این نمایش درباره زنان تاثیرگذار تاریخ از ازل تا امروز است و حسن بزرا تاکید دارد که پرداختن به حوزه زنان از سوی فعالان فرهنگ و هنر بسیار اندک است که باید بیشتر به آن توجه نشان داده شود.
او همچنین موضوعیترشدن محتوای نمایشهای میدانی را یک گام موثر در زمینه حرکت به سوی کمپانیشدن تئاتر در کشور میداند و اظهار امیدواری میکند با چنین فعالیتهایی عرصه نمایش قویتر شود.
جهان بانو، محصول سازمان هنری - رسانهای اوج است که با مشارکت اداره کل فرهنگی شهرداری تهران و به همت موسسه سیمای ققنوس ساعت۱۹:۳۰دقیقه هر روز در بوستان ولایت روی صحنه میرود. علاقهمندان میتوانند برای تهیه بلیت رایگان به سامانه namaticket.ir مراجعه کنند.
نمایش میدانی جهان بانو برای نخستین بار آبان سال گذشته اجرا شد و حالا برای بار دوم آن را روی صحنه بردهاید. چطور شد تصمیم گرفتید بار دیگر این نمایش را تکرار کنید؟ آیا از این موضوع نگران نبودید ممکن است مخاطبی که اهل تماشای نمایش میدانی است دیگر از این نمایش استقبال نکند؟
آبان سال پیش بود که بعد از دو، سه ماه پیشتولید، کار را به اجرا رساندیم که استقبال خوبی از آن شد و اتفاقا همان استقبال باعث شد تصمیم بگیریم در سال جدید نیز این کار را مجدد تکرار کنیم. تصمیم درستی هم بود. چون میزان استقبال از سال پیش، بیشتر هم شده است و با وجود آن که عملا در این زمینه تبلیغی صورت نگرفته و فقط در فضای مجازی مردم دست به دست این موضوع را به یکدیگر اطلاع میدهند هر شب سالن پر میشود. این استقبال در شرایطی است که بلیتفروشی نیز صورت میگیرد و اسامی افراد با کد ملی آنها ثبت میشود. از ابتدا هم نگران دلزدگی مخاطب نبودیم. چون محتوای این نمایش به اندازه کافی دارای جذابیت است. محتوا با درون و فطرت انسان سر و کار دارد و از این رو خواه ناخواه بیننده را به سمت خود میکشاند. لذا دیدن این نمایش برای بار دوم، حتی سوم و بیشتر هم جذابیت دارد. با این حال چون با کد ملی، بلیتفروشی انجام میگیرد، متوجه شدیم که هر شب، میزبان تماشاگران جدید هستیم.
نمایش میدانی جهان بانو روایتی از زنان تاثیرگذار است. موضوع زنان با وجود آن که مهم است، آنچنان که باید مورد توجه قرار نگرفته.
کاملا درست است. در عرصه هنر برای جایگاه زنان فعالیت زیادی انجام نمیشود و این موضوع تبدیل به یک مشکل و معضل اساسی شده است. از آبان سال پیش که جامعه در شرایط بدی قرار گرفت جهانبانو بدون هیچ عمدی روی صحنه رفت. چون سه ماه پیش از آن، کارهای پیشتولید انجام شده بود. برای همین با وجود رخدادن آن وقایع نمیتوانستیم اجرا را متوقف کنیم. وقتی هم روی صحنه آمد آنقدر از آن استقبال شد که دیدیم جامعه تا چه میزان تشنه موضوعاتی با محتوای زنان است. چون کار در حوزه زنان زیاد نیست؛ طبیعتا وقتی قدمی برداشته شود، بسیار خواهان دارد، مخاطب ارتباط برقرار میکند و انتظار میرود تا مجدد تکرار شود. به هر حال هنر ما خیلی به بانوان ایرانی بدهکار است. همین کمبود محتوا بود که موجب شد با خیل زیادی از پیامها مواجه شویم و تصمیم بگیریم تا این نمایش مجدد اجرا شود. آن هم در این برهوت که کار مفید به اندازه کافی در حوزه زنان وجود ندارد.
برای همین هم یکی از دغدغههای مهم ما این است که پس از جهانبانو تولیدات دیگری نیز در حوزه زنان داشته باشیم و در حال حاضر در مرحله تحقیق و نگارش هستیم تا به امید خدا آنها را نیز به مرحله اجرا برسانیم.
آیا میتوانید درباره موضوعاتی که در حوزه زنان در نظر گرفتهاید بیشتر توضیح دهید تا علاقهمندان بدانند در انتظار چه نمایش میدانی در آینده نزدیک باشند؟
بهتر است فعلا چندان وارد جزئیات طراحیهایی که قرار است در آینده داشته باشیم، نشوم. چون هنوز در مرحله تحقیق، پژوهش و طراحی هستیم. ولی این را بدانید تولید نمایشهای میدانی در زمینه زنان را به صورت جدی پیگیر هستیم تا کارهای فاخر با موضوعات بهروزتر و اتفاقات ویژهتر داشته باشیم. چرا که جامعه تشنه این موضوعات است و ما خودمان این را حس میکنیم و از این رو بر خودمان واحب میدانیم. با وجود آن که دم و دستگاه عریض و طویل فرهنگ و هنر در مملکت مشغول به کارند و هر کدام بودجهای کلان نیز در اختیار دارند؛ هیچ خروجی نداریم و سازمان اوج و موسسه ققنوس در این برهوت تلاش میکنند تا فضا را برای ساخت چنین تولیداتی فراهم کند. لذا باید از این موقعیت و فضا نهایت استفاده صورت گیرد.
داستان نمایش جها نبانو از زندگی حضرت آدم و حوا شروع میشود و در ادامه بخشهایی از زندگی حضرت هاجر، حضرت مریم(س)، حضرت فاطمه(س)، حضرت زینب(س) و حضرت معصومه(س) را مصور میکند. ضمن آن که به دوران معاصر، زمان جنگ تحمیلی و شیوع ویروس کرونا هم نقبی میزند. تمام این مسیر را از حضرت آدم تاکنون نمایش میدهید که بگویید هر زن میتواند یک جهانبانو باشد. با وجود تلاشی که صورت دادید، به نظر میرسد برای پرداختن به هر کدام از شخصیتها آنها را چندان دراماتیزه نکردهاید. راوی صحبت میکند و گوشهای از زندگی هر یک از شخصیتها که تاثیر مهمی داشته است بیان میشود. برای ساخت این نمایش همین میزان روایت را میخواستید؟ امکان اینکه روایتها بیشتر دراماتیزه شود نبود؟ شما در این اثر آنچه شنیداری بوده را به تصویر کشیدهاید. به نظرتان از لحاظ هنری کم نبود و جای کار بیشتری نداشت؟
نمیتوان گفت کار، درام ندارد. بالاخره یک شخصیت و بانوی نویسندهای در این نمایش حاضر است که دارد داستانی را برای ما روایت میکند. در نمایش از همان ابتدا میبینیم جبهه باطل به شدت در پی آن است که صدای این بانوی نویسنده را خفه کند. پس با یک درام سر و کار داریم و نمیتوان گفت نخ تسبیحی وجود ندارد. ما از این اتفاق، نخ تسبیحی ایجاد کردیم و درام هر چند کوچک و ریزی را در آن گنجاندهایم تا بتوانیم روایتی از زندگی بانوان تاثیرگذار و خصلتهای خاص آنها داشته باشیم. به طوری که تلاش شده وقتی درباره هر کدام از زنان تاثیرگذار صحبت میکنیم، یکی از خصلتهای خاص آنها را نیز به صورت پررنگتری به نمایش درآوریم. در یکی شجاعت، در یکی حقگویی، در یکی بخشش و... هرکدام را با خصلت و روایتی پیش بردهایم تا در نهایت به زمان حال میرسیم و بانویی که به چنگال جبهه باطل افتاده با کمک حدیث کسا نجات پیدا میکند. راوی حدیث کسا نیز کسی نیست جز بانوی دو عالم، حضرت فاطمه زهرا(س). ممکن است تماشاچی با یک بار دیدن متوجه آن نشود. چون نیاز به این است تا پلان به پلان و پرده به پرده، حرفها و صحبتها گوش داده شود و مورد توجه قرار گیرد. متنی که برای جهانبانو نوشته شده طی دو سال شاید بالغ بر ۲۵،۲۴ بار نوشته و بازنویسی شده است. کار سخت و خاصی بود به هر حال، کارکردن در حوزه زنان کار سختی بوده و حساسیت بر روی آن بسیار زیاد است. برای همین تلاش کردیم در این نمایش هم داستان بگوییم و هم درام داشته باشد و هم در حد وسع بتوانیم یک سیر و اتفاق ویژه را رقم بزنیم. این کارها را کردیم تا تماشاچی درک کند تاریخ چه زنانی را به خود دیده است و نهتنها زنان بلکه مردان ببینند با چه گوهرهایی طرف هستند و بیشتر قدر بدانند.
برای آن که روایتها مستند بوده و از سندیت تاریخی برخوردار باشد چقدر تحقیق صورت گرفته است؟ چقدر انطباق انجام شده؟ سندیت تاریخی روایتها چگونه به دست آمده؟
تمام بازنویسیهای مجددی که طی دو سال انجام شده، بخش مهم آن به این موضوع برمیگردد که آنچه روی صحنه میرود، دارای سندیت تاریخی و مستندات باشد. برای همین هم مرتب متن توسط کارشناسان مورد بررسی قرار میگرفت تا مجوز محتوایی دریافت کند. این مراحل سپری شد تا توانستیم کار را به اجرا برسانیم. برای صحت متن از منابع مختلفی استفاده شده و با کارشناس مربوط در ارتباط بودیم. برای همین بخشی از دغدغه نویسنده صرف همین موضوع شده تا هر آنچه میخواهیم در جهان بانو بگوییم و همه با ذکر سند باشد، چراکه تماشاگر روزگار امروز، فهیمتر و حساستر شده و دنبال این است که حرف درست بشنود. برای همین نمیخواهیم در جایگاهی باشیم که حرفی بزنیم و سندی نداشته باشیم، چون مخاطب بهراحتی نسبت به آن واکنش نشان خواهد داد و اعتراض میکند چرا بدون سند حرفی زده شده است. برای همین در مرحله نخست سعی شد روایتها بر اساس مستندات باشد.
به نظر میرسد هرکدام از روایتها ظرفیت دارند که به یک موضوع نمایش تبدیل شوند. به این موضوع فکر کردهاید که هریک از شخصیتها به یک قصه مجزا تبدیل شوند یا به نظرتان در همین حد پرداخت کفایت میکند؟
درست است. هرکدام از این شخصیتها ظرفیت دارند که بهتنهایی موضوع یک نمایش میدانی باشند و یک نمایش مجزا برای تکتک آنها کار شود اما این نوع نمایش به دلیل پروداکشنی که دارد و بهدلیل جذابیتهایی که تماشاچی این نوع نمایش طلب میکند آنقدر صحنههای بدیع و تاثیرگذار از نظر دکور نیاز دارد که وقتی سراغ یک موضوع میروید، ممکن است آن پروداکشنی که میطلبد یک ساعت و ۱۵دقیقه اجرای یک نمایش داشته باشد را در اختیارتان نگذارد اما وقتی سراغ موضوعات متنوع بروید، امکانش را دارید که گل درشتترین و بهترین پروداکشن و بهترین داستان آن را انتخاب و روایت کنید. این موضوع باعث میشود هر لحظه در هر پرده برای تماشاگر یک جذابیت خاص به وجود آید اما باز هم میشود زمان گذاشت، بیشتر تحقیق و بررسی کرد تا هر شخصیت را به یک موضوع تبدیل و یک نمایش خاص اجرا کرد. در این زمینهها نیز در حال تحقیق و پژوهش هستیم تا کارهای بعدی را به صورت موضوعیتر پیش ببریم.
مسیری در نمایش میدانی آغاز شده و شما در آن تجربه زیادی به دست آوردهاید. تجربهای که مخاطب نیز از زاویه دید خود به دست آورده و برای همین سطح توقع از سوی او بالا رفته است. تماشاگر ممکن است نمایش اول و دوم برایش جذاب باشد اما دیگر این سبک نمایش برایش تکراری خواهد شد و این محتواست که کمک میکند مخاطب با نمایش میدانی همچنان همراه باشد. در این زمینه ایدهای دارید تا بتوانید در آینده ساختار را تغییر دهید و به فرم دیگری در ساختار برسید؟ آیا میتوانید در آینده اتفاق تازهای در نمایشهای میدانی رقم بزنید؟
اتفاقا یکی از مواردی که در حال پیگیری آن هستیم، بخش ساختار و محتواست. به صورتی که در نمایشهای میدانی موضوعیتر کار کنیم اما همه اینها منوط به این است که آن موضوع کشش و جذابیت ایجاد کند. تماشاچی که امروز آمده با این پروداکشن و داستانهای متنوع، جهانبانو را دیده است و در هر داستان و پرده مشاهده کرده به اصطلاح یک فیلی هوا شده اگر بخواهیم سراغ نمایشهای موضوعی برویم، باید ببینیم میتوانیم این کشش را ایجاد کنیم یا نه؟ این موضوع خود مسالهای است که داریم به آن فکر میکنیم. در تلاشیم سال جدید کارهایی داشته باشیم که دارای موضوعات متنوع و جذابی باشد. در گذشته یک ویترین تک محصولی داشتیم. زمانی مثلا فقط «شب آفتابی» بود تمام میشد و «ستاره صبح» شروع میشد. بعد از آن «فصل شیدایی» را داشتیم و....
نبود تنوع باعث میشود تماشاچی بعد از مشاهده بگوید این که همان نمایش سال گذشته است! اما وقتی ویترین پر از موضوعات متنوع باشد و مرتب خوراک جدید به تماشاچی داده شود، آنوقت است که تماشاچی هم پیگیر است تا ببیند نمایشهای میدانی که در حال حاضر وجود دارد، شامل چه موضوعاتی است و از بین آنها دست به انتخاب میزند و همین موضوع هم برای سازنده و هم تماشاگر جذابیت خواهد داشت. نگه داشتن تماشاچی که الان در تلویزیون و پلتفرمها با دریایی از فیلم و سریال متنوع با داستانها و پروداکشنهای سنگین مواجه میشود سخت است و ما این را میدانیم. نمیشود با اجرای یک کار تکراری تماشاچی را نگه داشت. مجبوری و ملزمی به موضوعات، پروداکشن، داستانها، صحنهها و... تنوع بدهی. سال گذشته چهار کار متنوع تنهاتر از مسیح، روشنایی شب تار، جهان بانو و جان فدا را داشتیم و در سوریه ارض و شمس را اجرا کردیم. امسال هم بنا داریم چند موضوع جدید اضافه کنیم و نمایشها را به سمتوسویی ببریم که یک کمپانی تئاتر شویم. در حال حاضر در ایران کمپانی تئاتر معنا ندارد. سالهاست در کشورهای اروپایی و آمریکایی این اتفاق میافتد و کمپانیهای بزرگ تئاتری مشغول فعالیت هستند. کمپانی شدن یکی از آمال و آرزوهای سالهای گذشته ما بوده که در موسسه رسانهای ققنوس به همت و کمک سازمان اوج به سمتی میرویم که به آن برسیم تا کارهای فاخر با محتوای غنی و درست به مخاطب ارائه دهیم.
همانطور که میدانید، سازمان اوج همزمان در کنار نمایش میدانی جهان بانو با مضمون مذهبی و زنان، نمایش موزیکال تئاتر «هفت خان اسفندیار» را که داستانی از شاهنامه فردوسی است در تالار وحدت روی صحنه دارد. نظر شما درباره فعالیت با چنین تنوعی چیست و آن را چطور ارزیابی میکنید. آیا نمایشهای میدانی نیز این ظرفیت را دارند که بتوان از آن برای روایتهای دیگری جز مضامین مذهبی بهره برد؟
به نظرم بسیار بیشتر از آنچه در نمایشهای صحنهای میبینیم نمایش میدانی گنجایش و ظرفیت دارد. نمایش میدانی بهدلیل محیط رئالی که دارد میتواند داستانهای کهن ما را جذابتر و واقعیتر روایت کند. من دغدغه این اتفاق را خیلی پیش از این داشتم. پیش از آن که «هفت خان اسفندیار» روی صحنه برود؛ پیشنهاد آن را داشتم که بیاییم و در حوزه ایران کهن در نمایش میدانی کار کنیم. ما امکان آن را داریم. چون تجربه کار روی صحنه تئاتر را دارم. محیطی که نمایش میدانی برای کار کردن اینچنین آثاری دارد قابل قیاس با محیط صحنه سالنهای نمایش تئاتر حتی تالار وحدت هم نیست. از این رو کارکردن روی ادبیات غنی کهن در نمایش میدانی بهشدت میتواند تاثیرگذارتر و زیباتر باشد. امکان ما برای طراحیها و دکورهای خاص در محیطی که داریم بسیار بیشتر است. انشاءا... در سیر کارهایی که داریم میتوانیم محتوای ادبیات غنی و کهن کشورمان را نیز در نظر بگیریم و روی آنها بهصورت جدی کار کنیم و آثار ماندگاری را روی صحنه بیاوریم.
بانوان از جهانبانو میگویند
انعکاس اصالت و قدرت زنان
زهرا خلیلی، گوینده خبر
جهانبانو با زبان هنر مفاهیم مهمی را مطرح میکند و میتواند بخشی از دغدغههای نوجوانان و جوانان را پاسخ دهد. این نمایش بسیار ارزشمند و متفاوت بود. من فنی و متخصص نیستم اما این اثر هنری از نظر نور و تصویر بسیار دقیق و هنرمندانه بود. این مساله را هم از نگاه خودم میگویم و هم از نگاه دختر نوجوانم که بهخاطر مسائل روز در کشور سؤالات زیادی در ذهن دارد. خوشحال شدم که دخترم این نمایش را دید و با زنان آسمانی آشنا شد و پاسخ بخش زیادی از پرسشهایش را دریافت کرد. نمایشنامه این اثر به شکل درست و ریشهای و با زبانی ساده به زنان برجسته تاریخ از زمان خلقت حضرت حوا تا امروز میپردازد و تصویری درست از الگوهایی به نام حضرت زهرا(س)، حضرت زینب(س) و حضرت معصومه(س) به مخاطب نشان میدهد. نکته مهم دیگر نمایش، تببین مساله ولایتمداری زنان است و به نظرم باید نسل جدید این اثر را ببیند تا بار دیگر به خود و داشتههای ارزشمندش رجوع کند.
شیوا خسرومهر، بازیگر سینما و تلویزیون
به نظرم جهانبانو اثری ویژه و خاص است و بیانصافی است اگر بگویم که من امشب صرفا به تماشای یک تئاتر نشستم؛ من امشب گویی وارد تونل زمان شدم که در هر لحظه آن بخشی از تاریخ را دیدم و لمس کردم. بخشی که برای من جذابیتی ویژه داشت، قسمتهای تاریخی آن بود که به نسبت کارهایی که تا الان دیده بودم، بسیار متفاوت است. مخاطب با دیدن این اثر میتواند سفری تاریخی را تجربه کند. من بهعنوان یک زن، جهانبانو را بسیار روشن میبینم. به همه همکارانم و همه زنان سرزمینم توصیه میکنم این کار فوقالعاده زیبا را در بوستان ولایت تهران ببینند.
فریده دریامج، بازیگر سینما و تلویزیون
همه بخشهای نمایش را دوست داشتم، اما قسمتی که به تلاش کادر درمان در دوران کرونا اشاره داشت، از نظر من ویژهتر است. آنها با شیوع کرونا زحمت زیادی کشیدند و حتی بسیاریشان جان خود را از دست دادند. بعضیها هم مدتها دور از خانواده بودند و این ایثار بزرگی است که در این نمایش بهخوبی مورد اشاره قرار گرفته است. در مجموع از تماشای جهانبانو لذت بردم و درک میکنم که برای آماده شدن آن زحمت کشیده شده است. مدیریت و هدایت این همه بازیگر کار سختی است. همچنین زمانبندی تجهیزات مختلف مثل نور و موسیقی بجا و درست بود و میتوان پی برد که نمایش با تلاش بسیار آماده شده است. به نظر من نمایش و تصویر تاثیر بسیاری بر مخاطب دارد. هرچند کتاب و نشریات هم در جای خود بسیار خوب و اثرگذار هستند اما نمایش و تصویر بیشتر ذهن و فکر را درگیر میکند و بعد از دیدن هر اثر، پیام و محتوای آن تا مدتها با مخاطب است.
آزاده راد، مجری تلویزیون و مدرس دانشگاه
به عقیده من نمایش میدانی جهانبانو بر اصالت و قدرتمند بودن زنان تاکید دارد و این مفهوم بهخوبی در نمایش به تصویر کشیده شده است. بهعنوان استاد فلسفه نکتهای را عرض میکنم. ما در فلسفه چیزی به اسم اصالت داریم؛ اصالت وجود و اصالت ماهیت که بخشی از اصالت وجود را بهعنوان رجعت و بازگشت میشناسیم. من همواره معتقدم که ما به وجود خود برمیگردیم و در این نمایش ما بارها به خودمان رجوع میکنیم؛ در خودمان بازنگری میکنیم و بخشهایی را میشناسیم که قبل از آن به آنها توجهی نداشتیم. در حین تماشای جهانبانو لحظات شورانگیزی را تجربه کردم. بخش اولیه که مربوط به نمایش خلقت حضرت آدموحواست را بسیار دوست داشتم و برایم خاطرهانگیز بود، چون خودم در نوجوانی بهخاطر بازی در همین نقش جایزه گرفتم. غم عجیبی را در طول نمایش تجربه کردم؛ یک غم خوشایند و دلتنگی عجیبی را احساس کردم. این یادآوری برایم خوشایند بود.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
بهتاش فریبا در گفتوگو با جامجم:
رضا کوچک زاده تهمتن، مدیر رادیو مقاومت در گفت گو با "جام جم"
اسماعیل حلالی در گفتوگو با جامجم: