در مورد تازهترین نشانهها از پایان نظم جهانی تکقطبی تحت سلطه آمریکا، میتوان به خروج این کشور از افغانستان در سال ۲۰۲۱ یا گرایش متحدان قدیمی این کشور به برخی دیگر از قدرتهای بینالمللی از جمله چین و روسیه اشاره کرد. برای مقامها و مفسران همپیمان آمریکا و مخالفان این کشور، کاهش قدرت آمریکا به موازات افزایش قدرت دیگر کشورها، امری عادی و مورد توافق است. مسائلی چون خروج خفتبار آمریکا از افغانستان یا پراکنده شدن دوستان قدیمی این کشور، نشانههایی است که خبر از پایان رهبری واشنگتن در عرصه بینالملل میدهد اما سؤال اینجاست که دلیل این افول چیست و آمریکا در گذشته از چه ابزاری برای رهبری بهره میگرفته که اکنون دیگر آن ابزار کارایی خود را از دست دادهاند. تحلیلگران بینالمللی، سه موضوع را به عنوان مهمترین ابزار رهبری آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بر میشمرند: جنگ، تحریم و دلار. آمریکا در طول جنگ سرد نهادها و سازمانهای بینالمللی را برای حمایت از این سه ابزار بنا نهاد و با استفاده از آن بر کشورهای مخالف، متضاد یا حتی رقیب اعمال فشار میکرد اما تحولات سالهای اخیر نشان میدهد که این گزینهها دیگر کارایی گذشته را ندارد و اگرچه برخی از آنها از جمله دلار هنوز هم مورد استفاده آمریکاست اما در آینده نه چندان دور کارایی خود را به صورت کامل از دست خواهد داد.
جنگهای ناموفق
پس از جنگهای معروفی چون ویتنام، حملات سه دهه اخیر در منطقه غرب آسیا را میتوان مهمترین جنگهای آمریکا دانست که در دو جنگ افغانستان و عراق با وجود تغییر رژیم اما شکست خورد و دستاوردی در پی نداشت. آمریکا در عراق بعد از هزینههای زیاد سرانجام تسلیم اراده مردم و دولتهای منطقهای همچون ایران شد و اکنون با وجود حضور نظامی حداقلی اما دیر یا زود عراق را ترک خواهد کرد. این کشور در افغانستان بعد از شکست طالبان به مدت ۲۰ سال به تاراج منابع آن پرداخت و سرانجام به بدترین شکل ممکن مجبور به خروج از آن شد و باردیگر طالبان سر کار آمد. همین تجربهها باعث شده که آمریکا در حال حاضر بشدت از ورود مستقیم به جنگ پرهیز میکند.
اعتیاد آمریکا به تحریم
آمریکا در سالهای گذشته از ابزار تحریم علیه هر کشوری که ذرهای از سیاستهای این کشور نافرمانی کرده، بهره برده است و با اعمال فشار از طریق غلبه دلار در عرصه بینالمللی و همچنین سلطه بر نهادهای بینالمللی که بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفت، کشورهای مختلف را تحت فشار قرار داده است. آمریکا برای تغییر رفتار، سرنگونی نظامیها، ایجاد آشوب و انقلابهای رنگی، همواره از بستر تحریمها در طول دهههای گذشته استفاده کرده اما بستر تحریمی در سالهای اخیر کارایی خود را از دست داده است. در همین زمینه آگاته دماریس، نویسنده کتاب «آتش معکوس: چگونه تحریمها، جهانی بر خلاف منافع آمریکا ایجاد خواهد کرد؟» در مقالهای در نشریه «فارن افرز» با عنوان پایان عصر تحریمها به ناکارآمدی بستر تحریمی آمریکا پرداخته و نوشته است: سیاستگذاران آمریکا تحریمها را تاکتیکی کمهزینه میدانند اما در واقع این اقدامات اغلب در دستیابی به اهداف مورد نظر خود شکست میخورد و عوارض جانبی قوی آنها حتی میتواند به منافع آمریکا آسیب برساند. تجربه موفق کشورهایی چون ایران در غلبه بر تحریمها، کشورهای دیگر را به این نکته رسانده که چندان نباید نگران نظام تحریمهای آمریکا بود و کشورها با استفاده از روشهای دور زدن تحریم توانستهاند این ابزار آمریکا را ناکارآمد کنند.
خداحافظی با دوران طلایی دلار
قدرت آمریکا در اعمال تحریم علیه سایر کشورها، ناشی از اولویت دلار آمریکا و نظارت این کشور بر کانالهای مالی جهانی است، پس منطقی است که دشمنانش به دنبال نوآوریهای مالی باشند که این مساله، مزیتهای آمریکا را کاهش میدهد. این کشورها به طور فزایندهای با قراردادهای مبادله ارزی، جایگزینهای سوئیفت و ارزهای دیجیتال آنها را پیدا کردهاند. یکی از راههایی که کشورها خود را در برابر تحریمها مقاومتر کردهاند، سوآپ دوجانبه ارز است که به آنها اجازه میدهد دلار آمریکا را دور بزنند. معاملات مبادله ارز، بانکهای مرکزی را مستقیما به یکدیگر متصل میکند و نیاز به استفاده از ارز سوم را برای تجارت از بین میبرد. چین در بهکارگیری این ابزار پیشتاز است و با بیش از ۶۰ کشور از جمله آرژانتین، پاکستان، روسیه، آفریقایجنوبی، کرهجنوبی، ترکیه و امارات متحده عربی قراردادهای مبادله ارز امضا کرده است که در مجموع به ارزش ۵۰۰ میلیارد دلار میرسد. هدف پکن روشن است؛ اینکه شرکتهای چینی بتوانند کانالهای مالی آمریکا را در زمانی که میخواهند، دور بزنند. چین در سال ۲۰۲۰ برای اولینبار بیش از نیمی از تجارت خود با روسیه را با ارزی غیر از دلار آمریکا تسویه کرد که باعث شد اکثر این مبادلات تجاری از تحریمهای آمریکا مصون باشند. اینکه روسیه و چین کانالهای پرداخت را با استفاده از یوان و روبل توسعه میدهند، نباید تعجبآور باشد. در مارس ۲۰۲۰ سازمان همکاری شانگهای تلاش برای دور زدن دلار آمریکا، تحریمهای ایالاتمتحده و توسعه پرداختها به ارزهای محلی را در اولویت قرار داده بود. بنابراین چرخه دلار بهعنوان سومین ابزار قدرت آمریکا برای اعمال هژمونی، در حال فرسایشی شدن است. هر چند سخن از پایان سلطه دلار در کوتاهمدت، نمیتواند با واقعیت منطبق باشد اما کشورها در میانمدت و بلندمدت در حال جایگزین کردن ارزهای ملی و جدید به جای دلار آمریکا هستند.
برآیند کلی این است که ابزارهای قدرت آمریکا همانند گذشته نمیتوانند کارایی داشته باشد و واقعیتهای میدانی کاملا گواه این امر است.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد