پس از سالها بحث و تحقیق در این مورد، یک تحلیل گسترده از مطالعات گذشته که به تازگی در نشریه علمی معتبر نیچر منتشرشدهاست، پاسخی کوتاه برای این سؤال ارائه میکند؛ احتمالا! با این حال برخی محققان این نتایح این تحلیل را غیرقابلقبول میدانند؛ زیرا شامل آزمایشهای مختلفی است که برای ارائه یک پاسخ دقیق و محکم مناسب نیست.
در شش سال گذشته، تعداد مطالعاتی که اثرات درمانی روشی به نام «تحریک الکتریکی درونجمجمهای» را آزمایش و بررسی میکنند، به شدت افزایش یافتهاست. در این روشهای درمانی، جریان الکتریکی ضعیف و بدون درد از الکترودهایی که به صورت خارجی روی پوست سر قرار میگیرند، به مغز منتقل میشود. هدف نهایی این روش برانگیختن، مختلکردن یا همگامسازی سیگنالها در مغز برای بهبود عملکرد آن است.
محققان از دو روش «تحریک جریان متناوب درونجمجمهای» یا به اختصار(tACS) و فناوری مشابه آن یعنی «تحریک جریان مستقیم درونجمجمهای» یا به اختصار (tDCS) هم برای داوطلبان سالم و هم برای افراد مبتلا به بیماریهای عصبی روانشناختی، مانند افسردگی، پارکینسون یا اعتیاد آزمایش کردند. اما نتایج مطالعات یا متناقض بود یا قابلتکرار نبود و سبب شد محققان کارایی این ابزارها را زیر سؤال ببرند.
به دنبال اثربخشی
رابرت راینهارت، سرپرست تیم مطالعاتی و مدیر آزمایشگاه علوم اعصاب شناختی و بالینی دانشگاه بوستون آمریکا میگوید: «این تیم با جمعآوری و مقایسه بیش از ۱۰۰ مطالعه در خصوص این روشهای درمانی، بررسی کردهاست که آیا روشهای درمانی tACSمیتواند امیدوارکننده باشند یا خیر». شری گروور، عصبشناس شناختی دانشگاه بوستون و از محققان این مطالعه میگوید: «ما باید بررسی کنیم آیا این روش واقعا مؤثر است یا خیر؛ زیرا در سایر تحقیقات، یافتههای متناقض زیادی وجود دارد.» نتایح این مطالعه بیانمیکند روش درمانی tACS باعث بهبود متوسطی در توجه، حافظه بلندمدت، حافظه فعال، توانایی پردازش اطلاعات جدید و حل مشکلات و سایر فرآیندهای شناختی سطح بالا میشود. به گفته گروور این یافتهها به محققان دلیلی برای ادامه بررسی tACS در انسان میدهد و به نظر میرسد این روش حداقل در کوتاهمدت تغییر قابلتوجهی در عملکرد مغز ایجاد میکند. سارا لیسانبی، روانپزشک موسسه ملی سلامت روان آمریکا میگوید: «مطمئنا این نوید وجود دارد که تحقیقات بیشتر میتواند اثربخش باشد.»
وی در ادامه میافزاید: «مهمتر از همه، نتایج این مطالعه میتواند به طراحی مطالعات آینده کمک کند. برای مثال، این گزارش نشان داد بهبود عملکرد مغز، عموما پس از اتمام درمان بهتر از زمان طی درمان بود و تحریک با شدت بالاتر لزوما مفیدتر نیست.» این گزارش همچنین نشانداد مطالعاتی که از شبیهسازیهای محاسباتی برای پیشبینی چگونگی حرکت جریان الکتریکی در مغز استفاده میکردند، به محققان کمک کرد تا الکترودها را روی سر افراد در الگوهای مؤثرتری جاگذاریکنند.
یک فناوری در حال ظهور
به گفته لیسانبی، بزرگترین تأثیر این مطالعه ممکن است این باشد که نقاط ضعف قابلتوجهی در تحقیقات tACS را نمایان میکند که باید بهبود یابد. برای مثال، تیم مطالعاتی دریافت که ۹۸ مورد از ۱۰۲ مطالعه از قبل ثبتنشده بودند؛ یعنی محققان فرضیهها و روشهای خود را در مجلات یا سایتها رسمی مانند Clinicaltrials.gov قبل از شروع آزمایشهای خود ثبت و منتشر نکردهبودند. این امر احتمال ایجاد خطا و انحراف در مطالعات را افزایش میدهد؛ زیرا اگر یک مطالعه از قبل ثبتنشده باشد و با شکست مواجهشود، شانس کمتری برای به اشتراکگذاشتن یافتههای آن وجود دارد. به گفته آلوارو پاسکاللئون، متخصص مغز و اعصاب دانشکده پزشکی هاروارد آمریکا، مشکل این مقاله این است که صرفا مطالعاتی را بررسی کردهاست که مداخلات متفاوت و تاثیرگذاری دارد. او خاطرنشان میکند مطالعات انجام شده در این تحقیق از نظر اینکه کدام قسمتهای مغز مورد هدف قرار گرفتهاند، الگوی قرارگیری الکترودها روی پوست سر و فرکانس و شدت جریان الکتریکی با یکدیگر بسیار متفاوت هستند. فعالیتهایی که شرکتکنندگان انجام دادند در هر مطالعه متفاوت بود و خود شرکتکنندگان به همان اندازه متفاوت بودند؛ پیر و جوان، سالم و مبتلا به بیماری. پاسکاللئون میگوید: «نتیجهگیری کلی براساس چنین مطالعات متفاوتی که بسیاری از آنها تکرار نشدهاند، نتیجهگیریهای اشتباهی را در پیدارد. در واقع، تفاوت در نحوه اعمال تحریک بسیار مهم است و این مطالعه ضمن اینکه بسیار ارزشمند است و نمای کلی خوبی از این روش درمانی ارائه میکند، اما مخلوطی ناهمگن و غیر یکدست از معیارهای مختلف بسیاری است، بنابراین من واقعا مطمئن نیستم نتایج این مطالعه به اندازه کافی قابلاعتماد باشد.
گروور در پاسخ به ادعای پاسکال لئون میگوید: «روش درمانی tACS یک فناوری نوظهور است و هدف تیم ایجاد یک تحلیل گسترده از اثربخشی کلی آن است.» اما در عین حال تصدیق میکند تحلیلهای آینده میبایست روی طرحهای آزمایشی خاصتر تمرکز کنند. با این حال سازمان غذا و داروی آمریکا تاکنون درمان به روش tACS یا tDCS را برای هیچ بیماریای تایید نکردهاست اما سازمانهای دیگری در اروپا، برزیل، چین، استرالیا و مکزیک tDCS را برای درمان برخی بیماریها، مانند افسردگی یا درد تایید کردهاند.
منبع: scientificamerican.com
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: