اما مخالفت چندباره مقامات آمریکایی با آتشبس در نوار غزه، بهوضوح نشان میدهد که اساسا دراینخصوص تفاوتی میان بایدن و نتانیاهو وجود ندارد و حتی هدایت و فرماندهی جنگ غزه همچنان در پشتپرده برعهده نیروهای وابسته به آمریکا (پنتاگون و سنتکام) است. در اینخصوص گفتوگویی با شیخعامر البیاتی، سخنگوی دارالافتای عراق صورت دادهایم:
با توجه به مقاومت بیش از۱۰۰روزهای که ازسوی رزمندگان مقاومت فلسطین صورت گرفته، وضعیت جنگ غزه را چگونه ارزیابی و تحلیل میکنید؟
در ابتدا لازم میدانم بر تمامی شهدا و رزمندگان مقاومت درود بفرستم و بابت حماسهای که در مواجهه با دشمن صهیونیستی خلق کردهاند به آنها تبریک بگویم. جنگ با رژیمصهیونیستی، جنگ با دشمن بشریت است؛ یعنی شکست رژیمصهیونیستی نه فقط به سود فلسطینیان، بلکه به سود همه انسانهای واقعی در دنیاست. ما شاهد مقاومت ترکیبی و همهجانبه فلسطینیان در برابر دشمن هستیم. این مقاومت صرفا ابعاد نظامی و میدانی ندارد و باید روی ابعاد تبلیغاتی، روانی، اجتماعی و اقتصادی آن نیز توجه داشت. دشمن صهیونیستی تلاش کرده تا از هرگونه ابزاری در مسیر تحریف وقایع جنگ غزه استفاده کند. حتی بدترین و سخیفترین دروغها را به جریان مقاومت نسبت داد اما اکنون گذشت زمان و روشنگری طرفداران مقاومت نشان داده که حق با کدام گروه است. اکنون افکارعمومی دنیا بهوضوح خباثت و توحش رژیمصهیونیستی را درک کرده و این درک عمومی و بینالمللی، هیچگاه حداقل در این سطح صورت نگرفتهاست. از اینرو میتوان جنگ غزه را یک نقطهعطف در مبارزات ملت فلسطین علیه دشمن صهیونیستی قلمداد کرد. مطابق وعده الهی، پیروز نهایی این نبرد نیز جریان حق یعنی جریان مقاومت خواهد بود.
مقامات آمریکایی طی هفتههای اخیر مدعی شدهاند که با صهیونیستها بر سر جنگ غزه و نحوه ادامه آن اختلافاتی دارند. این ادعا را چگونه ارزیابی میکنید؟
صهیونیسم متغیری وابسته به آمریکاست. اساسا رژیمصهیونیستی بدون آمریکا حتی یک لحظه هم وجود نخواهد داشت. بنابراین ادعای مقامات آمریکایی درخصوص اختلافنظر با مقامات صهیونیستی درخصوص جنگ غزه، نوعی فریب تاکتیکی است. باید توجه داشت که واشنگتن و تلآویو در جنگ غزه کاملا همگام با یکدیگر عمل میکنند. ما مخالفت صریح آمریکا با آتشبس در نوار غزه را مشاهده میکنیم. در چنین شرایطی ادعای کاخسفید مبنی بر لزوم صیانت از غیرنظامیان اساسا معنایی ندارد. آمریکا در کنار رژیمصهیونیستی عامل کشتار کودکان غزه است و نمیتواند از زیر بار این مسئولیت و عواقب و تبعات آن بگریزد.
بهنظر میرسد رژیم صهیونیستی تاکتیک گسترش ابعاد نبرد از طریق تاکتیک ترور در دیگر کشورها ازجمله لبنان، سوریه و عراق را در پیش گرفته است. در مواجهه با این رویکرد چه باید کرد؟
قطعا باید سختترین و هوشمندانهترین پاسخ را به دشمن صهیونیستی داد؛ پاسخی که از یکسو سزای کار جنایتکاران صهیونیست در آن احصاء شود و از سوی دیگر، منتج به حرکت رو به جلوی جبهه مقاومت شود. مااکنون شاهد ورود آگاهانه و مقتدرانه گروههای مقاومت به عرصه نبرد هستیم. این مقاومت ترکیبی، خود را در دریای سرخ، عراق، لبنان، سوریه و... نشان داده است. از یمن گرفته تا فلسطین، گروههای مقاومت توانستهاند محاسبات دشمن صهیونیستی و حامی اصلی آن یعنی آمریکا را برهم بریزند و سختترین ضربات را به آنها وارد بیاورند. اینها دستاوردهایی است که باید حفظ شود و گسترش پیدا کند. گروههای مقاومت،همه ازیک جنس هستند و ماهیتی یکسان وهدفی الهی دارند. قطعا آنها تاکتیکهای لازم و ضروری رادرهربرههای بهخوبی شناخته وبهخوبی ازآنها درمواجهه بادشمن استفاده میکنند. این همان رمز پویایی و پیروزی مقاومت است. تاکید میکنم که در پایان این معادله، گروههای مقاومت سرنوشتی جز پیروزی و دشمن صهیونیستی و آمریکا سرنوشتی جز شکست نخواهند داشت. این اعتقاد الهی ماست و روز به روز بیشتر نسبت به آن ایمان میآوریم.