همچنین افزودند که ملاک واگذاری مسئولیتهای اجتماعی و سیاسی به زنان و مردان باید شایستهسالاری، توانمندی و استعدادهای آنها باشد. البته این نخستینبار نیست که ایشان جایگاه زن را از این زاویه تجزیه و تحلیل میکنند چرا که رهبری همواره تاکید داشتهاند که زن و مرد در خلقت، بهواسطه برخورداری از روحی واحد با یکدیگر برابرند و در نتیجه میتوانند نقشآفرینیهای یکسانی داشته باشند.با این حال در بیانات رهبری یک نکته ظریف وجود دارد و آن این که این برابری نباید با برابری جنسیتی که دنیای غرب آن را ترویج میکند، اشتباه گرفته شود. در واقع رهبر انقلاب بر عدالت جنسیتی تاکید دارند؛ عدالتی که میگوید زنان اگر چه میتوانند مانند مردان مسئولیتهای مختلف اجتماعی و سیاسی را برعهده بگیرند ولی در این ایفای نقش باید دو حساسیت را درنظر داشته باشند: اول خانواده و دوم مراقبت از خطر جاذبههای جنسی.
از دیدگاه رهبری، حفظ سکان و کیان خانواده برعهده زن است؛ همچنین وظیفه مادری، یک ویژگی منحصربه فرد است که فقط به زنان داده شده است. بنابراین اگر قرار است زنان عهدهدار مسئولیتهای اجتماعی باشند نباید از این وظیفه غفلت کنند زیرا این ویژگی ذاتی زن را هیچ مردی نمیتواند عهدهدار شود. در واقع خانواده و وظیفه مادری در فرآیند حضور اجتماعی زن نباید فدا شود؛ همانطور که توانمندیها و استعدادهای زنان نباید نادیده گرفته شود.البته متاسفانه در جامعه ما دو نگاه وجود دارد که مغایر با این دیدگاه است؛ یکی اعتقاد به سوق دادن زنان به سمت نمایش جاذبههای جنسی که تحت تاثیر هجمههای غربی شکل گرفته و دیگری نگاهی عقبافتاده به زن که حاصل جماد فکری است که نگاهی غلط و سطح پایین به زنان دارد. طبق نگاه دوم، زنان موجودی ناتوان و ضعیف هستند که نمیتوانند عهدهدار امور سطح بالا باشند؛ نگاهی که کاملا در مغایرت با دیدگاههای مقام معظم رهبری در مورد زنان است. این موضوع نشان میدهد که رواج اندیشهها و دیدگاههای رهبری در جامعه ضروری است چرا که این همان دیدگاهی است که اسلام درباره زن دارد یعنی نگاهی منطقی و عقلانی. این دیدگاه در جامعه ما باید تبدیل به گفتمان شود تا همگان بدانند زن ابزار جنسی نیست بلکه انسانی است که با توجه به استعدادها و تواناییهایش میتواند در جامعه نقشآفرینی کند. اگر این مسأله تبیین شود نه تنها زنان جامعه ما بلکه همه زنان در جهان نجات یافته و به جایگاه واقعی خود دست مییابند.