به گزارش جام جم آنلاین این اعلامیه در شرایطی نگاشته شده بود که از زمان تالیف اثر ارزشمند امام راحل با عنوان کشف الاسرار مدت زیادی نگذشته بود. کشف الاسرار اولین اثر سیاسی ایشان در قالب پاسخگویی به شبهات دینی فردی به نام علی اکبر حکمی زاده بود. حکمی زاده پیشتر کتابی به نام اسرار هزار ساله نوشته بود و در این اثر، عقاید و اصول مذهب شیعی را زیر سوال برد. بعد از انتشار این جزوه برخی از چهرههای مذهبی و علمای حوزه در مقام پاسخگویی برآمدند و آثار و تالیفاتی را منتشر کردند. در بین همه این آثار، کتاب کشف الاسرار قویترین اثر تالیفی در نقد شبهات حکمی زاده بود. آنچه که این تالیف را بیش از همه در بین دیگر آثار و تالیفات ممتاز میکرد نحوه ورود امام خمینی به مساله بود. این اثر تالیفی صرفا جوابیهای برای کتاب اسرار هزار ساله محسوب نمیشد بلکه امام خمینی(ره) بر ای اولین بار نقطه نظرات را درباره حکومت اسلامی و نظارت فقها بر امور سیاسی اعلام و همچنین به صورت تلویحی به موضوع سرنگونی رژیم استبدادی اشاره کرده بودند.
در پی انتشار این اثر گرانقدر، یکی از روحانیون به نام حجت الاسلام سیدعلی محمد وزیری برای دیدار با امام به قم آمد و در این ملاقات به درخواست وزیری، ایشان شرح مبسوطی در سه صفحه درباره قیام و انقلاب در دفتری مرقوم کردند و نسخه خطی این نوشته به کتابخانه وزیری یزد منتقل و در آن جا نگهداری شد. این بیانیه را باید نخستین بیانیه امام خمینی(ره) در جریان مبارزه با رژیم شاهنشاهی تلقی کرد که در کمال شهامت همگان به قیام و وحدت دعوت شده بودند.
متن کامل آن را که در جلد اول صحیفه امام(صفحات ۲۳-۲۱) آمده به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم
قال اللَّه تعالی: قُلْ إنَّما أعِظُکم بِواحِدَةٍ أنْ تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی و َ فُرادی(بگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید، سوره سبا،آیه 46)
خدای تعالی در این کلام شریف، از سرمنزل تاریک طبیعت تا منتهای سیر انسانیت را بیان کرده و بهترین موعظههایی است که خدای عالم از میانة تمام مواعظ انتخاب فرموده و این یک کلمه را پیشنهاد بشر فرموده. این کلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قیام برای خداست که ابراهیم خلیل الرحمن را به منزل خلّت رسانده و از جلوههای گوناگون عالم طبیعت رهانده
خلیلآسا درِ علم الیقین زن
ندای لا أحِبُّ الآفِلین زن
قیام للَّه است که موسای کلیم را با یک عصا به فرعونیان چیره کرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نیز او را به میقات محبوب رساند و به مقام صَعْق و صَحْو کشاند. قیام برای خداست که خاتم النبیین(ص) را یک تنه بر تمام عادات و عقاید جاهلیت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جای آن توحید و تقوا را گذاشت و نیز آن ذات مقدس را به مقام قابَ قوسین أو أدنی رساند.
خودخواهی و ترک قیام برای خدا ما را به این روزگار سیاه رسانده و همه جهانیان را بر ما چیره کرده و کشورهای اسلامی را زیر نفوذ دیگران درآورده. قیام برای منافع شخصی است که روح وحدت و برادری را در ملت اسلامی خفه کرده. قیام برای نفس است که بیش از ده میلیون جمعیت شیعه را به طوری از هم متفرق و جدا کرده که طعمه مشتی شهوتپرست پشت میزنشین شدند. قیام برای شخص است که یک نفر مازندرانی بیسواد (رضا خان) را بر یک گروه چندین میلیونی چیره میکند که حَرْث و نسل آنها را دست خوش شهوات خود کند. قیام برای نفع شخصی است که الآن هم چند نفر کودک خیابانگرد را در تمام کشور بر اموال و نفوس و اعراض مسلمانان حکومت داده. قیام برای نفس اماره است که مدارس علم و دانش را تسلیم مشتی کودک ساده کرده و مراکز علم قرآن را مرکز فحشا کرده. قیام برای خود است که موقوفات مدارس و محافل دینی را به رایگان تسلیم مشتی هرزه گرد بیشرف کرده و نَفَس از هیچ کس در نمیآید. قیام برای نفس است که چادر عفت را از سر زنهای عفیف مسلمان برداشت و الآن هم این امر خلاف دین و قانون در مملکت جاری است و کسی بر علیه آن سخنی نمیگوید. قیام برای نفعهای شخصی است که روزنامهها که کالای پخش فساد اخلاق است، امروز هم همان نقشهها را که از مغز خشک رضا خان بیشرف تراوش کرده، تعقیب میکنند و در میان توده پخش میکنند. قیام برای خود است که مجال به بعضی از این وکلای قاچاق داده که در پارلمان بر علیه دین و روحانیت هر چه میخواهد بگوید و کسی نفس نکشد.
هان ای روحانیین اسلامی! ای علمای ربانی! ای دانشمندان دیندار! ای گویندگان آیین دوست! ای دینداران خداخواه! ای خداخواهان حقپرست! ای حقپرستان شرافتمند! ای شرافتمندان وطن خواه! ای وطن خواهان با ناموس! موعظت خدای جهان را بخوانید و یگانه راه اصلاحی را که پیشنهاد فرموده بپذیرید و ترک نفعهای شخصی کرده تا به همه سعادتهای دو جهان نایل شوید و با زندگانی شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شوید. انّ للَّه فی ایام دهرکم نفحاتٌ ألا فتعرّضوا له؛[رسول الله فرمود: همانا از سوى پروردگار شما در طول عمرتان نسیم هایى مى وزد، پس خود را در معرض آنها قرار دهید] امروز روزی است که نسیم روحانی الهی وزیدن گرفته و برای قیام اصلاحی بهترین روز است، اگر مجال را از دست بدهید و قیام برای خدا نکنید و مراسم دینی را عودت ندهید، فرداست که مشتی هرزه گرد شهوتران بر شما چیره شوند و تمام آیین و شرف شما را دست خوش اغراض باطله خود کنند. امروز شماها در پیشگاه خدای عالم چه عذری دارید؟ همه دیدید کتابهای یک نفر تبریزی بیسر و پا[احمد کسروی نویسنده کتابهایی در رد اسلام] را که تمام آیین شماها را دست خوش ناسزا کرد و در مرکز تشیع به امام صادق و امام غایب ـ روحی له الفداء ـ آن همه جسارتها کرد و هیچ کلمه از شماها صادر نشد. امروز چه عذری در محکمه خدا دارید؟ این چه ضعف و بیچارگی است که شماها را فرا گرفته؟ ای آقای محترم که این صفحات را جمعآوری نمودید و به نظر علمای بلاد و گویندگان رساندید! خوب است یک کتابی هم فراهم آورید که جمع تفرقه آنان را کند و همه آنان را در مقاصد اسلامی همراه کرده از همه امضا میگرفتید که اگر در یک گوشه مملکت به دین جسارتی میشد، همه یک دل و جهت از تمام کشور قیام میکردند. خوب است دینداری را دست کم از بهاییان یاد بگیرید که اگر یک نفر آنها در یک دیه[10] زندگی کند، از مراکز حساس آنها با او رابطه دارند و اگر جزئی تعدی به او شود، برای او قیام کنند. شماها که به حق مشروع خود قیام نکردید، خیرهسران بیدین از جای برخاستند و در هر گوشه زمزمه بیدینی را آغاز کردند و به همین زودی بر شما تفرقه زدهها چنان چیره شوند که از زمان رضاخان، روزگارتان سخت تر شود.
وَ مَنْ یخْرُجْ مِنْ بَیتِهِ مُهاجِراً الَی اللَّهِ وَ رَسولِهِ ثُمَّ یدرِکهُ الْمَوتُ فَقَد وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَی اللَّهِ(هر گاه کسی از خانه خویش برای هجرت به سوی خدا و رسول بیرون آید و در سفر، مرگ وی فرا رسد اجر و ثواب چنین کسی بر خداست، بخشی از آیه 100 سوره نساء)
11 شهر جمادی الاولی 1363
روزگار و زمانه انتشار بیانیه سیاسی
سالهای اولیه دهه 20 شمسی با توجه به تبعید رضا شاه از کشور و جایگزینی شاه جوان و عدم تسلط کافی بر امور داخلی کشور مقطعی بود که احزاب، گروهها و تشکلهای مذهبی و غیر مذهبی در شرایط آزادتری به نسبت دوره قبل قرار داشتند و در آن دوره نزدیک به دو هزار نشریه امکان انتشار پیدا کرده بودند. در چنین فضایی البته برخی از جریانهای غیر مذهبی هم فرصت را مغتنم شمرده بودند و در قالب نشریات و همچنین آثار تالیفی باورهای دینی تودههای مردم را زیر سوال میبرند و شبهه افکنی میکردند. در کنار این مساله برخی از جریانهای مذهبی که بواسطه تلاطمات سیاسی و خفقانی که در دوران گذشته وجود داشت از شرایط زمانه دلزده شده بودند از مباحث روز کناره گیری کردند و صرفا به تبلیغ دین آن هم به روش سنتی میپرداختند و حتی بعضی از آنها به طور کلی سیاست را از دیانت جدا میدانستند. طبعا با توجه به انتشار کتابهای ضد مذهبی و همچنین چیرگی جریان روشنفکری منتقد دین بر فضای فرهنگی خلا نبود جریان مذهبی در تحولات فرهنگی آن مقطع تاریخی بشدت احساس میشد. مضاف بر اینکه برخی از طلبههایی که قبلا در درون محیط حوزههای علمیه رشد پیدا کرده بودند و بواسطه تبیلغات وسیع جریان بیگانه با مفاهیم دینی از افکار و عقاید اولیه خود دست کشیده بودند با کنار گذاشتن لباس روحانیت به صف منتقدان دین و مذهب پیوستند. افرادی مثل سید احمد کسروی، علی اکبر حکمی زاده و علی دشتی نمونههای از این جریان تجدید نظر طلب بودند که با آثار خود طیفی از جامعه دینی بخصوص جوانان را نسبت به مفاهیم مذهبی بدبین کرده بودند.
امام خمینی (ه) اما بیش از دیگر علمای مذهبی شرایط را بسیار حساس میدانست و به همین خاطر احساس وظیفه کرد و در گام اول کتاب الاسرار را پاسخ به کتابچه اسرار هزار ساله حکمی زاده نوشت و در گام بعدی با انتشار یادداشتی در در این فضا، احساس وظیفه کرده و «کشف اسرار» را در پاسخ به کتابچه اسرار هزار ساله حکمیزاده نوشت. همچنین یادداشت 15 اردیبهشت ماه سال 1323 به بررسی و تحلیل اوضاع گذشته، حال و آینده مردم و جامعه پرداخت و در این بیانیه، قیام برای خدا را تنها راه اصلاح جهان، و فلسفه بعثت همه انبیای الهی اعلام کرد. ایشان در ادامه، دلایل بدبختی مسلمانان و ملت ایران را تشریح و مسوولیت سنگین علما و روحانیان را بر شمردو عواقب زیانبار غفلت سیاسی آنها را یادآوری کرد. همچنین به صراحت، علمای اسلام و جامعه اسلامی را به قیام عمومی فرا خواند و نسبت به سکوت در برابر توطئههای ضد اسلام هشدار داد.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد