هرچند نام سریال مادرانه است، ولی تصویر مادر در آن با آنچه تا امروز در دیگر سریالهای تلویزیونی دیدهاید متفاوت به نظر میرسد. بیش از دیدن عاطفه مادرانه میان شخصیتهای اصلی قصه، شاهد چالشهای پذیرش نقش مادری و انتخاب میان زندگی شخصی و اولویتهای خانوادگی هستیم. از سوی دیگر شخصیت اصلی، پدری است که تلاش میکند در فقدان همسرش - بهدلیل مهاجرت- مراقب فرزندان خود باشد اما او که در ایفای نقش پدری هم موفق نیست، نمیتواند جای خالی مادر را نیز پرکند. اساسا از راه ناصوابی میخواهد به مقصد صمیمیت با فرزندانش برسد. نتیجه این است که هم خود ناکام میماند و هم با هر تلاشی که با تشر همراه است، بیشتر فرزندانش بهویژه دختر جوان خود را از خانه و خانواده دور میکند. در واقع میتوان گفت مادرانه قصه خلأ حس مادری و تلاشهای پدرانه برای جبران آن است. این سریال به کارگردانی جواد افشار، رمضان سال۹۲ روی آنتن شبکه سه رفت. به صورت خلاصه مادرانه روایتگر قصه اردلان تمجید است که سالهای دور، مریم، نامزد خود را با سودای ازدواج با زنی ثروتمند به اسم رعنا رها میکند. ازدواج آنان اما دیری نمیپاید و رعنا پس از جدایی به خارج کشور میرود. اردلان سرپرستی فرزندانش را به عهده میگیرد، ولی در برقراری ارتباط با آنان بهویژه دخترش، رها که به سن جوانی رسیده است به مشکلاتی برمیخورد... .مادرانه از جنس فیلمنامههای آشنای سعید نعمتا...باواژهها واصطلاحهای مخصوص به خوداست.دیالوگهای آهنگین وپرتمثیل اززبان شخصیتها به گوش میرسد؛ شخصیتهایی که جنس آدمهای دنیای درام نعمتا...میسازد. آدمهایی که غالبا واکنشهای اغراقآمیزی نسبت به شرایط و دشواریهای زندگیشان دارند. همانطور که بیان کردیم در میان بازیگرانی که به نقشهای مادرانه جان دادهاند، نقش پدر پررنگتر است. مهدی سلطانی سروستانی، ایفاگر این نقش توانست با قدرت بیشتری نسبت به سایر بازیگران ظاهر شود و درماندگی درونی که پدر پشت نقاب دیکتاتوریاش پنهان کرده است را به مخاطبان انتقال دهد. او چند سال بعد با ایفای نقش «پدر» در سریالی با همین نام، نقطه مقابل شخصیتش در سریال مادرانه را به مخاطبان نشان داد که حامی، منطقی و مهربان بود.