عواقب یک تصمیم شتاب‌زده

در غیر این صورت آن اعضا یا به هدفشان نمیرسند یا حتی در حالت مزمن و عدم استمرار اتفاق نظر نسبت به یکدیگر، شالودهشان از هم میپاشد. این تضاد واختلاف فکری اغلب در بین والدین است که سرانجام این جمع را به بیراهه میکشاند، چراکه اختلاف بین فرزندان خانواده آنقدر چالش برانگیز نیست که تا پای از هم گسستن خانواده نقش آفرین باشد و پیش برود. در پیرامون خودمان گاهی میبینیم و میشنویم که فلان پدر و مادر خانواده با توجه به گذشت چند دهه از زندگی مشترک و با داشتن حتی نوه و... از دیرباز یا بهتازگی با اختلاف نظر و حتی عقیده مواجه شدهاند وتصمیمی شکننده و دیر هنگام به جدایی گرفتهاند ودیگر میل به ادامه این روند ندارند. شکننده از نگاه فرزندان و اطرافیان نزدیک است، زیرا آنها همچون چراغی هستند برای فرزندانشان که از این به بعد بهنوعی از آنها دریغ میشود و دیر هنگام به جهت خودشان، چراکه عمری زحمت و تلاش را به یکباره به نابودی خواهند داد و اگر در اوایل آشناییشان به نتیجه کنونی میرسیدند، این تصمیم راحتتر اجرایی میشد. ولی اکنون نگاه فرزندان ونوههای آنها و به زبان ودستان پدران ومادران و پدربزرگ و مادربزرگهاست که چه میگویند؟ و چه میکنند؟ وسوالات بیجوابی از خود خواهند پرسید... . و حتی گاهی هم به دلشوره و دلهره میافتند که مبادا امروز برای مادربزرگ وپدربزرگ این اتفاق ناخوشایند افتاده، درآینده گریبان والدین مرا نیز بگیرد؟! وشاید همین سوالهای بیجواب گاهی سبب پریشانی و آشفتگی در بچهها شود. اینجاست که یک تصمیم شتابزده گاهی چند نفر و خانواده را درگیر خود میکند. لازم است بزرگترهای خانوادههایی که با اینگونه مشکلات دست وپنجه نرم میکنند قدری از خواستههای حتی به حق خود اغماض و سنجیده عمل کنند تا چراغی را که برای فرزندانشان روشن کردهاند و از این قبیل مشکلات در بینشان نیست را ناخواسته خاموش نکنند و بهنوعی به آنها نسریع ندهند. منزل پدر بزرگ ومادربزرگ تکیهگاه و نقطه پر از خاطرات بچههاو نوههاست ودر آینده از آن یاد خواهند کرد چه خوب است که در دورهمیها با روی خندان به نیکی از آن دوران بیبازگشت بگویند و بخندندو به داشتن چنین اجداد و والدینی افتخار کنند. این مهم میسر نخواهد بود جز با گذشت وچشم پوشی از احیانا اختلافات بین بزرگترها، چراکه خانه وخانواده، عرصه تعامل وخویشتنداری است، نه میدان تقابل، جنگ و تصمیمات شتاب زده.