بررسی این دو موضوع میتواند ریشه تهدیدات فعلی صهیونیستها و میزان عملیاتی بودنشان را نشان دهد. در بررسی موضوع اول مشاهده میکنیم صهیونیستها در حال حاضر از نظر منطقهای در آسیبپذیرترین حالت ممکن هستند و علاوه بر این در عرصههای داخلی، نظامی و سیاسی نیز بهشدت در بحران قرار دارند. صهیونیستها در گذشته در مقاطعی که با بحران روبهرو میشدند به طرحهای بلندپروازانه منطقهای نظیر طرح معامله قرن، الحاق کرانه باختری و صلح با کشورهای عربی متوسل میشدند و سعی میکردند با دستاویز قرار دادن این طرحها و تبلیغات گسترده، انفعال خود را پنهان کرده و از خود در افکار عمومی یک حالت تهاجمی به نمایش بگذارند و اینگونه القا کنند که در یک موقعیت تهاجمی و برتر قرار دارند اما با شکستهای مکرر در اجرایی کردن این طرحها و رسواییهای پیاپی که پس از توقف زودهنگام روند عادیسازی روابط با کشورهای عربی برای صهیونیستها حاصل شد، طبیعتا این دستاویزها دیگر کارایی خود را برای اسرائیل از دست داده است. در چنین شرایطی رژیم صهیونیستی ناگزیر است با دستاویز دیگری خود را از انفعال خارج و اینگونه القا کند که موضع تهاجمی دارد. آنها در مقطع فعلی تنها راه پیش روی خود را تهدید کردن ایران میدانند. دومین موضوعی که در ابتدای این یادداشت بر ضرورت بررسی آن تاکید شد، توخالی بودن تهدیداتی بود که در گذشته از سوی صهیونیستها علیه ایران و گروههای مقاومت مطرح شده است. نگاهی به مواضع مقامات اسرائیل در دو سال گذشته نشان میدهد موارد مشابه زیادی نظیر آنچه در روزهای اخیر از صهیونیستها علیه ایران میشنویم، وجود داشته است. هنوز مدت زیادی از تهدید سران رژیم صهیونیستی مبنی بر ترور مقامات ایرانی نگذشته و هنوز تهدیدهای اسرائیل مبنی بر اینکه پاسخ ایران را در تهران خواهد داد، فراموش نشده است. طرح موسوم به «هزارچاقو» یا «هزار زخم» و همچنین تهدید به جنگ نظامی کلاسیک علیه ایران از دیگر تهدیداتی است که در سالهای گذشته بهصراحت از سوی مقامات رژیم صهیونیستی علیه ایران مطرح شده است اما صهیونیستها ناتوانتر از آن بودهاند که به این تهدیدها، جامه عمل بپوشانند و میدانستهاند که دست زدن به هرگونه اقدام نظامی علیه ایران، مساوی خواهد بود با پایان سریع این رژیم جعلی.
الان هم تهدیداتی که از سوی صهیونیستها مطرح میشود از همان جنس قبلی است و ریشه در انفعال و ترس او دارد و شرایطش هم نسبت به گذشته وخیمتر شده. آنها در چنین شرایطی برای اینکه به افکار عمومی القا کنند در موضع برتر و شرایط تهاجمی قرار دارند، طرح ترور فرماندهان سپاه جمهوری اسلامی ایران را مطرح کردهاند اما بهدلیل تکراری بودن این تهدیدها، هیچکس آنها را باور نکرده و جدی نمیگیرد. کارشناسان نظامی میدانند همانطور که اسرائیل در گذشته توان اقدام نظامی علیه منافع ایران نداشته است، اکنون هم قادر به عملیاتی کردن چنین تهدیداتی نیست و آنها صرفا با طرح این تهدیدها علیه ایران و علم به این مسأله که تمام صهیونیستها در این زمینه وحدت نظر دارند، میخواهند بحران داخلی خود را التیام ببخشند. اما افکار عمومی، مواضع این رژیم را جدی نمیگیرد و میداند که تهدیدهای توخالی، ناشی از نوعی جنون است که براثر تهاجم گسترده گروههای مقاومت در عرصههای مختلف علیه رژیم صهیونیستی صورت میگیرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد