سفر بایدن به اراضی اشغالی و اظهارات وی در حمایت مطلق از جنایات صهیونیستها، از یک سو نشان داد که واشنگتن مستقیما وارد معادلات نبرد شده و حتی موشکهایی که به بیمارستان المعمدانی اصابت کرده، از سوی آمریکا به صهیونیستها داده شده است. طی روزهای اخیر، بسیاری از رسانهها و حتی استراتژیستهای مطرح آمریکایی به ناتوانی بایدن در تنظیم معادلات نبرد اشاره کرده و وی را به سیاستمداری سردرگم در قبال بحران جاری در غرب آسیا تشبیه کردهاند. گره زدن علنی بازی آمریکا به کابینه نتانیاهو، یکی از مصادیق خطاهای بایدن نزد افکار عمومی آمریکا محسوب میشود.
بدترین خطای بایدن
در شرایطی که صهیونیستها، خود نیز نتانیاهو را باعث شکست در برابر حماس تلقی میکنند، سفر بایدن به تلآویو اعلام حمایت وی از بمباران غزه و کودککشی صهیونیستها، حکایت از آماتور بودن رئیسجمهوری دارد که مدعی خبره بودن و تسلط بر حوزه سیاست خارجی آمریکاست! باتوجه به اقدامات و سیاستهای ماههای اخیر نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی و همچنین تشکیل کابینه راستگرای افراطی توسط وی، دولتهای غربی و آمریکا، نتانیاهو و سیاستهای دولت او را عامل تشدید تنش فعلی میدانند. از این رو، باتوجه به وضعیت فعلی در داخل رژیم صهیونیستی و معرفی وی بهعنوان عامل اصلی شکست فعلی و شرایط بحرانی آن در مواجهه با مقاومت فلسطین، باید گفت پس از پایان نبرد فعلی در سرزمینهای اشغالی، پرونده نتانیاهو بهعنوان یک بازیگر فعال در رژیم صهیونیستی برای همیشه بسته خواهد شد. کنار رفتن نتانیاهو از صحنه، میتواند شرایط رژیم صهیونیستی به عنوان یک بازیگر منطقهای را نیز دچار تغییر و آن را به یک بازیگر تقریبا خنثی تبدیل کند. در چنین شرایطی ابراز حمایت بایدن از یک کابینه شکست خورده ( بهجای مهار بازی وی در معادلات نبرد ) بدترین و پرهزینهترین خطای ممکن از سوی رئیسجمهور آمریکاست.
انتقاد صریح فارین افرز از بایدن
پایگاه فارینافرز، در تحلیل خود نسبت به آنچه در نوار غزه میگذرد، نتوانسته نگرانی خود را بابت عملیات زمینی احتمالی رژیم اشغالگر قدس کتمان کند.
این نشریه مینویسد: حمله زمینی اسرائیل از لحظهای که حماس به محدوده امنیتی اطراف نوار غزه نفوذ کرد، اجتنابناپذیر به نظر میرسید. واشنگتن بهطور کامل از طرحهای اسرائیل حمایت کرده بهویژه اینکه از اصرار صهیونیستها به خویشتنداری خودداری کرده است. در یک محیط سیاسی بیش از حد گرم میان صهیونیستها و اعضای دولت بایدن، بلندترین صداها در آمریکا آنهایی بودهاند که خواستار اقدامات افراطی علیه حماس هستند. اما این دقیقا زمانی است که واشنگتن باید قاعدتا منطقیتر با موضوع برخورد کند! تهاجم قریب الوقوع غزه یک فاجعه انسانی، اخلاقی و استراتژیک خواهد بود. این نهفقط بهشدت به امنیت بلندمدت اسرائیل آسیب میرساند و هزینههای انسانی غیرقابل تصوری را بر فلسطینیان تحمیل میکند، بلکه منافع اصلی آمریکا را در خاورمیانه، اوکراین و در رقابت واشنگتن با چین بر سر نظم هند و اقیانوس آرام تهدید میکند. اکنون فقط دولت بایدن ـــ که اهرمهای بی نظیر آمریکا و حمایت نزدیک کاخ سفید از امنیت اسرائیل را به نمایش گذاشته است ـــ میتواند اسرائیل را از انجام یک اشتباه فاجعه بار باز دارد اما شاهدیم که چنین عقلانیتی در آمریکا وجود ندارد. حمله حماس( عملیات موفقیتآمیز طوفانالاقصی) مجموعه مفروضاتی را که وضعیت موجود بین اسرائیل و غزه را در حدود دو دهه تعریف کرده است، تغییر داد. در سال۲۰۰۵، اسرائیل بهطور یکجانبه از نوار غزه خارج شد اما به اشغال واقعی خود پایان نداد. کنترل کامل مرزها و حریم هوایی غزه را حفظ کرد و به اعمال کنترل شدید (درهمکاری نزدیک با مصر) از خارج از محدوده امنیتی بر جابهجایی مردم، کالاها، برق و پول غزه ادامه داد. حماس سال۲۰۰۶ پس از پیروزی در انتخابات پارلمانی، قدرت را به دست گرفت و در سال۲۰۰۷ پس از تلاش نافرجام تحت حمایت آمریکا برای جایگزینی این گروه با تشکیلات خودگردان فلسطین، موقعیت خود را تثبیت کرد. از سال۲۰۰۷ رژیم صهیونیستی به محاصره خفه کننده غزه ادامه میدهد که بهشدت اقتصاد این سرزمین را محدود و هزینههای انسانی زیادی را تحمیل میکند و در عین حال حماس را با منحرف کردن تمام فعالیتهای اقتصادی به سمت تونلها و بازارهای سیاه تحت کنترل خود، هدایت می کند. در طول شیوع اپیزودیک درگیری ـــ در سال ۲۰۰۸، ۲۰۱۴ و دوباره در سال ۲۰۲۱ ـــ اسرائیل بهطور گسترده مراکز شهری پرجمعیت غزه را بمباران، زیرساختها را ویران کرد و هزاران غیرنظامی را کشت(به شهادت رساند) و در عین حال مدعی شد تواناییهای نظامی حماس را تضعیف کرده است اما همه این موارد، عملا تاثیری بر قدرت حماس نداشت. رهبران سیاسی و نظامی تلآویو مدعی بودند حماس از طریق واکنشهای نظامی بسیار نامتناسب اسرائیل درسهای ماجراجویی گذشته را آموخته و اکنون به حفظ حاکمیت خود در غزه راضی است! در همین شرایط بود که تلآویو شهرکسازیهای غیرقانونی خود را در کرانه باختری بسط داد اما به نظر میرسد همه این محاسبات (از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی) اشتباه بود.
کوری عصاکش کوری دیگر میشود!
بیشک اعلام حمایت مطلق بایدن نسبت به جنایات صهیونیستها در غزه برای واشنگتن بدون هزینه و تبعات نخواهد بود! او (بایدن) قطعا از این پس مسئول هرگونه پاسخی مشروع، قانونی و محکمی خواهد بود که در پاسخ به حمایت از نسلکشی کودکان غزه، علیه آمریکا و مواضع واشنگتن درخاک این کشور یا منطقه صورت خواهد گرفت. این انتخاب خود بایدن است!
نتانیاهو در لبه پرتگاه
سرزمینهای اشغالی، سالهاست که روی آرامش را به خود ندیده و صهیونیستها مدتهاست که خواب راحت ندارند. کابوسهای مقامات صهیونیست، پایان ندارد و هر چند وقت یکبار در قالبی جدید سراغشان میآید. گاهی در قالب حملات گروههای مقاومت، گاهی در مقابل ناامنیهای امنیتی، موقعی در قالب حملات سایبری و گاهی به شکل بیهویتی و مهاجرت معکوس صهیونیستها از سرزمینهای اشغالی اما از زمان تشکیل دولت جدید نتانیاهو در زمستان سال گذشته، کابوس جدیدی برای صهیونیستها ایجاد شد و آن عمیقتر شدن شکافها در داخل سرزمینهای اشغالی بود که صهیونیستها را در آستانه جنگ داخلی قرار داده است. تا قبل از طوفان الاقصی، هفتهای نبود که هزاران صهیونیست در اعتراض به عملکرد کابینه نتانیاهو و وزیران تندرو این کابینه به خیابانها نیایند و آشوب به پا نکنند. اکنون هم که از تجمعات خبری نیست، نه اینکه مشکلات آنها پایان یافته بلکه با مشکل بزرگتری روبهرویند که مجبور به کنار گذاشتن مشکلات کوچکتر شدهاند. با اینحال، اخبار و گزارشها حاکی از آن است که مشکلات نتانیاهو پایان نیافته و فشارها برای کنار گذاشتن او بهویژه پس از عملیات طوفان الاقصی، افزایش یافته است.
دلایل انتقادات فعلی از نتانیاهو
بهدنبال عملیات طوفان الاقصی از سوی گروههای مقاومت و شکست بزرگ رژیم صهیونیستی در این عملیات، گزارشها از ایجاد انشقاق و دودستگی در بین مقامات صهیونیست و قرارگرفتن دولت این رژیم در معرض فروپاشی حکایت دارد. مهمترین دلایل انتقادهای فعلی از نتانیاهو را باید از این قرار عنوان کرد:
الف) نتانیاهو برای تشکیل دولت جدید خود مجبور به ائتلاف با برخی گروههای بسیار تندرو شد و برخی از این چهرههای تندرو در حدود یکسال گذشته با رفتار خود باعث تشدید تنشها در سرزمینهای اشغالی شدهاند. از جمله این افراد، بن گویر، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی است که بسیاری، اقدامات تنشزای او را در هتک حرمت مسجدالاقصی، عامل اصلی جنگ فعلی میدانند.
ب) دومین دلیل انتقادهای فعلی از نتانیاهو را باید ضعف دولت او در مقابل گروههای مقاومت و غافلگیری کابینهاش در ماجرای طوفان الاقصی دانست.
تشدید فشارهای داخلی
این مسائل باعث شده بر اساس اطلاعات دریافت شده از یک منبع، نتانیاهو از سوی صهیونیستها تحت فشارهای شدیدی قرار گیرد. به گفته این منبع، درحال حاضر نیروهای امنیتی در سرزمینهای اشغالی معتقدند سیاستهایی که از سوی نتانیاهو و یوسی کوهن، رئیس قبلی موساد دنبال شد، زمینه تقویت بیش از پیش گروههای مقاومت را ایجاد کرد. درهمین زمینه نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی ادعا دارند که سهلانگاری نتانیاهو و کوهن درباره نقشآفرینی قطر در نوار غزه باعث تقویت گروههای مقاومت شده است. همین مسائل باعث شده درهمین مدتی که از جنگ اخیر میگذرد، روزنامه هاآرتص، دو بار در گزارشهایی خواستار برکناری فوری بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم موقت صهیونیستی شود. هاآرتص در مطلبی نوشت: «نتانیاهو برای نخستوزیری مناسب نیست. او نباید حتی یک روز دیگر در موقعیت خود بماند. نه فردا و نه هفته بعد، او باید الان برود».همچنین نتایج یک نظرسنجی جدید در اراضی اشغالی حاکی از این است که بیش از نیمی از شرکتکنندگان برکناری نخستوزیر رژیم صهیونیستی را خواستار بوده و شکست در نبرد طوفانالاقصی را بزرگتر از شکست در جنگ اکتبر میدانند.نتایج این نظرسنجی نشان میدهد ۸۴درصد ساکنان اراضی اشغالی بر این باورند که عملیات طوفانالاقصی در واقع شکستی برای سران سیاسی رژیم صهیونیستی بوده است. همچنین ۹۴درصد شرکتکنندگان ،کابینه نتانیاهو را مسئول فروپاشی ساختار دفاعی در غلاف غزه دانستند.نتایج این نظرسنجی نشان میدهد ۵۹درصد آنها به توان کابینه نتانیاهو در مدیریت جنگ فعلی اطمینان نداشته، ۵۲درصدشان خواستار برکناری یوآو گالانت، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بوده و ۵۶ درصد نیز برکناری نتانیاهو را خواستار شدند.
دلخوری متحدان
ازسوی دیگر گرچه الان بایدن در حمایت از جنایت صهیونیستها به سرزمینهای اشغالی میآید و سایر سران اروپایی نیز با سفرهای خود به منطقه، خود را در جنایات صهیونیستها شریک میدانند اما هیچکس نیست که فراموش کرده باشد تا چند وقت قبل، سیاستهای افراطی دولت نتانیاهو باعث اختلافات شدیدی میان او و برخی متحدانش ازجمله آمریکا شده بود. اکنون هم با وجود حمایت تمام قد کشورهای غربی از جنایات آمریکا، باتوجه به اقدامات و سیاست ماههای اخیر نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی و همچنین تشکیل کابینه راستگرای افراطی توسط وی، دولتهای غربی و آمریکا، نتانیاهو و سیاستهای دولت او را عامل تشدید تنش فعلی میدانند. ازاین رو، باتوجه به وضعیت پیش آمده در داخل رژیم صهیونیستی و معرفی وی بهعنوان عامل اصلی شکست فعلی و شرایط بحرانی آن در مواجهه بامقاومت فلسطین، باید گفت پس از پایان نبرد فعلی در سرزمینهای اشغالی، پرونده نتانیاهو بهعنوان یک بازیگر فعال در رژیم صهیونیستی برای همیشه بسته خواهد شد. کنار رفتن نتانیاهو از صحنه، میتواند شرایط رژیم صهیونیستی بهعنوان یک بازیگر منطقهای را نیز دچار تغییر و آن را به یک بازیگر تقریبا خنثی تبدیل کند.
پاشنه آشیل صهیونیست ها
بدون شک یکی از اصلیترین اهداف رژیم اشغالگر قدس از بمباران بیمارستان معمدانی در نوار غزه، ایجاد هراسی مزمن در ساکنان نوار غزه با هدف تخلیه این منطقه (با هدف آغاز عملیات زمینی در نوار غزه) است. دیدبان حقوق بشر اروپا ــ مدیترانه اعلام کرد، ارتش رژیمصهیونیستی به اندازه یکچهارم بمب هستهای در نوار غزه بمب رها کردهاست. فارغ از نبرد رژیمصهیونیستی با مقاومت اسلامی فلسطین (حماس)، آنچه در نوار غزه جریان دارد، نسلکشی گسترده مردم فلسطین است.
کارشناسان معتقدند که صهیونیستها با ارتکاب جنایت جنگی گسترده در این منطقه قصد دارند مردم غزه را مجبور به ترک وطن و کوچ اجباری به سمت مصر یا اردن کنند. مقاومت و پایداری مردم غزه حاکی است، آنها قصد دارند به هرقیمتی در سرزمین مادری خود بمانند و اجازه ندهند صهیونیستها برای همیشه باریکه غزه را از نقشههای جغرافیایی حذف کنند. زمان صدور بیانیه و دعوت طرفهای منازعه به خویشتنداری پایان یافته و کشورهای اسلامی باید میان عزت مقاومت و ذلت سکوت در برابر جنایتهای صهیونیستها یک گزینه را انتخاب کنند.
در چنین شرایطی محور مقاومت همپای مبارزان کرانه باختری و مسلمانان جهان منتظر «ساعت صفر» و ایجاد جبهه علیه صهیونیستها در شمال سرزمینهای اشغالی است.به عبارت بهتر، جنایت تمامعیار صهیونیستها در به خاک و خون کشیدن صدها کودک و زن در بیمارستان معمدانی، به پاشنه آشیل تلآویو تبدیل خواهدشد. نه تنها این جنایت منتهی به ترک غزه توسط ساکنان این خاک مقدس نمیشود، بلکه در آیندهای بسیار نزدیک شاهد واکنش قاطعانه جبهه مقاومت نسبت به این جنایت خواهیمبود. بازنده این معادله، تلآویو و حامیان آن (مخصوصا آمریکا و اتحادیهاروپا) خواهندبود. ساعت صفر در سرزمین مادری فلسطینیان دیگر فرارسیده و جایی برای تنفس مسموم صهیونیستها باقی نگذاشتهاست. خودکشی صهیونیستها در جنایت بیمارستان معمدانی، آثار و تبعات عمیقی بر معادلات منطقه بر جای خواهدگذاشت. این آثار و تبعات، قطعا به سود جبهه و گفتمان مقاومت خواهدبود.