مخدومی در گفتوگو با رسانه KHAMENEI.IR درباره این کتاب و ویژگیهای آن صحبت کرده است. وی با اشاره به این نکته که قبلا سید مهدی حسینی از محققان حوزه تاریخ شفاهی، تحقیق مفصلی در این خصوص انجام داده بود، گفت: تحقیقات و مصاحبههای آقای حسینی یک پرونده قطور و کامل شده بود. این را به بنده دادند که کتاب بنویسم. من با توجه به اینکه در حوزه مستندنگاری با این شیوه آثار قبلا منتشر شده - اگرچه آن کارها کامل و کافی نبود - دیدم اینکه حالا دوباره با همان شیوه کاری صورت بگیرد، تکراری خواهد بود. البته این به این معنی نیست که نیاز نیست راجع به موضوع تبعید ایرانشهر یک کتاب جامع و مفصل مستندنگاری نوشته شود. جای این خالی است و انشاءا... روزی باید این اتفاق بیفتد که اگر این اتفاق رخ بدهد من فکر میکنم یک کتابی در حجم حدود هزار صفحه نوشته خواهد شد.
نظر شهید صدوقی درباره رهبر
وی در خصوص شیوه تدوین کتاب افزود: آن تحقیقات جناب آقای حسینی یک بخش قضیه بود. آثاری هم بود که مکتوب شده و به چاپ رسیده بود؛ مثل شرح اسم و خون دلی که لعل شد و بر تبعید. محتوای دیگر خاطراتی بود که آقا در سخنرانیهای عمومی نقل کرده بودند. علاوه بر اینها، اسنادی بود که در دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب موجود بود و من چندین روز به آنجا رفتم و کل اسنادی را که مربوط به ایرانشهر بود، بررسی کردم. این اسناد شامل بیانات رهبر انقلاب و مصاحبه با افراد بود. اینها جدا از مصاحبههایی بود که آقای حسینی گرفته بود، که مثلا شاید صد مصاحبه میشد. در کنار اینها اسنادی بود که از ساواک استخراج شده بود.
مخدومی اضافه کرد: مصاحبهها تنوع زیادی داشتند. هم با کسانی که برای ملاقات از شهرهای دیگر به ایرانشهر رفته بودند، هم با افرادی از خود ایرانشهر و روستاهای ایرانشهر مصاحبه شده بود. با نزدیکان آقا از مشهد مقدس هم گفتوگو شده بود. علمایی هم بودند که نسبت به موضوع انقلاب حساس بودند. برای کمک و حمایت از نهضت امام و حمایت از کسانی که محکوم شدند به تبعید، اینها بلند میشدند در کل کشور رصد میکردند و هر جا تبعیدی بود میرفتند به ملاقات. مثلا نمونهاش حضرت آیتا... صدوقی هست که در ابتدا شناخت محدودی نسبت به آقا داشته. صرفا میخواهد تبعیدیها را ببیند. بعد آقا را میبیند، میشناسد و دیگر تمرکزش میشود حضرت آقا. غیر از این یک سری دانشجویان که جوانان پرشور و انقلابی بودند هم در حرکت خودجوش دانشجویان، طلاب میرفتند و به تبعیدیها سر میزدند.
سفر به ایرانشهر
نویسنده کتاب «آقای ایرانشهر» درباره سفر به ایرانشهر برای نگارش کتاب گفت: چند روزی آنجا بودم و بسیاری از افرادی که میشد پیدایشان کرد را دیدم و با ایشان مصاحبه مجدد کردم. حالا نه اینکه مصاحبه قبلی ناقص بود، خود همین همکلام شدن با اینها برایم اهمیت داشت مثلا صاحب خانه و موجر حضرت آقا الان در زاهدان زندگی میکند. رفتم سراغش که بعد هم به رحمت خدا رفت. آن موقع در بستر بیماری بود ولی با این وجود خیلی وقت گذاشت و مفصل ماجرای آن منزل و آشنایی با آقا و قضایای دیگر را تعریف کرد .دیدن مکانها در ایرانشهر هم مفید بود که ساختمان ساواک کجا بوده، فاصله بین مسجد تا محل اسکان چقدر بوده. اگر آقا رفته مثلا به بزمان یا رفته بمپور و جاهای مختلفی که رفته بودند من هم اینها را رفتم.با بعضی از افراد که با حضرت آقا همکلام شده بودند همکلام شدیم و خود طی مسیر برای من مهم بود که از زاهدان میرفتند به سمت ایرانشهر با اتوبوس ما هم این مسیر را به این شکل طی بکنیم و تا اندازهای از لحاظ حسی نزدیک بشویم به این فضا. همچنین در این سفر بررسی کردم که محل شهربانی چگونه بوده و مواردی از این دست که مکان را ببینیم و آدمها را تا جای ممکن ببینیم و کلامشان را بشنویم که خیلی این به من کمک کرد.مخدومی با اشاره به اینکه خیلی از افراد هم آنجا نبودند، افزود: مثلا بعضی از همتبعیدیها جاهای مختلف کشور بودند، آقای راشد یزدی را ملاقات کردم. یا به مشهد مقدس رفتیم و خود آن منزل آقا که از آنجا موضوع دستگیری و بازداشت اتفاق میافتد و اولین بازداشتگاهی که میبرندشان، همه را ما رفتیم و رصد کردیم. حتی منزل پدری ایشان جدای از منزل خود آقا و هر جایی که به ذهنمان میرسید و میتوانست کمک بکند ما همه اینها را رفتیم دیدیم حس کردیم و خاطراتی اگر لازم بود گرفتیم. و در همان سال ۹۵ تا ۹۷ کامل شد. البته نگارش را من از ۹۶ شروع کرده بودم.
روایت صادقانه
وی با اشاره به اینکه در این کتاب بازنمایی اغراقآمیزی نشده است، میگوید: در مصاحبههایی که ما با افراد داشتیم چون کار ما روایتنویسی هست، سعی میکنیم روایت را تصویری بنویسیم. یعنی به جای اینکه تعریفی بنویسیم خود رویداد را به تصویر بکشیم؛ طوری که خود خواننده ببیند. اگر شجاعت بوده، ایثار بوده، گذشت بوده، دلسوزی و هر چه که بوده میخواهیم مخاطب این اتفاق را ببیند نه اینکه فقط بشنود. در اینجا هم همه تلاش ما این بوده. منتها حضرت آقا در این حد که در خصوص خودش نشان داده بشود اعتراض میکنند. این به همین شکل خصلت حضرت امام رحمها... هم بود.
دیدگاه رهبر درباره کتاب
رهبر انقلاب به چند نکته در یادداشتشان درر کتاب اشاره فرمودند، یکی نوع روایت این کتاب که تخیل جذاب و دامنهداری دارد. استنباط بنده از دامنهدار بودن درواقع همان تحلیلهای ماست. یعنی آنچه را که دیدم آن سرفصلها، نکات شاخصی که استنباط کردم در ذهن خودم برایش یک چارچوبی تعیین کردم و ابتدا و اوج و انتهایی در نظر گرفتم و این توأم با تحلیلهای شخصیام است. استنباطم این است که اشاره حضرت آقا از دامنهدار بودن به این موارد برمیگردد. یک جا هم اشاره به استفاده از خیال میکنند. یک اشاره دیگری حضرت آقا از روی شکسته نفسی دارند در این خصوص که گفتهاند طبق معمول راجع به ایشان مبالغه شده. که بنده عرض میکنم نه تنها مبالغه نشده که واقعا من سعی کردم به اندازه فهم خودم به موضوع اشاره کنم. البته خب آن نگاه اخلاقمدارانه و متواضعانه حضرت آقا خیلی طبیعی است که بخواهند راجع به خودشان برنتابند این تحلیلها را. ما سعیمان همه بر این بوده که تعریف و تمجید بیجا نکنیم.یک اشاره هم دارند که حرفهای نگفته درباره ایرانشهر خیلی بیشتر از حرفهای گفته است. یعنی مضمون این است که دوره تبعید ایرانشهر آنقدر حرفهای گفتنی دارد این همه کتابی که درباره این موضوع ما اسم بردیم هم به این موضوع پرداختند اما هنوز حق مطلب ادا نشده. البته من فکر میکنم آن گونه اولی که ابتدا ذکر کردند که تمام این خاطرات باید جمعآوری بشود، تمام این اسناد و مدارک و یک کتاب جامع به هر حال نیاز هست که آیندگان اگر میخواهند راجع به این موضوع سریالی بنویسند، رمانی بنویسند یک منبع مهم ویک کتاب مرجع در اختیارشان باشد بتوانند از آن استفاده بکنند، این هنوز اتفاق نیفتاده است.