سه کام حبس، داستان زوجی جوان به نام نسیم و مجتبی را روایت میکند که ساکن جنوب شهر تهران هستند. مجتبی در کار فروش ظروف پلاستیکی یکبار مصرف است و نسیم هم عروسک درست میکند و ترشی میاندازد. همهچیز به آرامی میگذرد تا اینکه مجتبی تصادف میکند و با وخیم شدن حال او، نسیم تمام تلاش خود را برای رسیدگی به کارهای خانه در غیاب همسرش میکند اما این پایان کار نیست؛ چون تصادف مجتبی باعث برملا شدن رازی میشود که زندگی این زوج جوان را برای همیشه دگرگون میکند. در گفتوگو با ساسان سالور درباره تجربه ساخت این فیلم و مفاهیمی که در آن دنبال کرده، صحبت کردهایم که در ادامه میخوانید.
میگویند «آشپز که دوتا شد، غذا یا شور میشود یا بینمک»؛ پس چرا آشی که معمولا با برادرتان، سامان سالور میپزید خوب میشود؟
در انجام کار معمولا برادریمان را کنار میگذاریم. اینجا دیگر برادری اولویتمان نیست بلکه اولویت درست انجام شدن کار است. چند تجربه کار با سامان داشتم که همگی در حوزه بینالملل و داخل موفق بودند. البته طبیعی است که اختلافنظرهایی در حین کار بهوجود بیاید اما وقتی اولویت هر دوی ما ساخت و تولید اثری حرفهای است، نتیجه مورد قبول مخاطب واقع میشود.
از تجربه تهیه و تولید فیلم سه کام حبس بگویید؟
فیلم اجتماعی ساختن در ایران مشکل است. در سه کام حبس تعدد لوکیشن زیاد بود و حتی بعضی از لوکیشنها مثل بیمارستان بازسازی شدند. از این جهت طبعا کار ما مشکل بود اما برای من تجربهای شیرین محسوب میشود. چون گروهی بسیار همراه در کنار هم بودیم. گروه ما حرفهای بود و با بعضی از آنها پیشتر هم همکاری داشتیم. با حضور این عزیزان سختی کار خیلی احساس نشد. در مورد تامین سرمایه این فیلم باید تاکید کنم که سرمایه سه کام حبس برعهده بخش خصوصی بود و از طرف هیچ ارگان و نهادی حمایت نشدیم.
موضوع اعتیاد یک معضل اجتماعی و از دغدغههای مهم جامعه است؛ چقدر تلاش کردید در تولید فیلم سه کام حبس به ورطه شعارزدگی و چیزی که فیلم را بیشتر به یک بیانیه شبیه میکند، نیفتید؟
بههر حال پرداخت به موضوعاتی که سابقا زیاد به تصویر کشیده شده سختیهایی دارد اما ما در همان مرحله فیلمنامه سعی کردیم قصهای داشته باشیم که در عین اینکه قصهگوست و مخاطب را با خودش از ابتدا تا انتها همراه میکند، آموزنده هم باشد. کمااینکه امروز هم ماحصل این تفکر را در اکران میبینیم. سه کام حبس با اینکه فیلمی اجتماعی است و خیلی شیرین و مفرح نیست اما مخاطب با آن همراه است. چون خیلی دقیق روی فیلمنامه کار کردیم که به ورطه شعارزدگی نیفتد.
خودتان هم اذعان دارید که فیلمتان شیرین نیست. آیا نمیتوانستید آسیبها را به نحو دیگری در فیلم نشان دهید؟ در واقع نمیترسیدید که به فیلمتان برچسب سیاهنمایی بزنند؟
انصاف نیست که فیلمسازان اجتماعی که در این کشور با نیت پاک فیلم میسازند با چنین اتهاماتی مواجه شوند. ببینید آنچه امروز در سینما دیده میشود این است که انگار بعضی از به قول معروف دوستان تمام هموغمشان را گذاشتند روی اینکه به هر فیلم اجتماعی که ساخته میشود برچسب سیاهنمایی بزنند! نمیدانم این دوستان چه زمانی قرار است جهان پیرامونشان را در جامعه ببینند؛ ببینند که اعتیاد تا چه اندازه در خانوادهها رسوخ کرده. کاهش سن اعتیاد، افزایش روزافزون مواد مخدر و ناشناخته این ضرورت را ایجاب میکند که در آثار تصویری، جوانان و البته خانوادهها را بیشتر با مضرات مواد مخدر آشنا کنیم. خانوادهها باید بدانند که اعتیاد خیلی به آنها نزدیک است و اتفاقا آنها که روزی حتی تصورش را هم نمیکردند که به این دام بیفتند، امروز بیشتر گرفتارش هستند. قطعا پرداختن به این معضل هوشمندیهای خود را میطلبد. وقتی فیلمی با زبانی ساده و بیتکلف از این درد سخن میگوید مخاطب آن را باور میکند و توصیه تماشای آن را به دیگران هم میکند. الان فیلمهایی همزمان با فیلم ما در اکران هستند که شرایطی فوقالعاده بهتر از ما در اکران دارند. ما حتی یک بیلبورد تبلیغاتی در سطح شهر نداریم اما بعضی از فیلمهای در حال اکران دیگر بالای ۳۰۰-۲۰۰ بیلبورد شهری دارند! خدا را شاکریم که با این وضعیت سه کام حبس پرفروشترین فیلم اجتماعی فصل شده و مخاطب راضی سالن سینما را ترک میکند. از این جهت مسئولان باید از فیلمهای اجتماعی که درد اجتماع را بیان میکنند، حمایت کنند. سه کام حبس درباره مبارزه با مواد مخدر است و نمیدانم چرا سازمان عریض و طویلی به نام سازمان مبارزه با مواد مخدر از این فیلم یا فیلمهایی که با این محور ساخته میشوند، حمایت نمیکند! وظیفه یک فیلمساز و تهیهکننده این است که معضلات اجتماعی را به جامعه نشان دهد، نه اینکه آن را حل یا از سوی دیگر آن را پنهان کند. به اندازه کافی فیلم شیرین داریم که به معضلات اجتماعی از زاویهای دیگر نگاه میکنند اما کی قرار است به فیلمهایی که نگاهی عمقی به معضلات اجتماعی دارد، توجه کنیم؟ مخاطب امروز بسیار هوشمند است و خودش میتواند تشخیص دهد که تماشای چه فیلمی برایش مفیدتر است اما الان شرایط بهگونهای شده که سعی میکنند سلیقه مخاطب را با بها دادن افراطی به فیلمهای طنز عوض کنند. نمیتوان به مخاطب تنها یک خوراک فکری داد. سینمای ایران اگر بخواهد همینطور یکنواخت و تکبعدی پیش برود باید فاتحه سینمای اجتماعی را خواند. درست است که بخشی از سینما سرگرمی است اما باید به این نکته هم توجه داشت که در تمام دنیا سینما یک صنعت پیشرو و تذکردهنده است که به جامعه پیش از اوج بحران تذکراتی میدهد.
بهعنوان تهیهکننده در طول نگارش فیلمنامه تعاملاتی با نویسنده داشتید؟
هر زمان تهیهکنندگی فیلمی را برعهده میگیرم در همان ابتدا فیلمنامه را با دقت میخوانم. سه کام حبس به قلم سامان است و من قلم سامان را میشناسم؛ ضمن اینکه درباره فیلمنامه با محسن تنابنده که علاوه بر بازیگری، نویسندگی هم میکند، مشورتهایی داشتیم. بههر حال ما همیشه تیمی کار میکنیم که به فیلمنامهای منسجم برسیم. چون تا زمانیکه فیلمنامه منسجم نباشد فیلم درست ساخته نمیشود.
از انتخاب بازیگران برایمان بگویید؟
بازیگرانی که در این فیلم بازی میکنند اولویتهای اول ما بودند. گزینه مدنظر ما برای ایفای نقش مجتبی، محسن تنابنده بود و گزینه اولمان برای نقش نسیم، پریناز ایزدیار. خوشبختانه در آن زمان هم دوستان کاری نداشتند و توانستند همکاری داشته باشند.
سه کام حبس به چه معناست و چرا برای عنوان این فیلم انتخاب شده است؟
سه کام حبس اصطلاحی در مصرف مواد مخدر گل یا حشیش است. البته سکانسی از فیلم است که در آن وقتی برای اولینبار نسیم متوجه میشود که مجتبی مصرفکننده است، مجتبی را میبینیم که رو به نسیم میگوید؛ «سهکام بگیرم حله نسیم». نام سه کام حبس از این سکانس برآمده و با این نام ما بهطور مشخص به مخاطب میگوییم که فیلممان درباره مواد مخدر است.
و در پایان تا امروز چه بازخوردی از مخاطبان گرفتید و چقدر از اکران آن راضی هستید؟
سه کام حبس تلنگری به بخشی از جامعه است. نظرات متفاوتی که از مردم دریافت میکنیم گویای این است که در کارمان موفق بودیم و از این بابت خوشحال هستیم اما در صورتیکه شرایط اکران و تبلیغات بهتری برای فیلم مهیا میشد پتانسیل فروش خیلی بهتری هم داشت؛ ضمن اینکه در آییننامه شورای صنفی ذکر شده که یک فیلم هفت هفته اکران شود اما وقتی فیلمی خوب میفروشد، هنوز به کف فروش نرسیده و با مخاطب ارتباط برقرار میکند ایرادی ندارد اگر آن را تشویق کرد و مثلا دو هفته زمان اکران آن را در سرگروه بیشتر کرد. مگر همیشه تمام فیلمها طبق آییننامه اکران شدهاند؟ درمجموع امیدوارم حمایت بیشتری از فیلمهای اجتماعی بهعمل آید که در آینده شاهد نابودی این ژانر نباشیم.
تلخ با رگه ای از امید
همه شخصیتهای فیلم ما برگرفته از شرایط واقعی جامعه است. آدمهای این فیلم همان آدمهایی هستند که در جامعه زندگی میکنند و از جهانی دیگر نیامدهاند. برای همین است که مخاطب با این شخصیتها همراه میشود. فیلم اجتماعی، فیلمی است که از دل اجتماع بیرون میآید و ما در ساخت آن دنبال موجسواری یا اینکه بخشی از جامعه را سیاه نشان دهیم، نبودیم. در هر جامعهای حقیقت تلخ است و قطعا نشان دادن این تلخی مخاطب را غمگین میکند اما بههر حال نباید حقیقت را پنهان کرد. در زمانهای که اعتیاد مدام شکل و رنگ عوض میکند و به اشکال جدید و دور از ذهنی خود را به دامن خانوادههای ایرانی میاندازد باید مردم را نسبت به آن آگاه کرد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد