برخی شبکههای مخالف ایران با دعوت از افراد به اصطلاح کارشناس سعی در القای فضای نامناسب برای آینده بازار ارز هستند. همچنین گفته میشود که اتفاقاتی که در بازار ارز میافتد در نتیجه تصمیمات سیاسی حکومت ایران است. از این رو گزارشی تهیه کردیم و تاثیر اتفاقات سیاسی بر بازار ارز را بررسی کردهایم.
در ادبیات بینالملل گفته میشود که اقتصاد و سیاست به یکدیگر وابستهاند اما باید توجه داشت هر اتفاق سیاسی در هر بازار اقتصادی تاثیر ندارد و بالعکس. از ابتدای امسال اتفاقات زیادی در منطقه شاهد بودیم که در بازارهای اقتصادی اغلب کشورها تاثیر گذاشت. شدت جنگ میان روسیه و اوکراین که باعث افزایش قیمت گندم و غلات دیگر شد اما در ایران با اجرای سیاستهای تشویقی نهفقط مشکلی از این بابت به وجود نیامد بلکه در گندم نان خودکفا شدیم. البته نرخ ارز بهصورت کوتاه مدت نوسان داشت اما به مدار قبلی خود برگشت. از سوی دیگر جنگ میان رژیم صهیونیستی و غزه باعث شد نرخ ارز نوسان داشته باشد و دوباره به مدار کمتر از ۵۰ هزار تومان برسد. گروه مقاومت یمن نیز در دریای سرخ عملیاتی را انجام میدهد تا شریان حیاتی رژیم صهیونیستی را نابود کند و این موضوع نیز بر بازار ارز ایران اثر گذاشت. نکتهای که اهمیت دارد این است که عمده تقاضاها در مرکز مبادله ارز و طلای ایران با نرخی حدود ۱۰هزار تومان پایینتر پوشش داده میشود اما در مقابل نرخ ارز در بازار غیررسمی افزایش مییابد که متاثر از هیجانات روانی است.
نوسانات حداقلی
نگاهی به روند بازار ارز نشان میدهد که از ابتدای سال تاکنون کمتر از ۱۰درصد نوسان تجربه شده و منشأ آن هم داخلی نبوده است. از سوی دیگر باید توجه داشت ارز همواره با نرخی پایینتر از نرخ بازار در دستری متقاضیان بوده است. تقریبا از فروردین ماه تا الان نرخ دلار تحویلی در مرکز مبادله ارز و طلای ایران بین ۴۱ تا ۴۳ هزار تومان در نوسان بود. نکتهای که شبکههای خارج نشین به آن اشاره دارند و پافشاری میکنند، این است که بانک مرکزی ارزپاشی انجام داده و این موضوع مشکلی برای اقتصاد ایران است. حالا اصل ماجرا چیست؟ اگر بانک مرکزی اقدام به ارزپاشی کرده بود اکنون نرخ هر دلار آمریکا در بازار کمتر از ۵۰هزار تومان بود. همچنین اگر این اتفاق افتاده بود، نرخ در مرکز مبادله ارز و طلای ایران باید تغییر میکرد اما اولویت بانک مرکزی تخصیص و پرداخت ارز در مرکز مبادله است که نیاز اصلی کشور از این محل تامین میشود. درواقع رسانههای خارج نشین به دنبال دمیدن بر ماجرای حباب ارز هستند و دلالان نیز در داخل اقداماتی انجام میدهند که درنهایت منجر به رشد نرخ ارز در بازار غیررسمی میشود.
سیاست تثبیت
برخی تحلیلگران در شبکههای خارجی مخالف ایران بهدنبال القای فضای ناامنی در بخشهای صنعتی، تولیدی و بازرگانی کشور هستند و این موضوع با اجرای سیاستهایی مانند سیاست تثبیت نرخ ارز به منظور پیشبینی کردن اقتصاد در تقابل است. همچنین برخی کارشناسان شبکههای معاند بر این باورند نوسانات ۵۰۰ تومانی نرخ دلار پس از حملات ترکیبی ایران اتفاق افتاده و این موضوع آینده خوشایندی نخواهد داشت. نکته اول این است که اقتصاد ایران همچنان دارای تورم است و اگر قیمت هرکالایی به میزان تورم افزایش یابدموضوعی طبیعی است. نکته بعدی این است که حملات ترکیبی علیه تروریستهای منطقه انجام شده ودراینجا مشخص میشود چه بخشهایی به دنبال ناامنسازی فضای اقتصادی برای سرمایهگذاری میشوند.
ورود ارزهای بلوکه شده
امسال سال بسیار خوبی برای بازار ارز ایران بود. در۱۰ماه گذشته نوسانات نرخ ارز در پایینترین حد خود قرار داشت و کمتر از ۱۰درصد بود. بانک مرکزی ایران در یکسال گذشته با استفاده از ظرفیت دیپلماسی اقتصادی پولهای ایران در لوکزامبورگ، عراق و کره جنوبی را آزاد کرد. همین موضوع باعث تقویت پشتوانه ارزی ایران شد. از سوی دیگر منابع خارجی گزارش دادهاند صادرات نفت ایران افزایش یافته که این موضوع نیز بازار ارز ایران را در مسیر بهتری قرار میدهد. همچنین صادرات و واردات با کشورهایی که لزوما تجارتشان به دلار وابسته نیست و ارزهای محلی را در دستور کار قرار دادهاند، توانست ارز را در یک مسیر ثابتی نگه دارد. کارشناسان بر این باورند همانطور که در ادوار گذشته افزایش نرخ ارز کوتاه مدت بود در این مقطع زمانی نیز طولانی نیست و بهزودی التهاب قیمتها کاهش مییابد.