در گزارش اخیر روزنامه آمریکایی پولیتیکو درباره توافق آتشبس میان حماس و رژیم صهیونیستی، نکته قابلتوجهی وجود دارد. دراین گزارش آمده است: دولت آمریکا نگرانیهایی در زمینه عواقب ناخواسته آتشبس دارد، زیرا این امکان را به روزنامهنگاران میدهد تا دسترسی آزادانه به ساکنان غزه داشته باشند و این موضوع برای آنها مهلت و فرصتی برای برجسته کردن بیشتر ویرانی آنجا و معطوف کردن افکار عمومی علیه رژیم صهیونیستی است. این چند عبارت بهشدت نشاندهنده این است که چرا رژیم صهیونیستی به عمد خبرنگاران را در غزه و لبنان هدف قرار میدهد که آخرین آنها شهدای شبکه المیادین بودند. رژیم صهیونیستی نسبت به پایگاه اجتماعی خبرنگاران و اهمیت رسانهها و نقش آن در تداوم تبلیغات ضدصهیونیستی آگاه است. همچنین بهشدت نگران نقش رسانهها در افشای دروغ بودن تبلیغات سیاسی-رسانهای و نسلکشی تلآویو در غزه هستند.
نقش رسانهها در شکلگیری صهیونیسم
تئودور هرتزل، روزنامهنگار اتریشی-صهیونیست بود که نخستین کنگره صهیونیستی را در بازل سوئیس در اوت۱۸۹۷ میلادی سازماندهی کرد. با تلاش وی هفتهنامهای برای جنبش صهیونیستی «دی والت» تأسیس شد. هرتزل در سرمقاله نخستین شماره مجله در ۳ژوئن۱۸۹۷ میلادی نوشت: این نشریه باید به سپر محافظ یهودیان و سلاحی در برابر دشمنانش تبدیل شود. هرتزل به دلیل توانایی رسانهای خود توانست جوامع یهودی را از چندین کشور برای برگزاری نخستین کنفرانس صهیونیستی گردهم آورد و هدفش را تشویق صهیونیستها به تأسیس کشوری برای یهودیان فلسطین عنوان کرد. مهاجرت یهودیان به فلسطین، سازماندهی و پیوند آنها با جنبش صهیونیستی، تلاش برای کسب مشروعیت بینالمللی برای این رژیم، تشکیل آژانس صهیونیستی برای جمعآوری کمکهای مالی و تشکیل سازمان صهیونیستی به رهبری شخص هرتزل، ازجمله اقدامات در این راستا بود. جنبش صهیونیسم با درک نقش و نفوذ رسانهها، برای جلب نظر افکار عمومی صهیونیستها و جوامع بینالمللی به اهداف خود، هزینههایی صرف تأسیس مؤسسات رسانهای برای ترویج اندیشه صهیونیسم و ایستگاههای رادیویی و روزنامههای عبریزبان تأسیس کرد که این روند تا امروز ادامه دارد. گرچه رسانههای صهیونیستی بخشی از نبردها را علیه فلسطینیان و اعراب انجام میدهند و چیزی منتشر نمیکنند که به امنیت داخلی این رژیم آسیب بزند، اما در چارچوب داخلی توانسته است کنترلکننده عملکرد سیاسی و آشکارساز کنشهای فسادگونه آن باشد. اوج این موضوع را میتوان در تلاش برای مهار پیامدهای داخلی و سیاسی افشای پروندههای فساد بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی دریافت. نتانیاهو مانند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا از رسانهها و ارتباطات مدرن برای حمایت از برنامههایش، مبارزه و حمله به مخالفانش و حمایت از دستور کار جناح راست رژیم صهیونیستی استفاده کرد. صهیونیستها (بهویژه جناح راست) از این ابزارها برای گسترش نفرت و تحریک خشونت علیه اعراب در وهله نخست و علیه مخالفان رژیم صهیونیستی در وهله بعد استفاده کردند.
نقش رسانهها در افشای حقایق رژیم صهیونیستی
از سال۲۰۱۶ میلادی مفهوم جدیدی در غرب گسترش یافته که «پساحقیقت» نامیده میشود. فرهنگ لغت آکسفورد این عبارت را به عنوان مفهومی تعریف میکند که به زمینه یا توصیف شرایطی دلالت دارد که درآن حقایق عینی درشکلدهی افکارعمومی کمتر از بار احساسی و باورهای شخصی تأثیر میگذارند. جنگ غزه حجم عظیمی از جعلها، ادعاها و دروغها را بهویژه در گفتمان صهیونیستی که تلاش میکند داستانهای بیاساسی تبلیغ کند، آشکار کرد. صهیونیستها پس ازافشای حقایق بهوسیله فعالان رسانههای اجتماعی و مردان و زنان حرفهای رسانههای متعهد، مجبور شدند به دروغهای خود در میدان نبرد اعتراف کنند و بر گزارشها، اخبار و تصاویر مخابرهشده به جهان صحه بگذارند. تصاویر واخبار مخابرهشده ازمیدان نبرد غزه، سندمحکومیت رژیم صهیونیستی و افشای کذب بودن ادعای «دفاع از خود» است. همچنین انحصار رسانهای غرب و رژیم صهیونیستی در تولید روایت اول و جذب افکار عمومی جهان شکسته شد. انتشار بیپرده واقعیتهای میدانی، باعث شد ماشین کشتار رژیم صهیونیستی به ترور روزنامهنگاران روی آورد تا شاهدان عینی فجایع و نسلکشی را بکشد تا دیگران را بترساند و بگوید بهای حقیقت بسیار گران است. سؤال بزرگ این است: چه کسانی همچنان قادر به انتقال حقیقت و پایبندی به تعهدات رسانهای هستند؟ پاسخ به این سؤال همان معیار واقعی روزنامهنگاری مقاومت است.