رژیمصهیونیستی که فرماندهان مقاومت را تهدید جدی برای امنیت خود میداند، از همان ابتدا سیاست ترور رهبران مبارز را در رأس طرحهای خود قرار داد و در این زمینه کارنامه سیاهی به نام خود ثبت کرده است. ترور فتحی شقاقی، بنیانگذار جنبش جهاد اسلامی فلسطین در سال ۱۹۹۵ میلادی، شیخ احمد یاسین، بنیانگذار حماس در سال ۲۰۰۴ میلادی، عبدالعزیز رنتیسی، جانشین احمد یاسین یک ماه بعد از ریاستش و محمود المبحوح، از رهبران حماس در سال ۲۰۱۰ میلادی در دبی ازجمله ترورهای سازمانیافته سازمانهای امنیت رژیمصهیونیستی علیه رهبران مبارز فلسطینی بوده است.
توجیهات غیرقابل قبول
دادگاه عالی رژیمصهیونیستی ترورهای کور را توجیه و آن را درراستای دفاع از امنیت خود میداند. هماکنون نیز صهیونیستها در تلاش برای اجرای عملیات چندساله تروروحذف فیزیکی سران حماس در درون و بیرون اراضی اشغالی هستند. بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیمصهیونیستی درروزهای اخیر به سازمانهای جاسوسی خود دستور داده است برنامههایی برای ترور سران حماس در لبنان، ترکیه و قطر تدوین کنند.
رونین بار، رئیس سازمانامنیتداخلی رژیمصهیونیستی (شینبت) در این زمینه گفت: کابینه برای ما هدفی تعیین کرده و آن نابودی حماس است. ما مصمم به انجام این هدف در غزه، سرزمینهای اشغالی، لبنان، ترکیه، قطر و هر جای دیگر هستیم.
در حقیقت، سیاست ترور فرماندهان مقاومت فلسطینی درچند ماه گذشته از سوی صهیونیستها مطرح شده است و در آخرین لفاظی از این دست، مقامهای نظامی واطلاعاتی رژیمصهیونیستی خواستار ترور صالح العاروری شدند. یحیی السنوار، رهبر حماس در غزه نیز از دیگر چهرههای اصلی مقاومت فلسطین است که صهیونیستها بهتازگی بارهاوی راتهدید به ترور کردهاند.
با وجود این، تهدیدات به درون فلسطین محدود نشده است و سران تلآویو از پیگیری این سیاست در خارج از فلسطین و غزه سخن میگویند، بهویژه اینکه جنبش حماس در سالهای گذشته برخلاف خواست رژیمصهیونیستی و آمریکا در تقویت شبکه ارتباطات و دیپلماسی منطقهای خود موفق عمل و در بسیاری از کشورها دفاتر سیاسی دایر کرده است.
بیاعتنایی فرماندهان مقاومت به تهدیدات
فارغ از اهداف رژیمصهیونیستی از طرح مجدد درپیشگرفتن سیاست ترور، این لفاظیها هیچگاه ذرهای ترس در دل فرماندهان مقاومت ایجاد نکرده است. طاهر النونو، مشاور رسانهای اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) تأکید کرد، تهدید دشمن صهیونیستی به ترور رهبران این جنبش در داخل و برخی کشورهای دوست، اوج بحران سیاسی و میدانی این رژیم را درنتیجه پایداری ملت قهرمان فلسطین و مقاومت دلاوران میرساند. علاوهبراین، ترور در بیشتر مواقع نتیجه معکوسی برای تلآویو به همراه داشته است. درسال۱۹۹۷ میلادی، بنیامین نتانیاهو که نخستین دوره نخستوزیری را میگذراند، به جاسوسان صهیونیست دستور داد خالد مشعل را که درآن زمان دراردن حضور داشت، ترور کنند. در همین راستا اعضای تیم صهیونیستی وارد اردن شدند، خود را بهعنوان گردشگر کانادایی نشان دادند و در بیرون دفتر سیاسی حماس در امان به مشعل حمله کردند. مأمور صهیونیست سمی به گوش مشعل پاشید اما وی همراه با یکی دیگر از اعضای تیم قبل از آنکه بتوانند فرار کنند، دستگیر شدند. خالد مشعل به کما رفت و اردن تهدید کرد پیمان صلح با تلآویو را فسخ خواهد کرد. بیل کلینتون، رئیسجمهور وقت آمریکا، نتانیاهو را زیر فشار گذاشت که با اعزام رئیس موساد به امان، پادزهری با خود به آنجا ببرد که جان مشعل را نجات دهد. چنین شد و به این صورت بحران پایان یافت. دنی یاتوم که دردوره ریاستش بر موساد، عملیات سوءقصد به جان مشعل انجام شد، همان زمان میگفت: امیدوار بودم عملیات با موفقیت انجام شود و مشعل بمیرد. پس از شکست این عملیات آرزو میکردم بهبود یابد تا شدت بحرانی که با اردن به وجود آمده، فروکش کند.
خطرات قتلهای کور
قتلهای کور در خارج از سرزمینهای اشغالی، ناقض قوانین بینالمللی است و خطر ضربهزدن به کشورهایی که قاتلان بدون اجازه آنها در آنجا فعالیت میکنند را به دنبال دارد. از همین رو هفته گذشته منابعی در دستگاه اطلاعات ترکیه اعلام کردند به طرف صهیونیست نسبت به پیامدهای وخیم هرگونه اقدام با فعالیت سرویسهای اطلاعاتی تلآویو در داخل خاک ترکیه هشدار دادهاند. وزیرکشور ترکیه درکنفرانسی مطبوعاتی در آنکارا گفت، به هیچکس اجازه اقدام و کار غیرقانونی در کشورش نمیدهد و پیشگیری از وقوع، بزرگترین مأموریت آنکاراست.
با ترور نمیتوان حماس را از بین برد
افرایم هالیوی، مدیر سابق موساد نیز در زمینه طرح ترور میگوید، حذف رهبران حماس تهدید را از بین نمیبرد و ممکن است حامیان این گروه را تحریک کند و تهدیدهای بدتری بهوجود آورد. تعقیب حماس در جهان و تلاش برای حذف سیستماتیک همه رهبران آن میل به انتقامگیری است، نه میل به دستیابی به هدفی راهبردی. سیاست ترور رهبران مقاومت همواره یکی از طرحهای ثابت رژیمصهیونیستی فارغ از قدرت حاکم بر تلآویو بوده است. به نظر میآید با توجه به عمیقتر شدن محور مقاومت در عراق، سوریه، لبنان و یمن و حمایت قاطعانه آنها از فلسطین در جریان جنگ اخیر غزه، باید احتمال داد رژیمصهیونیستی در سالهای آینده به سمت ترورهای موازی در درون کشورهای پشتیبان گروههای مقاومت گام بردارد.