این کار درعینحال که غیرقانونی است غیراخلاقی هم هست. اما اصل رسالت خودروهای امدادی چیست؟ آیا تکرار اینگونه اتفاقات و سوءاستفاده از این خودروها به نوعی بیاخلاقی اجتماعی محسوب نمیشود؟ ماحصل چنین حوادثی چیزی جز بیاعتمادی اجتماعی نخواهد بود. البته پیش از این نیز حرف و حدیثهایی درباره افرادی که آمبولانس را بهعنوان وسیله نقلیه شخصی خود انتخاب میکنند وجود داشت؛ از تردد معلمهای خصوصی کنکور گرفته تا استفاده شخصی برخی سلبریتیها برای فرار از ترافیک! اما تبعات حقوقی و اجتماعی این موضوع چه میشود؟
قطعا شما هم با شنیدن صدای آژیر ماشین آمبولانس و آتشنشانی، اولین فکری که میکنید این است که سد راه نباشید و بهسرعت خود را جمعوجور کرده و به هر طریق ممکن راه را برای آنها باز میکنید، چراکه همه ما میدانیم بحث نجات جان انسانها در میان است و این نوعی قرارداد اجتماعی بین همه ماست که درخصوص این مسأله خاص، بهصورت اعتماد اجتماعی متجلی میشود. البته در پی اتفاق اخیر محمداسماعیل توکلی، رئیس مرکز اورژانس استان تهران اعلام کرد آمبولانس وسیلهای است که چه خصوصی باشد و چه دولتی، باید صرفا در کارکرد خود مورد استفاده قرار بگیرد و استفاده از آن به غیر از فوریتهای پزشکی برای اشخاص و هر نهادی غیرقانونی است؛ اما گویا این جملات خیلی راهگشا نیست و باید نظارت جدیتری روی این موضوع صورت پذیرد تا مانع از بیاعتمادی مردم شود.
بیاعتمادی مردم به آژیرهای امدادی!
بسیاری از چهرههای ورزشی، هنرمندان و سلبریتیهایی که در جامعه زندگی میکنند، به نوعی سرمایههای اجتماعی هستند. اگر این افرادبهمثابه سرمایه اجتماعی چنین اقداماتی کنند،نوعی بیاعتمادی اجتماعی درجامعه شکل خواهدگرفت.سیدحسن موسویچلک، جامعهشناس و رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفتوگویی به جامجم دراین خصوص میگوید:«یکی از موضوعاتی که در هر جامعهای اهمیت دارد احترام به مقررات، ضوابط و قوانین و برابری در مقابل این قوانین و مقررات است. طبیعتا ما بهعنوان شهروندان هم باید به این مقررات آشنا باشیم و آن را رعایت کنیم و به آن احترام بگذاریم. یکی از موضوعاتی که نگرانکننده است، تبعیض، بیتوجهی و بیاحترامی به این قوانین توسط افراد مختلف است که میتواند اعتماد به آن فرد یا مجموعه را کم کند.» بههرحال هر شرکت، سازمان و فردی که در ارتباط با آمبولانسها فعالیت دارد، باید به مسئولیت فردی خود برای سرمایه اجتماعی اورژانس و آمبولانس بهعنوان یک نهاد امدادی و عمومی توجه ویژه داشته باشد. موسویچلک نیز بر این باور است آنچه که اهمیت دارد، استفاده ابزاری از خدماتی است که ماهیت فوریتی دارد و این خدمات برای شرایط اضطراری و خاصی تعریف شدهاند و بهواسطه همین خاص بودن، مقرراتی که برای آنان وضع میشود، متفاوت است. وی همچنین میافزاید: «هر خودروی امدادی دیگری هم، زمانی که استفاده ابزاری یا غیرمرتبط حتی بهصورت غیرعمدی داشته باشد، آثاری را برای مردم در پی دارد و آنها دیگر به آژیر آن خودروی امدادی اعتماد نمیکنند.» اقداماتی که خلاف اخلاق شهروندی است.
قوانین حاکم بر سرویسدهی شخصی!
براساس دستورالعمل بهکارگیری آمبولانسها در مراکز درمانی،استفاده از این وسیله فقط بهمنظور انتقال بیماران و پس ازصدور برگ ماموریت خواهد بود. ازطرفی هرگونه استفاده دیگری از این خودروهای امدادی ممنوع و غیرقانونی است. مریم نقاشان، یکی از حقوقدانان در پاسخ به تبعات حقوقی این موضوع به جامجم توضیح میدهد: «این موضوع بستگی به این دارد که آن وسیله نقلیه و امدادی مربوط به چه نهاد و ارگانی است و آن قوانین، آییننامه و بخشنامههای مربوط به آن مجموعه آیا درخصوص آن وسیله نقلیه خاص صدق میکند یا نه؟ ازسوی دیگر، میزان قانونشکنی توسط آن وسیله امدادی متخلف نیز حائز اهمیت است.»
وی بر این باور است که در مورد خودروهای امدادی دولتی، حساسیت بیشتری وجود دارد اما در بخشهای خصوصی ممکن است فقط منفعتمحور باشند یا بحث اقتصادی آن مطرح باشد و بااینحال هروسیله نقلیهای که مربوط به بیتالمال باشد و کسی ازآن استفاده شخصی کند، نادرست است و تبعات قانونی به دنبال دارد.البته طبق بند پنجم ماده ۳ آیین نامه آمبولانسهای خصوصی، خروج آمبولانس از مراکز خدمات آمبولانس خصوصی وتردد درسطح شهر باید براساس ماموریت حمل بیمار و با داشتن برگه ماموریت بازمان مشخص باشدواستفاده ازآمبولانس درسایرموارد غیرموجه،ممنوع است.باوجود این نجات جان انسانها اولین ومهمترین وظیفه یک آمبولانس استواین وظیفه چنانمهم،حساسوخطیراستکه نبایدساحت آن رابا هیچگونه شکوشبههای برای مردم آلوده کرد. شاید بهای چنین تخلفاتی به قیمت جان بیمارانی تمام شود که به سوی مراکز درمانی در حال حرکتند اما دیگر کسی به آنان اعتمادی ندارند و احساس مسئولیتی برای رسیدن زودتر آنان نمیکند.