اعلام رسمی فرآیند آتشبس در جنوب لبنان میان نیروهای مقاومت حزبالله و ارتش اسرائیل که چند ماه پیش صورت گرفت، راهبرد آمریکا به منظور تغییر در نظم امنیتی منطقه غرب آسیا را برای دومینبار در قرن بیست و یکم ناکام گذاشت؛ موضوعی که به صورت میدانی، از اخراج ارتش رژیم صهیونیستی از جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی آغاز شد و با جنگ ۳۳ روزه در سال ۲۰۰۶ ادامه پیدا کرد. حالا و پس از حدود دو سال درگیری و با وجود آسیبهای گسترده بر پیکر مقاومت، مجددا این تلاش غربیها که با بازیگری مستقیم اسرائیل صورت میگیرد، ناکام مانده است. از پایان جنگ ۳۳ روزه - که به گفته وزیر خارجه وقت آمریکا قرار بود منجر به تشکیل «غرب آسیای جدید» شود - اسرائیل به دنبال تغییر در ترتیبات امنیتی منطقه به ویژه تعاملات امنیتی - نظامی خود با حزبالله لبنان بود تا بتواند چیزی فراتر از قطعنامه ۱۷۰۱ سازمان ملل باشد اما مفاد آتشبس کاملا منطبق بر همان قطعنامه بود؛ یعنی تلآویو با وجود انجام عملیات سنگین نظامی و وارد کردن زخمهای موثر به مقاومت، همچنان نتوانست در برابر سازمان رزم حزبالله ایستادگی کند. همین مسأله باعث شده تا بر طبق نظرسنجی یکی از شبکههای تلویزیونی رژیم، ۶۱ درصد ساکنان سرزمینهای اشغالی باور دارند که اسرائیل نتوانسته حزبالله را شکست دهد. اما این آتشبس را نباید نقطه پایان تحولات و تنشهای کنونی در منطقه غرب آسیا دانست. اسرائیل - به عنوان پیشانی جبهه غرب - به دلایل مختلف نتوانست ترتیبات امنیتی مدنظر خود در این منطقه را شکل دهد. حزبالله آسیبهای فراوان و عمیقی دیده اما همچنان وجود دارد و این فعالیت تا اندازهای است که هزینههای طرف اسرائیلی را بسیار بالا برده؛ مسألهای که باعث شده تا دوباره خلع سلاح حزبالله تبدیل به یکی از راهبردهای اصلی طرف غربی شود. دولت لبنان تاکنون تلاش کرده در میانه این راهبرد قرار گیرد و ضمن همراهی با این خواست طرف غربی، به دنبال دریافت ضمانتهایی در برابر تهاجم احتمالی نظامی طرف اسرائیلی باشد اما همانطور که همراهی کامل فواد سنیوره، نخستوزیر اسبق این کشور در جریان جنگ ۳۳ روزه با طرف غربی نتوانست هیچکدام از این دو مسأله را محقق کند، به نظر نمیرسد جوزف عون هم موفقیتی در این زمینه داشته باشد. به همین دلیل، بسیاری از کارشناسان ضمن ابراز نگرانی نسبت به احتمال وقوع مجدد جنگ - داخلی و خارجی - در لبنان به دلیل شرایطی که بیروت با آن درگیر است، هرگونه کاسته شدن از قدرت نظامی حزبالله را مترادف با سوریهسازی لبنان عنوان میکنند؛ یعنی مدلی از دولت فرومانده که توانایی دفاع از خود در برابر بازیگران منطقهای را ندارد.