طولی نخواهد کشید که تب وتاب انتخابات جامعه را فراگرفته وستادهای انتخاباتی درسراسر کشور مقدمات معرفی برنامههای خود و کارناوالهای تبلیغاتی را استارت بزنند تا با ابزارهای تبلیغی مختلف و شعارهای انتخاباتی ایدههای خود را مطرح کنند و با اقناع افکارعمومی، آرای مردم را به نفع خود جهت دهند.
دراین میان به نظر میرسد که ضرورت ورود رسانهها برای معرفی کاندیداهای اصلح در این زمانه نقش مهمی را در هدایت مردم به سمت شایستهسالاری دارد تا آنها با شناخت مولفههای اثربخش، بتوانند کاندیدای اصلح و مورد نظر خود را انتخاب کرده و در دام اخبار و تبلیغات بعضا غیرواقعی شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نیفتند و در پس انجام تکلیف، نتیجه قابل دفاعی را رقم بزنند تا منافع حاصل از این مشارکت سیاسی نصیب همه مردم و اعتلای کشور شود.
الگوی نوین مردمسالاری دینی
نظام جمهوری اسلامی ایران با برگزاری انتخابات متعدد از اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی تاکنون، الگوی نوین مردمسالاری دینی را با مشارکت سیاسی آحاد جامعه به منصه ظهور رسانده است تا در این فرآیند مردم را در تصمیمهای کلان کشور و اداره عمومی برنامهها سهیم کند، زیرا غرض از بهدستگرفتن حکومت و کارگزاری در نظام اسلامی فراتر از کسب قدرت است و هدف غایی آن سوقدادن جامعه به اهداف مد نظر دین و اجراییکردن ارزشهای دینی در جامعه است تا در سایه آن نیازهای اساسی مردم محقق شود.
۴ اصل امنیت، مشارکت، سلامت و رقابت
رهبر انقلاب تحقق چهار اصل امنیت، مشارکت، سلامت و رقابت را در انتخابات پیشرو مطرح و دولت و نهادهای اجرایی نیز تمام امکانات و توان خود را برای اجراییشدن این مطالبه بسیج کردند؛ رقابت یکی از موضوعات چالشبرانگیزی است که همواره در انتخابات مطرح میشود و شورای نگهبان نیز در انتخابات پیشرو شرایط را برای رقابت انتخاباتی مهیا کرده تا افراد اصلح با بهترین برنامهها برای حضور در خانه ملت گزینش شوند، عاملی که با پررنگشدن فضای تخریب و تهمت، اهمیت نقشآفرینی مردم را دوچندان میکند تا آنها ورای این اتمسفر غبارآلود به انتخاب اصلح و مطلوب برسند.
انتخاب اصلح
البته کسب رای به شیوههای ناصحیح نیز معمولا سابقه داشته و نتایج مضر آن در طول این سالها نصیب ملت و توقف کشور در مسیر توسعه شده و بعضا به کاهش مشارکت در انتخابات مبدل گردیده است و خود این افراد متخلف بهعنوان مدعی و منتقد ظهوریافته وفراموش کردهاند که عملکرد آنها دردورههای مختلف یأس وناامیدی رادرجامعه به دنبال داشته و رقابتهای سیاسی را بیرونق کرده و امنیت و اقتدار کشور را به چالش کشیده است. بنابراین انتخاب اصلح موضوعی است که دامنه اثرگذاری آن در حوزههای مختلف مشهود است. مردم تمایل دارند که نمایندگانی راراهی مجلس شورای اسلامی کنند که حفظ امنیت و منافع ملی را اولویت اصلی خود قلمداد کرده ودراین مسیر گام بردارند. بنابراین برای تحقق این هدف در انتخاب نمایندگان اصلح باید برخی شاخصها را جدی گرفت تاعمل به تکلیف انتخاباتی، نتیجه درخوری را به دنبال داشته باشد.
دوگانه تکلیف و نتیجه
بررسی دوگانه تکلیف و نتیجه که بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران بر آن تاکید داشتند موضوعی بود که به جلسه دیدار رهبری با دانشجویان نیز کشیده شدوایشان درپاسخ به این پرسش که تکلیف ونتیجه چه نسبتی با هم دارند، تاکید کردند: امامخمینی(ره) که فرمودند ما دنبال تکلیف هستیم پاسخ میدهند: «آیا این معنایش آن است که امام دنبال نتیجه نبود؟ چطور میشود چنین چیزی را گفت؟ امام بزرگوار که با آن شدت، با آن حدت، در سنین کهولت، این همه سختیها را دنبال کرد، برای اینکه نظام اسلامی را بر سر کار بیاورد و موفق هم شد، میشود گفت که ایشان دنبال نتیجه نبود؟ حتما تکلیفگرایی معنایش این است که انسان در راه رسیدن به نتیجه مطلوب، طبق تکلیف عمل کند؛ برخلاف تکلیف عمل نکند، ضدتکلیف عمل نکند، کار نامشروع انجام ندهد؛ والا تلاشی که پیغمبران کردند، اولیای دین کردند، همه برای رسیدن به نتایج معینی بود؛ دنبال نتایج بودند. مگر میشود گفت که ما دنبال نتیجه نیستیم؟ یعنی نتیجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن کسی که برای رسیدن به نتیجه، طبق تکلیف عمل میکند، اگر یک وقتی هم به نتیجه مطلوب خود نرسید، احساس پشیمانی نمیکند؛ خاطرش جمع است که تکلیفش را انجام داده. اگر انسان برای رسیدن به نتیجه، طبق تکلیف عمل نکرد، وقتی نرسید، احساس خسارت خواهد کرد؛ اما آن که نه، تکلیف خودش را انجام داده، مسئولیت خودش را انجام داده، کار شایسته و بایسته را انجام داده است و همانطور که قبلا گفتیم، واقعیتها را ملاحظه کرده و دیده است و طبق این واقعیتها برنامهریزی و کار کرده، آخرش هم به نتیجه نرسید، خب احساس خسارت نمیکند؛ او کار خودش را انجام داده. بنابراین، اینکه تصور کنیم تکلیفگرایی معنایش این است که ما اصلا به نتیجه نظر نداشته باشیم، نگاه درستی نیست. بنابراین تکلیفگرایی هیچ منافاتی ندارد با دنبال نتیجه بودن، و انسان نگاه کند ببیند این نتیجه چگونه بهدست میآید، چگونه قابل تحقق است؛ برای رسیدن به آن نتیجه، طبق راههای مشروع و میسر، برنامهریزی کند.» به هر روی به نظر میرسد که اگرچه مساله «نتیجه» بسیار با اهمیت و تعیینکننده است اما طبعا و الزاما مساله مشارکت و حضور که «تکلیف» اصلی در این مورد مهم است هم مقدم است و هم اهمیت شایان توجهی دارد. رقابت لیستهای انتخاباتی که معنای رسیدن به نتیجه را دارد و نتیجه از آن حاصل خواهد شد در سایه مشارکت و حضور مردم در انتخابات معنا و مفهوم پیدا خواهد کرد. پس ناگفته پیداست که جریانات و گروههای سیاسی و رسانهها باید با تشویق به حضور مردم در انتخابات برای رسیدن به نتیجه مطلوب تلاش کنند.
واقعیتهای تاریخی
رهبر انقلاب با اشاره به اینکه بارها گفتهام «اصل حضور مردم در انتخابات، حتى از انتخاب اصلح هم مهمتر است؛ اگرچه انتخاب اصلح هم بسیار اهمیت دارد اما آنچه اهمیت دارد اول مشارکت است و بعد انتخاب اصلح.»واقعیتهای تاریخی نشان میدهد که مشارکت حداکثری و انتخاب اصلح امری غیرقابل تفکیک است، زیرا خرد جمعی میتواند نتایج مطلوبی را به دنبال داشته باشد اما تردیدی نیست که مشارکتآفرینی نیازمند تلاش برای تبیین دستاوردهای جریان انقلابی و معرفی خسارتهای حاکمیت جریانهای غیرانقلابی در کشور است تا بدین ترتیب افراد رایدهنده با مقایسه این شرایط بتوانند ناکارآمدی را از سوءمدیریتهای ناشی از محدودیتهایی نظیر تحریمها تمییز داده و به این نتیجه برسند که تنها راه بهبود وضعیت و شکلدهی به آینده بهتر در سایه حضور در انتخابات و دعوت از مردم و گروههای سیاسی برای مشارکت آگاهانه در انتخابات است.