قبلا در حوزه سیاست خارجی بحثی مطرح شد مبنی بر اینکه میدان و دیپلماسی در مقابل همدیگر قرار دارند این در حالی بود که آقای رئیسی با رفتار و کرداری که داشتند میدان و دیپلماسی را همسو، هم افزا و همراه کردند و هر حادثه و واقعهای که رخ میداد ایشان برای حل و رفع آن وارد میدان میشد.
آقای رئیسی هیچگاه حضور در کاخ ریاست جمهوری و پشت میز دفتر کار خود را بر نمیتابید و آرام نداشت. او صدای هر مستضعف و محرومی را که میشنید بدون معطلی برای پاسخگو میآمد. زمانی که متوجه میشد یک پروژه به دلایلی بر زمین مانده است خود بالای سرکار میرفت و میدان داری میکرد و کار را جلو میبرد.
واقعیت قضیه این است که او آرام و قرار نداشت و احساس میکرد که این ساعات و لحظات مسئولیت مثل ابر بهاری سپری میشود و از لحظه لحظه آن به معنای خوب و جدی کلمه فرصت طلبی میکرد و هیچوقت فرصتها را برای انجام کار از دست نمیداد.
به همین دلیل او محبوب دل مردم شده بود. در زمان ریاست جمهوری او اگرچه ممکن بود مشکلات معیشتی و اقتصادی روی مردم فشار میآورد، اما همین که آنها حس میکردند که یکی از مسئولان بلندپایه کشور آرام و قرار ندارد و دنبال حل مشکلات و مسائل است و مسئولان مربوطه را برای انجام امور به کار وادار میکند این خصیصه، یک آرامشی را برای مردم به ارمغان میآورد.
امید داریم که همان طور که ایشان در زمان حیات خود مبدا خیرات و ثمرات زیادی بودند شهادتشان هم باعث تقویت همگرایی، همدلی، همزیستی و همراهی مردم باشد.
متاسفانه در طول چهار دهه گذشته ملت ایران با مصائبی از این دست بارها روبرو شدند، اما صبوری و همدلی جامعه توانسته این مساله را مدیریت کند و امیدواریم که این اتفاق تلخ هم زمینه همگرایی بیشتر را در جامعه اسلامی ما فراهم کند.