چندماهی بود که در فکر این پرسش بودم. کنکور را دادم، به دانشگاه آمدم و طی چندهفته مداوم حضور در کلاسها با فاطمه آشنا شدم. رفتارهایش بعد از چند روز برای همهمان عجیب مینمود. گاهی در راه دانشگاه با او هم مسیر میشدم و میدیدم که چگونه از افرادی که پشت سرش در اتوبوس روی صندلی نشسته بودند، عذرخواهی میکرد. او چشمهایش ضعیف بود و عینکی اما در کلاس بعضی اوقات عقب مینشست تا بچههایی که شانس کمتری برای جلو نشستن دارند هم کمی جلو بنشینند. بسیار ساکت و آرام بود و ما گاهی از سر شوخی مسخرهاش میکردیم که روزی آن اتفاق افتاد و ما چهرهای متفاوتی از او دیدیم. استاد، آن روز از دنده چپ بلند شده بود و یکی از بچهها را به خاطر کاری که مقصرش او نبود، بسیار مواخذه کرد. او ناگاه بلند شد و با صدایی محکم و مقتدر به دفاع از همکلاسیاش پرداخت. از آن روز به بعد همگی عاشقش شده بودند. یک روز در دفترچه سبزی که همیشه همراهش بود، ناخودآگاه خواندم: نذر امروز تحصیلم برای شهید بهشتیاست، خدایا خودت قبول کن! بعدها هم صحبتش شدم و فهمیدم الگوی فاطمه، حضرت فاطمه(سلاما... علیه) بود. راستش جواب سوالم را گرفتم، یک زن الگو، فقط مادر ترزا نیست و نه حتی مخترع یا دانشمند، یک زن الگو بهترین مادر است، دلسوزترین خواهر است، امنترین دختر است و اسوه عفت و اقتدار است. زنی الگو، مانند او مصداق(الجار، ثمالدار) است، مصداق کامل( وغذارا در حالی که دوستش دارند به بینوا، یتیم و اسیر میخورانند) است، مصداق(از آنچه دوست دارید انفاق کنید) است.زن الگو، فاطمه(س) است.