حقابه تالابها توسط وزارت نیرو و خشکشدن متعاقب آنها، در کنار مصرف ۸۹درصدی آب کشور در بخش کشاورزی و با الگوی کشت ناصحیح که توسط وزارت جهاد کشاورزی ترویج میشود، کانونهای گردوغبار جدیدی را در کشور به وجود آورده است. همچنین خشکسالی، بیابانزایی، کاهش میزان بارندگی و از میان رفتن پوشش سبز نواحی شهری و حاشیه شهری به این مشکل دامن زده است.