همه این حوادث درشرایطی رخ میدهد که سال گذشته در همین ایام این جریان همه امکانات خود را بسیج کرد تا با همراهی پیاده نظام داخلی، ایران را درگیر آشوب یا استراتژی هزار خنجر کنند و تصور میکردند با ایجاد آن جنگ ترکیبی تمام عیار میتوانند ملت ایران را به زانو در آورده و نظام منتخب آنها را سرنگون کنند اما حالا ۱۸ روزی میشود که ورق برگشته و بومرنگ بدخواهی و نقشههای توطئهآمیز صهیونیستها به خودشان برگشته است و در تلاشند تا با دست و پا زدن در باتلاق خود ساختهشان از شتاب روند اضمحلال دولت جعلیشان بکاهند. این زورآزمایی منطقهای که مقام معظم رهبری از آن به عنوان زلزله یاد کردند علاوه بر شکستن هیمنه پوشالی رژیم صهیونیستی که غیرقابل ترمیم است؛ چالشهای دیگری نیز برای رژیم غاصب به دنبال دارد که در درازمدت هویدا شده و منجر به سرنگونی دائمی غاصبان قبله اول مسلمانان میشود مسالهای که در ادامه این گزارش تحلیلی با هم مرور میکنیم:
پیامدهای امنیتی
نخستین پیامد طوفان الاقصی که صهیونیستها هزینه سنگینی برای آن پرداختند همین وجه امنیتی است که در روزهای گذشته به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ ارتش رژیم صهیونیستی که روزگاری ادعای قدرتمندی در منطقه داشت، این روزها به شدت در موضع ضعف قرار گرفته است و نیروهای نظامی آن توسط رزمندگان جبهه مقاومت تهدید و تحقیر میشوند. اسرائیل که میخواست به عنوان قدرت مطلق منطقه ایفای نقش کند حالا در این اندیشه است که مانع خودکشی سربازان خود در اردوگاهها شده و آنها را نسبت به آینده این رژیم جعلی امیدوار کند.بیش از ۷۰سال است که رژیم صهیونیستی با اشغال سرزمین مادری فلسطینیها آنها را مجبور به مهاجرت کرده است و پاسخ مردم سرزمین زیتون به اشغالگران فقط نبرد با سنگ و چوب بود ناگهان با عملیات طوفان الاقصی همه معادلات عوض شده و دوست و دشمن با حیرت به نتیجه عملیات پیچیده حماس در مقابل رژیم صهیونیستی چشم دوختهاند؛ عملیاتی که آنالیز ابعاد آن نیازمند تحقیق و تفحص بیشتری است زیرا ابراز این حجم از توانمندی از سوی مقاومت فلسطین بسیار شگفتانگیز است و این ترس را به جان دشمن صهیونیست و حامیانش انداخته که نکند دوباره از نقطه دیگری غافلگیر شوند.
غافلگیری جاسوسان
این غافلگیری برای جاسوسان زبده موساد بسیار خفتبار است چرا که آنها مدعی بودند قویترین سرویس اطلاعاتی جهان را در اختیار دارند و بهرهمندی از این توان اطلاعاتی میتواند کمک شایانی به شرکای سیاسی آمریکایی و اروپایی آنها کند حالا در جریان طوفان الاقصی در گردابی گرفتار شدند که هرگز در تصورشان نمیگنجید چنین عملیات عظیم و مهمی بیخ گوش آنها در حال رقم خوردن است و اسرائیلیها از آن بیخبر بودهاند. این غفلت از اوضاع پیرامونی رسوایی بزرگی برای اسرائیل به بار آورده است که جستن از آن به همین سادگی نیست و مطمئنا تا نسلهای بعد نیز باید پاسخگوی یاوهگویی اطلاعاتیشان باشند. فروپاشی ساختارهای نظامی و امنیتی رزیم اشغالگر موجی از بیاعتمادی را نیز در شهرکنشینان ایجاد کرده و آنها معتقدند این افتضاح اطلاعاتی اصلا قابل رفع و رجوع نیست چرا که تصویر پوشالی قدرتمند و بیرقیب بودن اسرائیل را دچار خدشه کرده و اعتبار این رژیم غاصب را بیش از پیش برباد داده است.
نابودی «شِکِل»
عملیات طوفان الاقصی علاوه بر انهدام نظامی، آسیبهای جبران ناپذیری بر پیکره اقتصادی اسرائیل وارد کرده است به نحوی که آنها باید با بسیاری از برنامههای پیشبینی شده در حوزه سرمایهگذاری خداحافظی کنند چرا که هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست منابع مالی خویش را روی آتش استوار کند؛ گزارشها و تحلیلهای رسانههای عبری زبان حکایت از این دارد که اقتصاد رژیم صهیونیستی در جریان عملیات «طوفان الاقصی» متحمل خسارتهای اقتصادی سنگینی شده و کابینه بنیامین نتانیاهو مسئول مستقیم این ویرانیهاست. این مسأله بر تنشهای سیاسی داخل نیز افزوده است زیرا ارزش واحد پول رژیم صهیونیستی به پایینترین سطح خود از سال ۲۰۱۲ میلادی رسیده و بورس اوراق بهادار تلآویو بیش از ۸ درصد سقوط کرده است. جهش قیمت نفت و گرانی سوخت در آمریکا و اروپا یکی دیگر از مصائب پنهانی این جنگ است چرا که اثرات غیرقابل جبرانی را به متحدان غربی اسرائیل تحمیل کرده و آنها نگران زمستان پیش رو و گرانی انرژی هستند که تبعات آن مستقیما اقتصاد اروپا و آمریکا را هدف قرار میدهد و همین امر باعث میشود تا حمایت بی قید و شرط آنها ار رژیم اشغالگر تحتالشعاع این اوضاع قرار گیرد.
شکست در میدان رسانه
شکست در میدان رسانه یکی دیگر از اتفاقاتی است که رژیم صهیونیستی در طوفان الاقصی به آن مبتلا شده است زیرا روند معمول این بود که جنایات و سبوعیت نظامیان اشغالگر همواره سانسور میشد و اخبار بسیار کم و گزیدهای از سرزمینهای اشغالی به افکار عمومی درز پیدا میکرد اما اینبار اخبار و تصاویر در سطح گسترده به افکار عمومی رسید و رژیم غاصب تلاش کرد با دروغهایی نظیر تجاوز به اسرای اسرائیلی و سر بریدن نوزادان شهرکنشین توسط حماس شرایط رسانهای را به نفع خود تغییر دهد که ناکام ماند. جریانهای سیاسی و رسانهای غربی مثل چند دهه گذشته عملیات فریب افکار عمومی را در دستور کار داشتند و جنایت اشغالگران را روتوش میکردند اما بازنمایی صحیح اخبار و گزارشها توسط رسانههای بیطرف باعث شد جهان متوجه بخش کوچکی از جنایتهای رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه شده و برای نخستین بار شاهد تجمعات باشکوه در حمایت از مردم مظلوم فلسطین در کشورهای حامی اسرائیل هستیم تا حدی که آنها نیز مجبور شدند با خشونت بسیار مانع برپایی این تجمعهای مردمی و دانشجویی شوند که موفق نشدهاند. مردم با حضور در این تجمعات و اعلام انزجار از فجایع صهیونیستها در غزه، فشار روانی مضاعفی را به صهیونیستها تحمیل کرده و هزینههای اقدامات آنها علیه ملت فسلطین را در انظار جهانیان افزایش دادهاند. با این حال رژیم اشغالگر تصور نمیکرد روزی برسد که از سایه خود نیز هراس داشته باشد و پیش از ۸۰ سالگی گرفتار این منجلاب خود ساخته شود؛ باتلاقی که برای برون رفت از آن باید از خیر پیمان ابراهیم و عادیسازی با کشورهای منطقه بگذرد و برای آزادی اسرای نظامیاش گوش به فرمان حماس و گروه مقاومت باشد.
چراغ قرمز به توریستها
رژیم اشغالگر که دیگر نقاب از چهرهاش افتاده و نمیتواند با بزک کردن صوری به توریستها چراغ سبز نشان دهد با توقف خطوط هوایی بینالمللی فرودگاههای رامون و حیفا، متحمل خسارتهای زیادی در بخش گردشگری شده است به طوری که دولت نتانیاهو علاوهبر بحرانهای نظامی و امنیتی و تحمل خسارت حدود ۶/۱ میلیارد دلاری در حوزه هوانوردی، باید شش میلیارد دلار غرامت هم به شرکتهای ذینفع بپردازد.
پایگاه اقتصادی «د مارکر» هم در گزارشی اعلام کرد: «اسرائیل امروز در شرایط رکود قرار دارد و تجارت در آن صفر است، بسیاری فقط سعی دارند سر خود را بیرون آب نگه دارند در حالی که نگرانی از آینده پیش رو، بسیار زیاد است و کسی نمیداند که چگونه و چه کسی این زیانها را برایشان جبران خواهد کرد.»
رسانههای عبریزبان در گزارشهای خود بر این موضوع تاکید دارند که بازار اسرائیل از زمان آغاز جنگ تا روز هفدهم، رقمی بالغ بر ۴.۶میلیارد شکل درحدود یکمیلیارد و ۲۰۰میلیون دلار بهدلیل اعزام کارمندان به خدمت احتیاط، زیاندیده است.