برنامه آمریکا برای تبدیل طالبان به چالش ایران، روسیه و چین

نقشه‌سیاه کاخ‌سفید برای طالبان

بدون شک ایجاد ثبات، نظم و آرامش میان ایران و همسایگان آن، خط قرمز واشنگتن و غرب محسوب می‌شود. این یک قاعده کلی بوده و بسیاری از سوءرفتارهای صورت گرفته از سوی کشورهای همسایه طی سال‌های گذشته و اخیر در سایه همین سیاست‌گذاری مداخله‌گرایانه غرب قابل توجیه است.
بدون شک ایجاد ثبات، نظم و آرامش میان ایران و همسایگان آن، خط قرمز واشنگتن و غرب محسوب می‌شود. این یک قاعده کلی بوده و بسیاری از سوءرفتارهای صورت گرفته از سوی کشورهای همسایه طی سال‌های گذشته و اخیر در سایه همین سیاست‌گذاری مداخله‌گرایانه غرب قابل توجیه است.
کد خبر: ۱۴۱۲۷۰۸
نویسنده محمد علیزاده - گروه بین‌الملل

این قاعده درخصوص همسایه شرقی ما، یعنی افغانستان نیز صادق است. بدون‌شک در عین دفاع از حریم کشور و طرح مطالبات حقوقی خود به‌صورت کاملا قاطعانه و مواجهه با هرگونه اقدامی که برخلاف امنیت ما باشد، باید مراقب این بازی هدفمند غرب باشیم. طی هفته‌های اخیر روابط ایران و حکومت طالبان در افغانستان با حاشیه‌هایی همراه بوده است. گرچه نقطه کانونی مشکلات دو کشور را مسأله آب تشکیل می‌دهد اما ظاهرا برخی تمایل زیادی دارند که در وهله نخست آب را گل‌آلود کنند و سپس از این آب گل‌آلود ماهی بگیرند چنان‌که هم عناصری در داخل افغانستان و هم در میان برخی ایرانی‌ها به همراه دست‌های پشت پرده خارجی تلاش قابل توجهی برای تشدید تنش و درگیری میان دو کشور کرده‌اند.

افغانستان باید به تنش‌های مرزی پایان دهد
در داخل افغانستان چندگانگی و یکدست نبودن طالبان همراه فقدان آموزش‌های لازم در زمینه مرزبانی موجب بروز تنش‌های متعدد در روابط این کشور با همسایگان خود شده است. کما این‌که از زمان روی کار آمدن طالبان پاکستان ۱۸بار، ازبکستان سه بار تاجیکستان هفت بار و ترکمنستان دو بار شاهد بروز تنش در مرزهای خود با افغانستان بوده‌اند. این امر نشان می‌دهد که مرزبانان حکومت طالبان عامل تنش با همسایگان هستند چنان‌که در سال‌های پیش از حکمرانی طالبان هیچ‌گاه افغانستان در مرزهای خود درگیری‌های متعدد با همسایگان نداشت. با توجه به آن‌که جان باختن مرزبانان همسایه تاثیر عمیقی بر افکار عمومی ملت‌های منطقه درباره حکومت طالبان می‌گذارد، مسئولان وزارت دفاع و داخله این کشور باید نیروهای مرزبانی را درباره قوانین بین‌المللی حاکم بر مرزها توجیه کنند و اگر فرد یا گروهی از این قوانین تخطی کرد، مورد مجازات قرار دهند تا از تکرار چنین حوادثی جلوگیری کنند.

مراقب بازی هدفمند غرب
این در حالی ‌است که با وجود مقصر بودن طالبان در درگیری‌های مرزی با همسایگان و از جمله ایران، نه‌فقط اصلاحی در امور صورت نمی‌گیرد بلکه پس از هر تنش عده‌ای از طرفداران طالبان و مخالفان بهبود روابط کشورهای همسایه در شبکه‌های اجتماعی شروع به رجزخوانی می‌کنند. بی‌تردید چنین رفتارهایی می‌تواند به بهبود و توسعه روابط افغانستان با همسایگان آسیب‌های جدی وارد کند و سد مهمی فراروی مشروعیت یافتن حکومت طالبان باشد. در داخل و خارج از ایران نیز برخی جریان‌های سیاسی با اهداف خاص سعی در اشتباه نشان دادن سیاست خارجی ایران در قبال طالبان دارند و تشدید تنش در روابط طرفین را در دستور کار خود قرار داده‌اند.در این بین نقش ویژه برخی رسانه‌های فارسی زبان در تشدید بدبینی و تنش میان دو کشور نیز غیرقابل چشم پوشی است. به عنوان مثال، رسانه‌هایی همچون بی‌بی‌سی فارسی، اینترنشنال، افغانستان اینترنشنال و ایندیپندنت فارسی هم به واسطه گفت‌وگو با برخی عناصر نه‌چندان مهم طالبان و هم از طریق ارائه گزارش‌ها و تحلیل‌های نادرست، تلاش مضاعفی برای تشدید خصومت کرده‌اند.

نقش پررنگ آمریکا و اعضای ناتو
در میان بازیگران خارجی بیش از همه دست پنهان آمریکا در تخریب روابط افغانستان با همسایگان و سایر بازیگران مشهود است. از زمانی که آمریکایی‌ها اقدام به ترک شتاب‌زده افغانستان کردند، گمانه‌زنی‌های زیادی درباره علت این رویکرد واشنگتن صورت گرفت. برخی دلیل این اقدام را ناتوانی در تداوم جنگ و اشغال افغانستان دانستند و تأکید داشتند که آمریکا دیگر نمی‌خواهد هزینه‌های بیشتری برای نبرد بی‌فایده در این کشور بپردازد. با این حال ساده‌اندیشانه است که تصور شود آمریکا پس از ۲۰ سال اشغال و تجاوز، افغانستان را بدون برنامه و سناریوی مشخص ترک کرده باشد. در واقع به‌رغم آن‌که آمریکایی‌ها با ناکامی در افغانستان مواجه شده‌اند و به اهداف بلندپروازانه خود پس از ۲۰سال اشغالگری دست نیافتند اما در عین حال چنین امری به معنای فقدان برنامه برای آینده نبود و نیست.چنان‌که از زمان خروج آمریکا و ناتو از افغانستان این سناریو مطرح بود که واشنگتن قصد دارد با توجه به موقعیت جغرافیایی این کشور افغانستان را به چالشی مشترک برای ایران روسیه و چین مبدل کند. به‌زعم آمریکایی‌ها چند عامل می‌توانست افغانستان را پس از تسلط طالبان به محلی برای نزاع‌های جدید و جغرافیایی جهت ناآرام سازی منطقه مبدل کند:
وجود یک حکومت غیر فراگیر
تداوم درگیری‌های قومی و مذهبی
ضعف شدید اقتصادی
فعالیت گروه‌های تروریستی
در سناریوی آمریکایی‌ها سه کشور ایران، روسیه و چین متحمل بیشترین آسیب از ناامنی و بی‌ثباتی در افغانستان خواهند شد، زیرا ناامنی در این کشور به معنای تسری آن به منطقه آسیای مرکزی است که خود می‌تواند به عامل نفوذ نا امنی در قلمرو کشورهایی همچون چین و روسیه تبدیل شود.به هر حال، حاکمان افغانستان باید به این نکته توجه کنند که تنش با همسایگان نه‌فقط شرایط طالبان را تغییر نخواهد داد، بلکه می‌تواند روند به رسمیت شناختن حکومت جدید را نیز به تعویق و تأخیر اندازد. حاکمان افغانستان باید درک کنند که طرح مسائلی همچون آب در برابر به رسمیت شناخته شدن، نه‌تنها با هیچ یک از قواعد بین‌المللی و قراردادهای دوجانبه با ایران همخوانی ندارد بلکه تصویری سرکش و بی‌اعتنا به توافقات را از طالبان ارائه می‌کند. این امر نه‌فقط می‌تواند ایران را مجاب به تجدید نظر درباره سطح تعامل با افغانستان کند، بلکه در روابط طالبان با همسایگان و همچنین قدرت‌هایی همچون روسیه و چین نیز تاثیری منفی می‌گذارد.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها