به گزارش خبرنگار جامجم، تحقیقات جنایی در این پرونده از آخرین روزهای دی ماه سال۱۴۰۰ و با گزارش درگیری خونین چند پسر جوان در بلوار عارف شهرستان پاکدشت آغاز شد. ماموران با حضور در محل درگیری متوجه شدند صاحب یک جگرکی همراه پدر و برادرش با سه مشتری درگیرشده و آنها را مجروح کردهاند. یکی از مجروحان به نام علی در این درگیری به کما رفته بود که پزشکان پس از یک هفته مرگ مغزی او را تایید کردند.
با مرگ علی، روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله تازهای شد و کارآگاهان ویژه قتل به تحقیقات ادامه دادند. صاحب جگرکی در تحقیقات گفت: «شب حادثه پای منقل بودم که سه مشتری روی صندلی نشسته و سفارش دادند. یکی از آنها به نام سینا در حالی که چاقو در دستش بود از من خواست داخل ماشین او برویم و صحبت کنیم. داخل ماشین درباره خواهرم حرف زد که ناگهان پدرم رسید و با او درگیر شد. آنجا بود که تازه فهمیدم قبلش درباره خواهرم با پدرم صحبت کرده و با او درگیر شده بود. دعوای ما بالا گرفت و برادرم به نام سهیل از طریق دوستم متوجه ماجرا شد و خودش را به آنجا رساند. او با دست فقط ضربهای به صورت علی زد که او نقش بر زمین شد.»
سهیل هم منکر قصد قتل شد و گفت: «من برای پایان دادن به دعوا به آنجا رفتم و با علی مشکلی نداشتم که بخواهم او را بکشم.» با تکمیل تحقیقات در دادسرای پاکدشت برای سهیل به اتهام قتل عمدی و برای برادر و دو دوست مقتول به نامهای سینا و بابک به اتهام شرکت در نزاع کیفرخواست صادر شد. به این پرونده در شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران و به ریاست قاضی سجاد منافیآذر رسیدگی شد. در ابتدای این جلسه اولیایدم برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند.
سپس رئیس دادگاه از سهیل خواست از خود دفاع کند که مرد جوان گفت: «من در این پرونده نه داخل نزاع بودم و نه قدرتنمایی کردم. آن شب خواب بودم که یکی از دوستان برادرم زنگ زد و گفت چند نفر دم جگرکی در حال کتکزدن برادر و پدرت هستند. وقتی رسیدم دعوا تقریبا تمام شده بود. علی با تیزی به سمتم آمد که یک ضربه به صورتش زدم. روی زمین افتاد و سرش به جدول کنار خیابان برخورد کرد. خودم او را به بیمارستان بردم و در آنجا تازه متوجه شدم چاقو هم خورده است.»
رئیس دادگاه: شاهدان گفتهاند وقتی علی روی زمین افتاد با پا چند ضربه به او زدی؟
متهم به قتل: قبول ندارم. ضربه دیگری به علی نزدم.
در ادامه وکیل متهم در دفاع از او گفت: «موکلم با مقتول خصومتی نداشته و فقط یک سیلی به صورت او زده است. عملی که او انجام داده با قصد قبلی و نوعا کشنده نبوده است. عمل او شبهعمد بوده است.»
در ادامه برادر سهیل در دفاع از خود گفت: «این دعوا را سینا راه انداخت. او به خواهرم علاقه داشت و ما از موضوع بیخبر بودیم. آن شب با پدرمان درگیر شده بود و بعد سراغ من آمد. برادرم وقتی به محل درگیری آمد یک ضربه به صورت علی زد، او تعادلش را از دست داد و سرش به جدول خورد.»
دو دوست مقتول هم در دفاعیات خود گفتند؛ برای دعوا به آنجا نرفته بودند و علی قصد میانجیگری داشت . سینا در دفاعیاتش گفت: «من برای صحبت با صاحب جگرکی سراغ او رفتم. به خواهرش علاقه داشتم اما چند روزی از او خبر نداشتم. در حال صحبت با پسر جوان بودم که پدرش به من حمله کرد و دعوا شروع شد. علی مرد آرامی بود و اهل دعوا نبود.»
بابک هم گفت: «من و علی منتظر آماده شدن جگر بودیم که با دیدن دعوا برای جدا کردن سینا وارد درگیری شدیم اما با ضربه چاقوی صاحب جگرکی مجروح شدیم. بعد هم سهیل آمد و ضربهای به صورت علی زد که او روی زمین افتاد.»
پس از آخرین دفاعیات متهمان، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.