سرپرست سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر خبر داد:

امدادرسانی به 193 نفر در سیل و آبگرفتگی 48 ساعت گذشته

گفت‌وگو با سربازانی که با به خطر انداختن جانشان، ناجی زنی از سیل شدند

از جان گذشتگی ۳تفنگدار در سیل

در حالی‌که سیلاب وحشیانه چند روز پیش در نقاط مختلف‌کشور، مشغول خراب‌کردن جاده ، خانه و تاسیسات بود و در کنار آن، قربانی و مصدوم و مفقودی هم می‌گرفت، فیلمی ۴۳ ثانیه‌ای از سه سرباز در فضای مجازی داغ شد که نشان می‌داد آنها برای نجات جان یک راننده خودروی ۲۰۶ با سیل درافتاده‌اند. سیل نه فقط به جان زن راننده، که حالا به زندگی سربازان هم طمع‌کرده بود.
در حالی‌که سیلاب وحشیانه چند روز پیش در نقاط مختلف‌کشور، مشغول خراب‌کردن جاده ، خانه و تاسیسات بود و در کنار آن، قربانی و مصدوم و مفقودی هم می‌گرفت، فیلمی ۴۳ ثانیه‌ای از سه سرباز در فضای مجازی داغ شد که نشان می‌داد آنها برای نجات جان یک راننده خودروی ۲۰۶ با سیل درافتاده‌اند. سیل نه فقط به جان زن راننده، که حالا به زندگی سربازان هم طمع‌کرده بود.
کد خبر: ۱۴۱۴۱۰۰
نویسنده لیلا حسین زاده - تپش

با وجود تمام خطرات و حتی مرگ، اما سه تفنگدار شجاع، بدون توجه به خشم سیلاب، به دل آب زدند و زن جوان را نجات دادند. اقدامی انسانی‌که به گفته آنان به جام‌جم، جز وظایف پلیس است که در هر شرایطی باید به هموطنانش‌کمک‌کند. محمدامین یمینی، سیدرضا کرمانی و حمید علوی، سه سرباز نیروی انتظامی زنجان هستند که جان‌شان را کف دست‌شان‌گرفتند تا جان هموطن‌شان را نجات دهند. یمینی ۲۴ ساله است، اهل زنجان و هشت ماه و ۲۴ روز از خدمتش می‌گذرد.

آقای یمینی شما و همکاران‌تان چطور متوجه حادثه شدید؟
روز پنجنشبه ۱۹ خرداد، حوالی ساعت ۱۲:سی دقیقه تا ۱۲ و سی دقیقه بود که پستم به عنوان دژبان ارشد در ستاد شهرستان تمام شد. من معمولا با تاکسی به خانه برمی‌گردم، اما روز حادثه چون هوا به شدت بارانی و خیابان‌ها هم شلوغ بود، نتوانستم تاکسی پیدا نکنم. مدتی صبرکردم، اما ماشین پیدا نکردم. از آن طرف، پست دوستم آقای کرمانی تمام شده بود و چون محل‌کارم با محل‌کار او فاصله چندانی ندارد، خواستم تا با هم به خانه برگردیم. آقای علوی هم به ما ملحق شد. مدتی بعد به خانه آقای کرمانی رسیدیم و او رفت تا لباس نظامی‌اش را تعویض‌کند. وقتی برگشت، مشغول صحبت بودیم که متوجه شدیم سیل سرازیر شده است. ماشین ما خاموش شده بود و وقتی می‌خواستم مدارک را بردارم، یکدفعه متوجه صدای داد و فریاد خانمی شدیم که داخل خودروی ۲۰۶ خود و وسط سیل‌گرفتار شده بود. او به شدت ترسیده بود و به کمک نیاز داشت. در آن لحظه فکر جان خودم نبودم و برای کمک جلو رفتم. چند متر آن طرف‌تر وانتی بود که یک طناب داشت. یک سمت طناب را به وانت بستم و سر دیگر را به سمت آن خانم پرتاب کردم و بعد با کمک خدا توانستیم او را خارج‌کنیم. البته شدت آب خیلی زیاد بود و برای کمک به آن خانم چند بار زمین خوردم و بلند شدم. من در این فیلم لباس نظامی به تن داشتم، آقای کرمانی لباس شخصی داشت و آقای علوی هم همراه‌مان بودند.

مسیر آن خانم‌ کجا بود که‌ گرفتار سیل شد؟
در فضای مجازی گفته شد معلم بوده است.از مسیر و شغل‌شان اطلاعی ندارم. فاصله ما با خودروی آن خانم ۵۰، ۶۰ متر بود که با صدای فریادهایش متوجه حادثه شدیم. او آن‌قدر ترسیده بود که حتی نمی‌توانست صحبت کند.

نترسیدید گرفتار سیل شوید؟
انجام این نوع کارها وظیفه پلیس است و فرقی نمی‌کند داخل ستاد یا خارج آن باشی. وقتی کسی می‌بیند هموطنش به کمک نیاز دارد، به هر شکلی باید به او کمک کند. من وظیفه خودم دانستم که به کمک آن خانم بروم. وقتی برای کمک از ماشین پیاده شدم، حتی اشهدم را هم خواندم. هیچ ترسی نداشتم و مرگم برایم مهم نبود.نجات هموطن از هر چیزی مهمتر بود.

می‌دانستید از شما فیلمبرداری شده است؟
نه اصلا. آن لحظه شدت استرس خیلی بالا بود، طوری‌که حتی نمی‌خواستم دوستانم وارد سیل شوند، چون خودم مجرد هستم اما یکی از آن‌ها متاهل است و کمی هم پرخاش‌کردم که جلو نیایند.گفتم خودم جلو می‌روم. پلیس با دیدن این صحنه بیشتر مطمئن می‌شود که باید کمک کند. فردای آن اتفاق، وقتی به ستاد آمدیم، دیدیم یک مدل خاصی با ما احوالپرسی می‌کنند که آقا دست‌تان درد نکند، خیلی لطف‌کردید.گفتیم کار خاصی نکردیم. بعد گفتند فیلم‌تان برای کمک به آن خانم گرفتار در سیل پخش شده است. آنجا متوجه شدیم که از ما و آن حادثه فیلم گرفته‌اند. از دفتر سردار طراقیه فرمانده انتظامی استان زنجان هم تماس‌گرفتندکه برای تقدیر و تشکر به دفتر ایشان برویم و کمی هم جا خوردیم.

پیش از این حادثه، موقعیت‌هایی پیش آمد که به دیگران‌کمک‌کنید؟
بله چند باری در حال‌گشت بودم یا وقتی به سمت شمال، تبریز ارومیه یا مشهد می‌رفتم، اگر متوجه می‌شدم کسی خودرواش خراب شده است، در حد توان به او کمک می‌کردم یا او را سوار و به شهرستان می‌رساندم. وقتی حس انساندوستی در وجود انسان زنده باشد، نمی‌تواند نسبت به دیگران بی‌تفاوت باشد. من هم همینطور هستم.

حماسه‌آفرینی سه سرباز مایه افتخار پلیس است
کرمانی و علوی دو سربازی هستند که روز حادثه همپای یمینی به زن راننده‌گرفتار در سیل‌کمک‌کردند.
کرمانی ۲۴ ساله، ۱۴ ماه خدمت و چهار سال است که ازدواج کرده:« لحظه‌ای‌که سیل آمد، من پشت فرمان بودم و آب تا شیشه‌ها بالا آمد. شرایط بغرنجی بود اما من معمولا در چنین شرایطی، کاملا آرام و با اعتماد به نفس کامل تصمیم می‌گیرم و عمل می‌کنم. در آن وضعیت هم وظیفه انسانی حکم می‌کند برای کمک به دیگران پیشقدم شوی و جان‌شان را نجات دهی. در چنین مواقعی پلیس از همه پیشقدم‌تر است. در آن لحظه به زندگی خودم فکر نکردم و با توکل به خدا در انجام این اقدام انسانی کمک کردم.پدر، مادر و همسرم هم واکنش مثبتی به این ماجرا داشتند. علوی هم ۲۲ ساله، اهل زنجان و مجرد است و آخرین روزهای خدمتش را می‌گذراند:«آب تا بالای کمرم آمده بود و با اینکه خطر همه ما را تهدید می‌کرد، اما انسانیت و وظیفه پلیسی حکم می‌کرد تا ابتدا به نجات هموطن خود فکر کنیم.سرهنگ علی واردی، رئیس اداره اطلاع رسانی فرماندهی انتظامی استان زنجان هم گفت:«حماسه‌ ارزنده‌ای توسط آن‌ها خلق شد و ما هم به عنوان پلیس افتخار می‌کنیم که چنین همکارانی داریم.»

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها