در شهرهای کوچک به علت وجود مسائل منطقهای و محلی، میزان مشارکت بسیار بالاتر است و حتی در بعضی استانها مشارکت ۷۰درصدی اتفاق افتاده است. این به معنای آن است که اگرچه مردم نسبت به وضعیت اقتصادی گلهمندیهایی دارند اما هیچگاه مسائل فرعی را به جای مسائل اصلی قلمداد نمیکنند و بین کلیت نظام جمهوری اسلامی و عملکرد دولت و مجلس تفاوت قائل میشوند؛ بنابراین میزان مشارکت در کشورمان تابعِ جوسازیهای خارجی نیست. موضوع دیگر درباره گروههای مختلف سیاسی است. در انتخابات اخیر جریان چپ اصلاحطلب گزینه چندانی برای رقابت نداشتند اما از طرفی ،حرفی هم برای گفتن نداشتند؛ کمااینکه در حوزههایی هم که افرادی را معرفی کردند، گزینههایشان مثل آقایان نوبخت و مطهری مورد اقبال مردم قرار نگرفت. در جریان اصلاحات، طیفهای مختلفی حضور دارند. یک طیف نگاهش به براندازان نزدیک است و طیف دیگر قائل به نظام و مشارکت در انتخابات است اما گزینه چندانی و حرفی که بتواند اقبال عمومی را به دست آورد، ندارد. در این میان ما شاهد یک طیف خاکستری در جامعه هستیم که با وجود گلهمندیهای فراوان اقتصادی پشت سر جریانهای افراطی قرار نمیگیرد. بهطور کلی علت میزان مشارکت در انتخابات اخیر به عدم اقبال به جریان اصلاحطلب و نارضایتی اقتصادی طیف خاکستری که مطالبههایش پاسخ داده نشده، مربوط میشود. بنابراین با بهتر شدن اوضاع اقتصادی و رقابتیتر شدن انتخابات، شاهد افزایش میزان مشارکت خواهیم بود. ما در شهرهای کوچک نگرانیای از بابت میزان مشارکت نداریم؛ این نگرانی درباره شهرهای بزرگ است. برخی گمان میکنند اگر میزان تایید صلاحیتشدهها افزایش یابد، میزان مشارکت هم بالا میرود اما تأیید افراد متعدد تأثیر چندانی روی میزان مشارکت ندارد. آنچه میتواند میزان مشارکت را افزایش دهد، اصلاح نظام انتخاباتی است. اگر در تهران نظام انتخاباتی تناسبی بود، قطعا مشارکت بیشتری رقم میخورد؛ چون جریانهای چپ هم در نتیجه انتخابات سهیم میشوند و گزینه ایشان هم مورد اقبال قرار میگیرد اما وقتی میبینند با نظام اکثریتی شانسی برای ورود به مجلس ندارند، انگیزهای برای مشارکت در انتخابات پیدا نمی کند. بنابراین اگر بتوانیم نظام انتخاباتی را از حالت اکثریتی در شهرهای بزرگ به حالت تناسبی تغییر دهیم، میزان مشارکت بهصورت جدی افزایش پیدا میکند.