از آنجا که بخش بزرگی ازکشور ما در پهنه اقلیمی خشک قرار گرفته است، تغییرات شدید اقلیمی لزوم ارتباط سازنده با منابع آب و جلوگیری از اقدامات مخرب در کاهش منابع آبی را بیش از هر زمان دیگری روشن کرده است اما با توجه به الگوی مصرف ناصحیح و نبود برنامههای مدیریتی صحیح در مسیر تأمین غذا و برداشت از منابع آبی، شاهد آثار مخرب مختلفی در اینخصوص هستیم که از جمله آنها بحث پرمناقشه فرونشست زمین، ناشی از خالی شدن و پایین رفتن سطح آبخوانهاست. چالش فرونشست زمین، موضوعی است که در چند دهه اخیر به یکی از دغدغههای مهم کشور تبدیل شده و هرچند وقت یکبار خبر جدیدی در این رابطه در بخشهای مختلف کشور به گوشمان میرسد. موضوعی که اگرچه در کشور ما به گفته کارشناسان به بحران ملی تبدیل شده است اما میتوان با اعمال برنامههای مدیریتی صحیح نهتنها از سرعت آن کاست بلکه حتی روند آن را معکوس کرد.
بهرهبرداری صحیح و اصولی از منابع آبی از چالشهای مهم بشر عصر حاضر است؛ به طوری که بسیاری از کارشناسان معتقدند که جنگجهانی بعدی میتواند بر سر منابع آبی باشد. در بسیاری از کشورها ازجمله کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی و شرایط اقلیمی، منابع آبهای زیرزمینی با چالشهای و بحرانهایی روبهروست؛ کاهش تراز آبهای زیرزمینی و اضافه برداشت از منابع آبی از جمله این بحرانهاست که اگر اقدام به موقعی برای آن در کشور اتخاذ نشود، آثار ناشی از آن میتواند لطمات جبران ناپذیری را به بخشهای مختلف کشور وارد کند.
آرام اما مخربتر از زلزله
پدیده فرونشست زمین، به عنوان یکی ازآثار زیانبار کاهش تراز سطح آب زیرزمینی، همواره محل بحث و نگرانی بسیاری از محققان و کارشناسان حوزههای مختلف بوده است. این پدیده که درپی برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و به دنبال آن کاهش سطح آبخوانها و فشردهشدن لایههای آبخوان رخ میدهد،به طور گستردهای درسطح جهانی ثبت و گزارش شده است. در بسیاری ازمناطقی که فرونشست رخ میدهد، به دلیل فشرده شدن لایههای زمین روی هم وازبین رفتن خلل و فرج لایههای اسفنجی آبخوانها، امکان بازگشت به حالت اولیه حداقل در کوتاهمدت وجود نخواهد داشت. در کنار اضافهبرداشت آبهای زیرزمینی، زلزله، عملیات زهکشی در خاکهای آلی، استخراج معادن زیرزمینی، تراکم طبیعی خاک و ذوب شدن یخهای دائمی از دیگر عوامل بروز این پدیده طبیعی هستند.فرونشست زمین در ایران، به علت کسری بالا و رو به گسترش آبخوانها که براساس آمارهای وزارت نیرو میزان کسری تجمعی در حدود ۱۴۳میلیارد مترمکعب درسال۱۴۰۱ بوده است، در بسیاری از مناطق کشور و با نرخهای مختلفی ثبت و گزارش شده است. از دلایل گسترش این پدیده در سالهای اخیر، نبود تناسب بخشی از اهداف و سیاستهای توسعهای کشور مانند خودکفایی در تولید غذا، باظرفیت واقعی منابع آبی خصوصا منابع آب زیرزمینی بوده است. در بسیاری از مناطق کشور، نبود دسترسی مناسب به منابع آب سطحی وهمزمان، دسترسی آسانتر و ارزانتر به منابع آب زیرزمینی، منجر به افزایش حجم بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی به صورت مجازوبیشتر غیرمجاز شده است. این درحالی است که در صورت پشتیبانی از به کارگیری فناوریهای روز در حوزه کشاورزی و تغییر سیاستهای کسبوکاری در مناطق مختلف کشور متناسب با اقلیم و وضعیت منابع میتوان تاحد زیادی از تشدید این روند جلوگیری کرد. واقعیت این است که آثار فرونشست در بلندمدت، میتواند به مراتب مخربتر از زلزله باشد اما از آنجا که این پدیده مانند زلزله در لحظه، آثار تخریب خود را نشان نمیدهد، با هر خبر جدیدی کمی داغ میشود اما به مرور زمان دوباره به فراموشی سپرده میشود. همین موضوع موجب شده که تاکنون هیچ اقدام کلان و موثری برای کاهش نرخ فرونشست در کشور اجرایی نشود.
نگاهی به شرایط کشور
براساس برخی گزارشها،۴۰درصد ازچاههای موجود درکشور غیرمجاز تلقی میشود. هرروز برتعداد این چاههای فاقد کنترل، مجوز و شناسنامه و دیگر موارد بهرهبرداری درکشور افزوده میشود و نیاز است که با بهبود حکمرانی در حوزه منابع آب، مدیریت و اصلاح مصرف و حتی قطع فوری بهرهبرداری از بسیاری چاههای غیرمجاز، روند وخامت وضعیت کند و در نهایت متوقف شود؛ زیرا در بسیاری از مناطق میزان اضافه برداشت، کسری آبخوانها و بحرانهای پیرامون آن مانند پدیده فرونشست زمین، بدون بازگشت خواهد بود. نبود آگاهی از تعداد دقیق مجموع چاههای مجاز و غیرمجاز و همچنین میزان و سابقه بهرهبرداری از آنها، وضعیت رصد و ثبت آمار برداشت از آبخوانهای دشتهای مختلف کشور را با موانعی روبهرو کرده است. چنین وضعیتی باعث کاهش دقت و کارایی تخمین و پیشبینیهای مبتنی بر مبانی علمی و تخصصی خواهد شد. درحال حاضر، آمار دقیق و واحدی در رابطه با چاههای موجود در کشور وجود ندارد. خصوصا درباره با چاههای غیرمجاز، تخمینها و گمانهزنیهای رسمی و غیررسمی اختلافاتی با هم دارد. براساس آمارهای رسمی موجود، از مجموع ۷۵۳هزارحلقه چاه موجود در کشور ۴۱۶هزار چاه مجاز و۳۳۷هزار حلقه چاه غیرمجاز است. هرچند که در گزارشها و روایتهای مختلف به آمارهای بیشتر و کمتر از این تعداد نیز اشاره شده است. از منظر فرونشست زمین باید گفت که تقریبا اکثر دشتهای کشور با این پدیده مواجه و درگیر است. از میان مجموع ۶۰۹ دشت مطالعاتی کشور که شماری از آنها دچار فرونشست زمین شدهاند، ۴۲۰دشت بهعنوان ممنوعه و ممنوعه بحرانی قلمداد میشود. از آنجا که موضوع فرونشست بحرانی ملی است باید تخمین دقیقتری از دشتهای کشور فراهم شود؛ استفاده از فناوریهای روز دنیا در این زمینه میتواند بسیار راهگشا باشد. نخستین مورد از فرونشست زمین سال ۱۳۴۶ و در دشت رفسنجان به ثبت رسید. نرخ فرونشست زمین در سال۱۳۸۷ برای دشت رفسنجان رقمی معادل ۳۰ سانتیمتر در سال گزارش شده است. در گزارشی دیگر، نرخی که برای دشت ورامین درسال۱۳۸۷ برآورد شده، معادل ۱۳سانتیمتر است. براساس همین گزارش، از دشتهای با وضعیت نگرانکننده میتوان به دشت کاشمر اشاره کرد که نرخ فرونشست در آن معادل ۳۰سانتیمتر است.با توجه به تفسیر نقشههای مربوط به پهنههای فرونشست در دشتهای کشور برگرفته از سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور در سال۱۳۹۵، نواحی مرکزی به سمتشمالشرقی استان خوزستان درمحدوده وسیعی میانگین فرونشست پنج تا ۱۰سانتیمتر را تجربه کرده است. مقدار فرونشست درهمین سال برای دشتهای مرکزی به سمت جنوب شرقی استان اصفهان پنج تا هفت سانتیمتر گزارش شده است. براساس تفسیر نقشههای مذکور، مقادیر نرخ فرونشست مشابهی در استانهای البرز، قزوین، همدان، زنجان، مرکزی، فارس و کرمان گزارش شده است. این درحالی است که برای تعدادی از استانها مانند سمنان، تهران و خراسانرضوی درمحدودههای متعدد و پراکنده مقداری معادل دو تا چهار سانتیمتر فرونشست ثبت شده است. این نرخ از فرونشست برای کلانشهری مثل تهران به دلیل تراکم بالای جمعیت و پروژههای عظیم عمرانی و زیرساختی میتواند زنگ خطری جدی باشد.
به دنبال راهکار برای بحران ملی
برای مقابله با پدیده فرونشست زمین، کشورهای مختلف راهحلهای متفاوتی ارائه و اجرا کردهاند که هریک از آنها بهتناسب ظرفیت زیرساختها و همچنین سیاستها و اهداف توسعهای کشورهای مختلف، توانسته در سطوح مختلفی به مقابله با بحران بپردازد. به عقیده کارشناسان در ایران برای تصمیمگیری در خصوص اتخاذ راهکار مناسب، نیاز به بررسی فرونشستهای کشور ذیل طرح کلان ملی است تا پژوهش دقیقی در خصوص روند و وضعیت کنونی فرونشست در دشتهای مختلف کشور به دست بیاید. سپس با بهرهگیری از تجربیات موفق سایر کشورها میتوان برای هر یک از این مناطق نسخه مناسبی را در نظر گرفت.با توجه به وسعت و نرخ بالای فرونشست در دشتهای مختلف کشور و همچنین آسیبپذیری نقاط متراکم و حساس شهری مانند کلانشهر تهران یا بافتهای تاریخی ارزشمند مانند اصفهان و شیراز، نیاز است تمامی راهکارهای علاج بخش در اسرع وقت و با بیشترین دقت پیگیری، مطالعه و اجرایی شود. به گفته دکتر حامد نیرومند، عضو هیات علمی گروه مهندسی عمران دانشگاه آزاد، فرونشست در کشور به بحرانی ملی تبدیل شده که باید بخشها و نهادهای مرتبط با آن از جمله وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، وزارت صمت، وزارت راه و شهرسازی، ستاد مدیریت بحران و وزارت میراث فرهنگی و گردشگری با تشکیل کمیتهای از متخصصان هرچه سریعتر برای آن چارهاندیشی کنند. چرا که هر یک میلیمتر فرونشست میتواند آسیبهای بزرگی به زیرساختها، ابنیه و سازههای مهم کشور وارد کند.
راهکارهای جهانی
تاکنون پدیده فرونشست دربیش از۱۵۰کشور جهان ثبت وگزارش شده است. دلایل و نرخ این پدیده در بخشهای مختلف جهان متفاوت است. با توجه به میزان حساسیت دولتها و نحوه سیاستگذاری کشورها راهکارهای مختلفی برای مقابله با این پدیده اتخاذ شده است. به طورکلی اقداماتی مانند تغذیه مصنوعی آبخوانها با مهار یا هدایت جریانهای سطحی و افزایش پروژههای آبخیزداری شهری و غیرشهری، ازجمله این راهحلهای اصلی و مناسب محسوب میشود. این جریانهای سطحی درواقع حاصل از سیلابهای ناگهانی یا جریانهای آب کنترل شده است که جهت تغذیه آبخوان درمناطق آسیبدیده مورد استفاده قرار میگیرند. روش دیگرکه به نوعی مرتبط با عملکرد بهرهبرداران است، کاهش انتخابی حجم بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی است. در این روش بهرهبرداران با اصلاح الگوی کشت، افزایش بهرهوری در روشهای آبیاری، اصلاح یا تغییر روشهای آبیاری، تولید محصولات با آببری کمتر و استفاده از آبهای سطحی جایگزین که بیشتر آن از آبهای مصرفی تصفیه شده به دست میآید، بخش زیادی از حجم آب مصرفی را تأمین کرده و از افزایش بهرهبرداری از آبهای زیرزمینی جلوگیری میکنند.روش دیگر برمبنای اعمال قانون و تشدید موارد نظارتی بر مصرفکنندگان است. ازجمله اقدامها برای این روش میتوان به تعطیلی چاههای مجاز و غیرمجاز، کاهش تحمیلی حجم آب مصرفی و همچنین توسعه روشهای کنترلی و نظارتی آنلاین اشاره کرد. روش دیگر تغذیه آبخوان با کمک چاه در مناطق آسیبدیده است. در این روش با استفاده از آبهای سطحی و چاهها، عملیات تغذیه و شارژ آبخوان انجام میشود. این روش در جنوب ایالت کالیفرنیا در آمریکا به کار گرفته شده و نتایج حاصله نشاندهنده کاهش سطح فرونشست در این روش از تغذیه آبخوانها بوده است.به نظر میرسد در صورتی که زنگخطر به صدا درآمده از سوی مسئولان با جدیت پیگیری و مورد رصد قرار گیرد، میتوان تا پیش از آن که شاهد آسیبهای جدیتر و جبرانناپذیر به سرمایههای ملی باشیم، با کمک متخصصان کشور اقدامی موثر را متناسب با شرایط اقلیمی، اقتصادی و راهبردی هر منطقه پیادهسازی کرد.
برگرفته از: مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی