او از سال۱۳۸۵ کار حرفهای رادیو و تلویزیون را آغاز کرد و با شناختی که از ارتباطات و روزنامهنگاری داشت، توانست اجرای برنامههای تاثیرگذاری را در دست بگیرد. باستانی شاعر است و به قول محمد صالح علاء که در مقدمه کتابش نوشته، شاعری پارهوقت است که شعر برایش ابزار جهانبینی است. خودش میگوید با پزشکی آشنا نیست و از خون میترسد اما شاید تنها نشانی که میتوان از حوزه پزشکی در کارهایش دید، همان وقتی است که در شعرهایش از حافظه شیشههای آزمایشگاه میگوید. همین بیگانه بودن، اجرای او را در برنامه «پنجره باز» زیباتر کرده تا فرصتی پیدا کند و مثل یک مخاطب تلویزیونی، در گپوگفت با پزشکان ظاهر شود. باستانی معتقد است اگر قرار باشد باز هم اجرا داشته باشد، حوزه فرهنگ را ترجیح میدهد. هرچند اشتیاقی که در اجرای برنامه پنجره باز دارد، چیز دیگری میگوید. به بهانه بررسی چالشهای اجرا در حوزه سلامت، با اسماعیل باستانی، مجری برنامه پنجره باز گفتوگو کردیم.
اسماعیل باستانی، مجری برنامه پنجره باز درخصوص تفاوت اجرای برنامههای حوزه فرهنگ با برنامههای دیگری مثل پنجره باز به جامجم میگوید: این فصل، چهارمین فصل از برنامه پنجره باز است. در فصلهای دوم و سوم تقریبا گفتوگوها از جنس کارهای قبلی خودم بود. در فصلهای قبل با پزشکان درباره سبک زندگی، ادبیات، کتاب، فرهنگ و سینما حرف میزدیم. در فصل چهارم با توجه به اینکه در شبکه تخصصی سلامت کار میکنیم خیلی دلم میخواست این گفتوگوها در لوکیشن دیگری اتفاق بیفتد و سراغ پزشکان برویم. مثلا میگوییم فرد جراح قلب است اما فقط خودش را میبینیم و از کاری که انجام میدهد چیزی نمیگوییم. برای همین تصمیم گرفتیم برنامه را بیرون ببریم. در بعضی جاها گفتوگوها در آمد و بعضیها هم درنیامد.
از خون میترسم!
وی درخصوص طنزی که هنگام اجرا در برنامه پنجره باز دارد، عنوان میکند: این طنز در همه برنامههایمان اتفاق نمیافتد و همه چیز به نوع مهمان و جنس گفتوگوها بستگی دارد. سالهاست برخلاف بسیاری از دوستان که تجربه بیشتری دارند و کار سردبیری میکنند و پرسشها و جدول پخش برنامهشان مشخص است، عموما با کنداکتور کاملا پیشبینی نشدهای سر ضبطها میروم؛ یعنی همه چیز را حین ضبط میچینیم و پرسشها در حین گفتوگو اتفاق میافتد.باستانی درخصوص چالشهای اجرا در حوزه سلامت هم اینطور میگوید: همه اجراها و هر فرمی که تا به حال اجرا کردم، به خودم نزدیک بوده. یعنی همیشه طرف مقابلم با شخص اسماعیل باستانی روبهرو بوده اما شاید مهمترین چالش در اجراهای حوزه سلامت این بود که من یک فرد سلامتگریز هستم که از خون هم میترسم، ولی با این حال در اتاق عمل بیشتر با خودم و ترسهایم روبهرو شدم. کامل حل نشده اما کمی تعدیل شده است.این مجری درخصوص لزوم بهروز بودن دانش مجریان حوزه سلامت عنوان میکند: بهروز بودن در هر حوزهای مهم است و هیچ ربطی به سلامت و غیرسلامت ندارد؛ یعنی اگر همچنان مجری شبکه آیفیلم بودم، باز هم باید بهروز بودم یا اگر مجری شبکه چهار بودم ــ مثلا در برنامه راهنمای مسافران کهکشان که یک برنامه تخصصی نجوم است اجرا میکردم ــ باید بهروز باشم. در اینجا هم که با علم پزشکی و مباحث سلامت طرف هستم هم باید بهروز باشم. از مسائل مهمی که به آن پایبندم این است که ادای دانستن درنمیآورم و اگر ندانم، واقعا میگویم نمیدانم و از ندانستن هم نمیترسم.
مطرح شدن چالشهای فرهنگی در کنار پزشکان
وی ادامه میدهد: رسانه باید همه مخاطبان خود را در نظر بگیرد و برای تمامی سلیقهها با توجه به چارچوبها، قوانین و خطقرمزها برنامه بسازد. زمانی که برنامه به من پیشنهاد شد، سعی کردم آن را به سمت چالش فرهنگی بین پزشکان ببرم. بسیاری از مهمانان برنامه پنجره باز در فصلهای ۲ و ۳، دوستان اهل قلم بودند. یعنی پزشکانی بودند که داستان یا مجموعه شعر داشتند، کارهای فرهنگی میکردند و در کنار کار پزشکی، ناشر هم بودند. شاید تنها نقطه تفاوتش این بود که ماجرا را بیشتر به سمت کتاب بردم.
باستانی درخصوص ارزیابی خود از برنامه پنجره باز و میزان ساده بودن آن برای مخاطب عنوان میکند: تلاش کردیم زبان ساده داشته باشیم، چون خودم از دنیای پزشکی خیلی دور هستم؛ یعنی با دنیای پزشکی زیاد آشنا نیستم و به همین دلیل سعی کردم به عنوان مجری، مخاطب عام حرفه پزشکی باشم که از نزدیک با اتفاقات پزشکی روبهرو میشوم. واقعیت این است که رفتن به اتاق عمل برای خانواده و همراه بیمار کار بسیار سختی است و ظرفیت کم بیمارستانهای ما، اتفاقات تلخ تحریمها و نرسیدن داروها و امکانات همگی منظره دشواری است و چیزی که من میبینم دقیقا جایی است که کار دارد انجام میشود.
این مجری به برخی چالشهای برنامهسازی متفاوت اشاره کرده و میگوید: تیمهای برنامهسازی در مجموعه شبکههای سازمان صداوسیما به استودیو عادت کردهاند. بیشتر تولیدات در استودیوست، ولی محور و موضوع سلامت موضوعی است که داخل استودیو نیست. درست است یک پزشک میتواند بیاید و توصیههای سلامت و زندگی سالم را به مردم ارائه دهد یا بکوشد که در سبک زندگیشان تغییر ایجاد کند اما مشکل اینجاست ۹۰درصد اتفاقات پزشکی بیرون از استودیو رخ میدهد. شاید ذات برنامه اینطور باشد که مردم جلوی دوربین نیایند و با هم مصاحبه نکنیم و گپ نزنیم اما قطعا در هر حضورمان در بیمارستان با مردم و کادر درمان به صورت مجزا حرف میزنیم و اطلاعات میگیریم.
الزامات ورود چهرههای جوان به اجرا
وی درباره ورود چهرههای جوان به حوزه اجرا تصریح میکند: هیچ نقدی نیست که نیروی جوان و تازهنفس وارد فضای اجرا ــ چه در رادیو و چه در تلویزیون ــ شود، ولی تجربه کردن آنتن زنده و ساحت آن یا رفتن پشت میکروفن یا جلوی دوربین ایستادن، چه زنده و چه تولیدی، فرآیندی را میطلبد که فرد باید آبدیده باشد. اگر قرار باشد در باز شود و همه وارد شوند، تنها به شرطی میتواند اتفاق خوبی بیفتد که پیشکسوتان بیایند و آموزش درست ارائه کنند. ما در مرحله آموزش دادن در کشورمان ضعیف هستیم؛ از حوزه آموزشوپرورش گرفته تا آموزشهای تخصصی مثل آموزش رسانهای. مثلا افرادی مثل استاد اسماعیل میرفخرایی یا محمدرضا شهیدیفر سالها رسانه را تجربه کردند و هر برنامهای که ساختند مورد قبول مخاطب واقع شده؛ چه برنامههای مناسبتی و چه برنامههای آموزشی و من خیلی راحت میتوانم از تجربه آنان در حوزه اجرای تلویزیونی استفاده کنم. برادران صفاریانپور سالهاست کار تولید میکنند و در اجرا و تولید درجه یک هستند اما در حوزه برنامههای علمی وقتی من در قامت مجری وارد میشوم، کمتر میبینم که افراد باتجربه در کنارمان باشند تا چیزی یاد بگیریم. من با حضور نیروهای جوان موافق هستم به شرط اینکه آموزش درست به آنها انجام شود. وی ادامه میدهد: همیشه اولین چیزی که در رادیو به افراد مشتاق به کار میگویم و سؤالی که میپرسم این است، چقدر مطالعه دارند و چه کتابهایی میخوانند؟ برخی از آنها میگویند کتابهای روانشناسی میخوانند و همه سعی میکنند این کتابها را بخوانند. کتابهایی مثل قورباغهات را قورت بده یا خودت را بشناس. این بزرگترین آفتی است که در حوزه کتابخوانی به خود و دایره اطرافشان میزنند؛ چون بحث روانشناسی، خودشناسی، رسیدن به خود، پیشرفت کردن و مثبتاندیشی یک بحث کاملا فردی است و هرکس میتواند نسخه خود را بپیچد. درست است یک دیتا میدهد اما قورباغهات را قورت بده برای همه نیست. من معتقدم باید کتابهای دیگری خوانده شود. یک گوینده رادیو و مجری تلویزیون باید تاریخ، رمان، داستان و شعر زیاد بخواند تا کلمه را بفهمد، چون کلمه به کارش میآید. متأسفانه گاهی یادمان میرود که کلمه بار دارد و اگر هر کلمهای در غیر از جایی که باید استفاده شود به کار برده شود، ممکن است مخاطب نابود شود و ضربه بخورد یا دیتای اشتباه به مخاطب بدهد.
انتخابم حوزه فرهنگ است
باستانی میگوید: اگر قرار باشد بازهم اجرای یک برنامه را در دست داشته باشم قطعا انتخابم برنامه حوزه فرهنگ است. از سال ۷۹ که یک بچه ۱۷ ــ ۱۶ساله بودم خیلی جدی تصمیم گرفتم کار فرهنگی کنم و وارد یکی از روزنامهها شدم. قبلا بهعنوان مخاطب برای روزنامه مطلب میفرستادم و یکی از بزرگانی که در آن روزنامه فعالیت میکرد مرا دعوت به کار کرد. وارد کار شدم. آن عزیز گفت یادت باشد کار فرهنگی خیلی ریزش دارد و اگر میخواهی روی درخت بمانی و خوب بمانی، خوب به خودت برس و کتاب زیاد بخوان. تا به امروز هم همین بوده. اگر قرار باشد برنامهای بعد از پنجره باز داشته باشم خیلی دلم میخواهد بیشتر در حوزه فرهنگ، ادبیات و هنر باشد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد