این توافق بسیارپیچیدهتر از توافقی است که میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی امضا شد و مستلزم اعطای امتیازات جدی ازسوی همه طرفهاست؛ بهویژه درباره دو موضوع حساس که یکی مربوط به فلسطین و دیگری برنامه هستهای در منطقه است. پیامدهای این توافق شکستخورده یا ناقص بسیار سنگین است و به همین دلیل باید بایدن در روند عادیسازی روابط ریاض و تلآویو تجدیدنظر کند.
به نظرنمیآید آنگونه که رسانههای فارسیزبان معاند یا رسانههایغربی تبلیغ میکنند، عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و عربستان آسان باشد، زیرا عربستان بنا به دلایلی توان این کار را ندارد و رژیمصهیونیستی در داخل اراضی اشغالی با چالشهای مختلفی دست و پنجه نرم میکند. بنابراین عادیسازی روابط در کوتاهمدت دور از دسترس است. با توجه به اینکه سعودیها خود را خادم الحرمین مینامند و بیش از ۹۵درصد از مردم عربستان مسلمان هستند، نمیتوان انتظار داشت آنها بهسرعت جنایتهای رژیمصهیونیستی را فراموش کنند؛ هر چند دشمن به لحاظ تبلیغاتی بسیار میکوشد وضعیت را عادی نشان دهد و به افکار عمومی اینگونه القا میکند در کشورهای عربی مسلمان، تبلیغات و اندیشههای ضدصهیونیستی کاهش یافته است اما ملت عربستان بهسادگی نمیتواند چشم روی جنایتهای رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی ببندد.
مشاهدات نشان میدهد بهغیر از مردم عربستان، گروهها و جریانهای تأثیرگذار مذهبی و غیرمذهبی مانع عادیسازی روابط سران عربستان سعودی با رژیم صهیونیستی آنهم در کوتاهمدت میشوند، ضمن اینکه امروز رژیم صهیونیستی و کابینه بسیار تندروی نتانیاهو، شرایط مورد نظر عربستان را برای توافق بر سر عادیسازی روابط نمیپذیرد. تشکیل دولت فلسطینی در کنار رژیم صهیونیستی در اراضی اشغالی بهعنوان طرح عربستان سعودی بههیچوجه مورد قبول سران صهیونیستی قرار نمیگیرد، همچنین آزادی مورد نظر عربستان برای مردم فلسطین با روحیات غاصبان همخوانی ندارد؛ بنابراین شرایط داخلی رژیم صهیونیستی ضمن شکنندگی کامل، مانع از تحقق آن میشود و قطعا نپذیرفتن شروط عربستان، سنگلاخ وسیعی پیش روی عادیسازی مدنظر قرار میدهد.
یکی از شروط مورد نظر عربستان حمایت نظامی آمریکا از این کشور است. به نوعی میتوان گفت عربستان درخواست داده عضوی از اعضای ناتو باشد؛ موضوعی که بههیچوجه مورد قبول اتحادیه اروپا و آمریکا واقع نمیشود. آمریکا نمیتواند با عادیسازی روابط میان عربستان و رژیم صهیونیستی بهزعم خود ایران را زیر فشار قرار دهد، زیرا در داخل گرفتاریهای بیشماری دارد؛ ضمن اینکه در جبهه اقتصادی درگیر مبارزه نفسگیر اقتصادی با چین است؛ به همین دلیل علاقه دارد بخشی از امنیت منطقه را به رژیم صهیونیستی واگذار کند تا نگرانی بابت منطقه نداشته باشد. آمریکا تصور میکند با عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای منطقه مانند عربستان میتواند نفوذ بیشتری بر منطقه داشته باشد، درحالیکه همگان بهخوبی میدانند عادیسازی روابط کار سادهای برای عربستان و رژیم صهیونیستی نیست. هرچند آمریکا گمان میکند با عادیسازی روابط عربستان و رژیم صهیونیستی میتواند در مقابل استقلالخواهی و توانمندیهای ایران در حوزههای سیاسی، اقتصادی و دفاعی بایستد و موانع و چالشهایی بهوجود بیاورد که جمهوری اسلامی ایران بیشتر به موضوعات داخلی سرگرم شود اما این بار نیز متحمل هزینههای سنگینتری میشود که دستاورد و عایدی چندانی برایش بهدنبال نخواهد داشت.
غنیسازی بومی و میزان غنیسازی مورد نظر سعودی در موضوع هستهای شدن نیز درخواست دیگر از آمریکاست که واشنگتن با آن موافقت نمیکند. نباید این نکته را فراموش کرد که لابی صهیونیستی تلاش میکند عادیسازی را در دسترس نشان دهد و هدف دولت آمریکا برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی بهویژه عربستان سعودی، کنترل جمهوری اسلامی یا اهداف مورد نظر انقلاب اسلامی است. رژیمصهیونیستی تصور میکند نسبت به الهامبخشیای که انقلاب اسلامی در منطقه دارد، عقب مانده و آمریکا نگران محور مقاومت است که نزدیکی زیادی با جمهوری اسلامی ایران دارد. آمریکا برای تضعیف محور مقاومت تلاش میکند، زیرا برای تضعیف و از بین بردن مقاومت منطقه، تاکنون هزینههای بسیار زیادی پرداخت کرده است.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد