نهایت تلاش این دانشآموزان در یادگیری واژگان و قواعد زبانهای خارجی برای تستهای کنکور و بالا بردن درصد و نمره کنکور است. این در حالی است که در بسیاری از کشورها، دانشآموزان در پایان دوره دبیرستان، حداقل یک زبان بهجز زبان رسمی کشورشان بلد هستند.
پرده دوم: طرح سؤال
دو سال پیش که رژیم غاصب تصمیم به پیشروی در بیتالمقدس و پاکسازی محلهها از فلسطینی ها کرد، چند دختر و پسر جوان فلسطینی را در اینستاگرام پیدا کردم که تمام مدت در حال روشنگری و پخش گزارش زنده از شرایط محلهشان بودند. از تاریخ ورود مهاجران یهود، هجوم نظامی آنها و غصب زمینهای فلسطینی گفتند. کشتار و سرکوب را با فیلم و عکس و نقشههای قدیمی نشان دادند. در اینستاگرام لایو برگزار میکردند. یکی دو نفرشان که معروفتر بودند با بیبیسی و سیانان مصاحبه کردند و نکته قابل توجه این که همه این لایوها و مصاحبهها به زبان انگلیسی بود. چه منا و محمد کُرد، خواهر و برادر ساکن محله شیخجراح و چه لیلا دختر خبرنگار ساکن غزه، هر دو با تسلط کامل انگلیسی حرف میزنند. در شرایطی که میدانیم شرایط تحصیل برای آنها بهراحتی بچههای ما نیست، پس چطور به این خوبی زبان خارجی بلدند؟ و چرا فرزندان ما که در مقایسه با آنها در رفاه هستند، هیچوقت نمیتوانند به گرد پای آنها برسند؟
پرده سوم: اصل احتیاج
برخلاف آنچه از این متن برمیآید، هدف تخریب و تخطئه سیستم آموزشی یا دانشآموزان نیست. اینکه چرا نوجوانان و جوانان بسیاری از کشورها در پایان دوره تحصیل حداقل یک زبان خارجی غیر از زبان رسمی یا مادری خود بلدند، به عوامل مختلفی بستگی دارد. مثلا کشورهایی که صنعت گردشگری فعالی دارند، خواهناخواه در برخوردهای مکرر با توریستها مجبور میشوند زبان انگلیسی یا فرانسه را بیاموزند.
در بسیاری از کشورهای آفریقایی هر شهر یا روستا متعلق به یک قبیله است و زبان مورد استفاده از این شهر تا شهر بغلی فرق میکند. این معضل تعدد زبانها با تعیین یک یا دو زبان رسمی بهعنوان زبان مشترک همه اهالی این کشور حل میشود اما وقتی در یک کشور یا منطقه تعدد زبانی باشد، تولید محتوای ادبی، هنری و علمی را هم تحتالشعاع قرار میدهد. گویشور زبان الف نمیتواند داستان، شعر یا مقاله علمی گویشور زبان ب را بفهمد. از طرفی اغلب این کشورها مستعمره بودند و چند 10 سال زبان رسمی و اولشان زبان کشور استعمارگر بوده است. در نتیجه محتواهای قدیم و جدید به زبان کشوری استعمارگر تولید شدهاند. نسل جوان این کشور برای تحصیل، سفر، مطالعه و حتی تفریح نیازمند این است که یک زبان خارجی مثل انگلیسی یا فرانسه را بیاموزد. از طرف دیگر، وقتی صنعت تولید فیلم، سریال یا انیمیشن کشوری قوی نباشد، لاجرم این محصولات را به زبان اصلی نمایش میدهد. افرادی که از دوران کودکی در معرض این تولیدات رسانهای بودهاند، زبان مربوط را موازی با زبان مادری میآموزند و در نوجوانی و جوانی بهخوبی از آن بهره میبرند.
با توجه به این موارد گفته شده شاید جای گله چندانی از نوجوانان و جوانان ما نباشد. جوان ایرانی یا فارسیزبان است یا زبان مادریاش در زمره یکی از زبانهای ایرانی است و بهواسطه مراوده با فارسیزبانها، فارسی معیار را هم بلد است. در شهرهای توریستی ایران مثل اصفهان، شیراز یا مشهد هم افراد زیادی را میبینیم که میتوانند به عربی، انگلیسی یا فرانسه با بقیه ارتباط برقرار کنند. پس بنا به احتیاج، فراگیری زبان هم رخ میدهد.
پرده چهارم: واژههایی برای مبارزه
جوانان فلسطینی بهدلیل ارتباط روزانه با خارجیها مثل ماموران حافظ صلح و مدارس بینالمللی از کودکی زبان انگلیسی را یاد گرفتهاند. محتوای رسانهای دریافتی آنها هم غالبا از شبکههای بینالمللی است. نتیجه این شده که در زبان بیگانه ماهر هستند اما قسمت جذاب و قابل تحسین مهارتشان این است که برای معرفی و دفاع از خود یا به تعبیر بهتر برای مبارزه با تحریف، استعمار و اشغالگری از همین ابزار زبان بهترین بهره را بردهاند. شاید بتوان گفت علاوه بر اجباری که در یاد گرفتن زبان داشتهاند، انگیزه مقدس دفاع از خود پیشرانهای بوده تا مهارت برقراری ارتباط با زبان دیگری را بهخوبی بیاموزند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد