گفت‌وگوی «جام‌جم» با عوامل سریال «تب‌وتاب»

تب و تاب خانواده در قاب تلویزیون

همه چیز از زمانی آغاز می‌شود که مه‌لقا در قامت مادر خانواده از سفر برگشته اما یکی از پسرها را نمی‌بیند. بحران خانواده حاج‌اقبال از اینجا آغاز می‌شود تا روایتگر یک خانواده ایرانی و چالش‌های‌شان باشد.
همه چیز از زمانی آغاز می‌شود که مه‌لقا در قامت مادر خانواده از سفر برگشته اما یکی از پسرها را نمی‌بیند. بحران خانواده حاج‌اقبال از اینجا آغاز می‌شود تا روایتگر یک خانواده ایرانی و چالش‌های‌شان باشد.
کد خبر: ۱۴۰۶۱۰۷
نویسنده سپیده اشرفی - گروه رسانه

مفهوم خانواده که در چند وقت اخیر بیشتر از قبل در قالب‌های مختلف روی آنتن تلویزیون رفته، بیشتر از هرچیز نیاز به یک روایت دست اول و واقع‌بینانه دارد. چیزی که مخاطب بتواند با آن ارتباط برقرار کند و آن را دور از حال‌و‌هوای زندگی خود نبیند.

مجموعه «تب‌وتاب» با همین هدف روی آنتن رفته تا روایتی واقعی از یک خانواده باشد. خانواده حاج‌اقبال با بازی محمود پاک‌نیت که همسرش مه‌لقا با بازی فرشته سرابندی از سفر برمی‌گردد و چالش‌ها از همان ابتدا و با غیبت یکی از پسران آغاز می‌شود. مجموعه تب‌وتاب این روزها از شبکه دو سیما روی آنتن رفته‌است.

این سریال قرار است در ۳۲قسمت ۴۲ دقیقه‌ای تقدیم مخاطبان شود. به بهانه بررسی جزئیات این سریال با عوامل آن از جمله تهیه‌کننده، نویسنده، کارگردان و همچنین مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو گفت‌وگو کردیم.

مهدی شفیعی، تهیه‌کننده سریال تب‌وتاب در‌خصوص کلیت و قصه سریال تب‌وتاب به جام‌جم می‌گوید: نویسنده این سریال قبل از ساخت این مجموعه، قصه را به نگارش درآورده‌بود. قصه اصلی هم درباره مناسبات مربوط به خانواده و مسائل خانوادگی است. قصه کلی آن، مربوط به خانواده‌هاست و از جایی آغاز می‌شود که مادری از سفر برگشته و پسر بزرگ خانواده، به دیدن او نیامده‌است. به همین دلیل نگران می‌شود و با ورود به مناسبات خانوادگی، قصه اصلی مجموعه شکل می‌گیرد. به طور طبیعی با توجه به این‌که مسأله اصلی خانواده است، به سبک زندگی خانواده می‌پردازیم و مسائل دیگری را حول آن بیان می‌کنیم که به مسائل بزرگ حوزه خانواده مربوط می‌شود. مخاطب کار به طور طبیعی خانواده‌ها و گروه‌های سنی مختلف هستند و به همین خاطر از مرد ۶۰ساله تا کودک را به عنوان بازیگر در گروه بازیگران داریم که اعضای خانواده هستند و به اندازه خود نقش‌آفرینی می‌کنند.

تلاش برای ماندگاری مخاطب تلویزیون

شفیعی فضای تلویزیون را خوب می‌شناسد و کارهایی مثل زندگی از نو را روی آنتن برده‌است. این شناخت و تجربه او یک سرمایه برای کارهای تازه است. او در این رابطه می‌گوید: ابتدا باید توجه کنیم که رسانه‌مان چیست. ما در حوزه کارهای تلویزیونی با یک مدیومی طرف هستیم که در همه خانه‌هاست و هر لحظه مخاطب می‌تواند در کنار آن باشد و محتوایی را دنبال کند. در دنیای کنونی نسبت به زمانی که تنها یکی دو شبکه موجود بود، کار سخت‌تری در پیش داریم و شبکه‌های متعدد تلویزیونی و ماهواره‌ای، فضایی را فراهم کرده که کار تلویزیون را از طرفی سخت و از طرف دیگر آسان می‌کند. آسان از این جهت که تلویزیون، رسانه در دسترس است و مردم به آن عادت و اعتماد دارند و در شکل کلی، مخاطب تلویزیون بیشتر از دیگر رسانه‌ها از نظر کمی و عددی است. به همین دلیل نحوه قصه‌گویی و رقابت از اهمیت بسیاری برخوردار است. یعنی این‌که چطور بتوانیم داستان‌هایی بگوییم که عموم مردم آن را گوش کنند. اگر بخواهم ویژه‌تر صحبت کنم باید بگویم تلویزیون رسانه در دسترسی است که همین مسأله، آن را خاص و وظیفه ما را دشوارتر می‌کند. به همین دلیل ما با مخاطب عام طرف هستیم؛ مثل افراد مسن و خانم‌های خانه‌دار. این گروه‌ها مخاطب همیشگی تلویزیون هستند و باید تلاش کنیم ابتدا همین مخاطب را جذب کنیم.

وی تاکید می‌کند: در سریال تب‌وتاب تلاش شده تا با توجه به نوع داستانگویی و نوع مسائلی که مبتلابه خانواده است، بتوانیم با این مخاطب همیشگی ارتباط بگیریم. امیدواریم در پخش هم همین اتفاق بیفتد. به‌طور کلی مخاطبان، ژانر ملودرام خانوادگی را دوست دارند، چون قصه خودشان را نمایش می‌دهد. ما هم در این سریال و در بخش‌های مختلف آن، از همه ابزار و عناصری که برای داستانگویی استفاده می‌شود بهره بردیم تا همه طیف‌هایی که مخاطب همیشگی تلویزیون هستند ــ از کودکان تا جوانان و خانواده‌ها یا خانم‌ها ــ آن را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند. وقتی می‌گوییم مخاطب ما خانواده هستند، منظورمان یک نفر نیست. خانواده از یک زوج تا یک جمع گسترده متغیر است. طبیعی است که همبستگی نکته مهم این سریال است. به‌هر حال خانواده همبسته و همگرا، پیام اصلی سریال تب‌وتاب است. کدورت‌ها، مسائل جزئی و تاثیر آن بر روابط و کم‌کردن همبستگی هم در این سریال اشاره شده‌است. شفیعی درخصوص تجربه کار با کارگردان این سریال عنوان می‌کند: همکاری‌های پیشین من با آقای مختاری بیشتر با نگارش فیلمنامه از سوی ایشان بود. درعین‌حال او هم تجربه ساخت تله‌فیلم را داشته، هم تئاتر خوانده و تلویزیون را خوب می‌شناسد. از ویژگی‌های این کار هم، نوع دیالوگ‌نویسی است. تلاش شده مجموعه ادبیاتی که به‌هرحال پشتوانه و مورد تاکید ماست را در سریال بیاوریم. یعنی ترکیبی از انعکاس ادبیات امروز و ادبیات اصیل را داشته‌باشیم. آقای مختاری از نظر کار با بازیگر و سر صحنه، فرم خاصی برای ارائه داستان و نوع روایت داشت که خیلی پیچیدگی خاصی در آن نبود و تلاش می‌کرد در تعامل با بازیگران جلو برود چون اولین تجربه او در حوزه کارگردانی سریال بود. امیدوارم مخاطب هم نتیجه تلاش او را بپسندد. امکانات، ابزار و نوع روایت باید در معرض دید مخاطب قرار گیرد و بازخورد او را بگیریم. به‌طورکلی این کار برای بیان روایت در قالب یک ملودرام خانوادگی، اتفاق خوبی بوده است.

روایتی از یک خانواده ایرانی

وی درخصوص جزئیات نقش‌های این سریال می‌گوید: محمود پاک‌نیت در این سریال، نقش پدر خانواده را با نام حاج‌اقبال دارد، خیام وقار نقش معین پسر خانواده را دارد که نیامدنش در استقبال از مادر قصه را کلید می‌زند. فرشته سرابندی در نقش مه‌لقا مادر خانواده است که رویارویی او با عروسش یعنی حدیث نیکرو چالش‌هایی را رقم می‌زند. پسر دیگر خانواده مهیار با بازی عطا عمرانی است. نسرین مرادی هم خواهر دیگرشان است. فهیمه مومنی نقش همسر عطا عمرانی را دارد. شفیعی در خصوص ویژگی نقش‌ها عنوان می‌کند: ما دو مسأله داریم که یکی نقش و دیگری بازیگر است. آقای پاک‌نیت بازیگر توانمندی است که در سریال‌های متفاوت با نقش‌های مختلف بازی کرده است. قدرت بازی ایشان قابل انکار نیست و در این نقش هم، پدری میاندار است که تلاش می‌کند همه طرف را داشته‌باشد و خانواده را حفظ کند؛ این از ویژگی‌های نقش آقای پاک‌نیت است. خانم سرابندی به‌عنوان مادر خانواده قدری از سن‌شان بالاتر را بازی کردند که با گریمی متفاوت، به ایشان نشست و خوب درآمد. بازی او به‌عنوان یک زن مقتدر و در این سن‌وسال، متفاوت بوده است. خانم نیکرو هم نقش یک پزشک را بازی می‌کند که هم در حوزه حرفه‌ای فداکاری می‌کند و هم می‌خواهد خانواده را حفظ کند. ایوب آقاخانی هم همسر سابق او بوده که برخی جدل‌ها را با هم در طول سریال دارند. به لحاظ بازی، کار متفاوتی بوده که بازیگران تلاش کرده‌اند واقعی بودن و باورپذیری کار را به‌صورت همزمان درآورند. لوکیشن‌ها هم براساس یک ملودرام خانوادگی، همه در تهران بوده است.

الزامات جذابیت کارهای آپارتمانی

وی درخصوص چالش‌های آپارتمانی‌شدن سریال‌ها و چالش‌های آن، عنوان می‌کند: من تحقیقات بسیاری را متمرکز بر نمایش‌های طولانی‌مدت یا soap opera داشتم؛ سریال‌هایی که شاید ۷۴ سال روی آنتن تلویزیون کشورهای مختلف هستند. ۶۰ کشور درگیر چنین مجموعه‌هایی هستند که مبنای آن ملودرام‌های خانوادگی است. به‌شخصه معتقدم تنوع ژانر چیز بدی نیست و این‌که سریال در آپارتمان باشد اتفاق بدی نیست؛ مشروط بر این‌که تمام معادلات آن به حساب آید و درست چیده شده‌باشد. در این صورت مخاطب را سال‌ها با خود همراه خواهد کرد.

شفیعی می‌گوید: یک نکته، جذابیت در داستان است و بخش دیگر متوجه سازندگان، بودجه و امکانات است. درعین‌حال آفت برخی کارها این است که یک لوکیشن در برخی کارها مدام تکرار می‌شود و این تکرار برای مخاطب جذاب نیست. من در تمام این سال‌ها تمام تلاشم این بوده که این شباهت‌ها برای مخاطب تداعی نشده یا تکراری نباشد. اگر در لوکیشن تکراری هم رفتیم، چیزی را اضافه یا کم کردیم که متفاوت باشد. مثلا در خانه حاج‌اقبال در این سریال یک راه‌پله ساختیم که فضا متفاوت باشد. البته کار آپارتمانی منظور فضای محدود است نه این‌که اصلا فضای بیرونی نداشته‌باشد. تلاش کردیم از تکرار خارج شویم و امیدواریم مخاطب هم آن را بپسندد.

تب‌وتاب، سریال آپارتمانی نیست

کارگردانی یک ملودرام خانوادگی که قرار است در قاب تلویزیون ظاهر شود، کار ساده‌ای نیست. داشتن آگاهی از نحوه پرداختن به آن برای ماندگاری مخاطب، نکته اساسی است. داریوش مختاری نامی شناخته‌شده در حوزه فیلمنامه‌های تلویزیونی مثل سریال اغماست و توانسته در این حوزه خوش بدرخشد. او در تب‌وتاب، به‌صورت رسمی و برای اولین‌بار سراغ کارگردانی سریال تلویزیونی رفته تا توانمندی خود را در این حوزه هم بیازماید. هرچند که در این سریال هم، نویسندگی را در دست دارد و قصه و روایت آن را پیش برده است. با داریوش مختاری در قامت نویسنده و کارگردان سریال تب‌وتاب گفت‌وگویی داشتیم تا از چالش‌های این کار تازه تلویزیونی او بپرسیم.

داریوش مختاری، نویسنده و کارگردان سریال تب‌وتاب در خصوص ورودش به دنیای کارگردانی به جام‌جم می‌گوید: من به طور کلی تحصیلاتم در زمینه کارگردانی بوده و سال‌هایی که در تئاتر فعال بودم هم موقعیت شغلی‌ام در حوزه کارگردانی بود. همان موقع هم دسترسی زیادی به منابع نداشتیم و آنطور که الان فیلمنامه‌ها و متون ترجمه در اختیار است، نبود. به طور کلی در آن زمان هم دغدغه نوشتن توام با رشته تحصیلی‌ام یعنی کارگردانی را داشتم. شاید باید بگویم طعم نوشتن زیر زبانم مزه کرد که در آن بیشتر فعالیت داشتم چون همراه با توفیقاتی بود و کارها دیده می‌شد. بعد از دانشگاه خود به خود به فضای فیلمنامه متمایل شدم و بیشتر درخواست‌ها هم برای کار در این حوزه بود. البته مشکلی هم با این نداشتم که با عنوان فیلمنامه‌نویس تعریف شوم. به ویژه این‌که همیشه گفته می‌شد نواقصی در این حوزه وجود دارد و دوست داشتم کمکی کنم تا کارهای بهتری شکل گیرد. اما همیشه دغدغه کارگردانی داشتم.

تلویزیون رسانه پرقدرتی است

وی ادامه می‌دهد: گاهی متونی که می‌نوشتم و در کانال‌های دیگر به تولید می‌رسید، به طور عمده رضایت‌بخش نبود. گاهی تک جرقه‌هایی مثل «طبل بزرگ زیر پای چپ» اتفاق افتاد که با توفیقاتی همراه شد. با این حال دوست داشتم قدم‌های جدی حتی در سینما بردارم اما به واسطه این‌که سینما با بازگشت سرمایه و دغدغه‌های این شکلی همراه است، نوع پیشنهادهایی که مطرح می‌شد، به گونه‌ای نبود که رضایت‌بخش باشد. به همین خاطر ترجیحم این بود که کارگردانی را از جایی مناسب شروع کنم و چه جایی بهتر از رسانه. من معتقدم تلویزیون همچنان رسانه پرقدرتی به لحاظ گستردگی و اثرگذاری است. من سال‌ها ناظر کیفی سازمان صداوسیما بودم و فیلم بلند هم ساخته‌ام. سریال تب‌وتاب فرصتی برای ورود جدی‌تر من به کارگردانی بود. البته ابتدای کار با ذهنیت این‌که فیلمنامه را بنویسم وارد همکاری شدم.

وی در خصوص حال و هوای کارگردانی این سریال، تصریح می‌کند: من همیشه در فضای کارگردانی بودم. نویسندگی و کارگردانی هر کدام چالش‌های خاص خود را دارد. گرچه شاید به لحاظ فیزیکی این‌طور به نظر برسد که نویسندگی کار ساده‌تری است اما برای من این‌طور نبود. همان‌طور که به لحاظ جسمانی برای کار اجرا باید روی فرم بود، برای کار نوشتن هم همین‌طور است. باید خودت را همیشه در فرم و آمادگی قرار دهی که تفکرت هم در همان راستا باشد. هر دو چالش‌های خوبی هستند. تجربه کارگردانی برای من، تجربه مفرح‌تری بود. چون تنوع بیشتری برایم داشت و عزلت‌نشینی نوشتن را نداشت. من همیشه تعبیری دارم و می‌گویم آثار واقعی نسبت به آثار منطقی، اصیل‌تر هستند. یعنی اثر رئال که بر اساس مختصات واقعی است، کار دشواری است چون همزمان قابل مقایسه با عالم واقع است. من با این دیدگاه دنبال یک داستان خیلی واقعی بودم؛ یک موقعیت کاملا آشنا که زاویه متفاوتی را نسبت به آن باز کنم. چه بهتر این‌که چنین کاری، در قالب خانواده ایرانی طرح شود که عقبه جغرافیایی و مذهبی مشخص خود را دارد.

به سمت بازخوانی روابط خانوادگی رفتیم

مختاری عنوان می‌کند: ما شاهد هستیم که روایت‌های مبتنی بر مناسبت‌های آپارتمانی، از فرط تکرار به یک آسیب تبدیل می‌شود. من تلاش کردم نگاه اجتماعی را بر این مناسبات تقویت کنم و فضای بیرون از خانه نقش عمده‌ای در آن چیزی داشته‌باشد که در درون خانواده به عنوان رکن اصلی اجتماع شکل می‌گیرد. اگر بتوانید کانون خانواده را زیر ذره‌بین برده و آسیب‌شناسی کنید، همین اندازه تبعات مثبتش را در مناسبات اجتماعی خواهیم دید. بر همین اساس می‌گویم که سریال تب‌وتاب یک اثر آپارتمانی نیست و می‌توان گفت فضاهای عام‌ و سنگین‌تر هم در روایت ما وجود دارد. وی در بیان ویژگی نقش‌های این سریال تصریح می‌کند: ما در این سریال، در کنار مفهوم خانواده گسترده، سراغ مفهوم خانواده تراز رفتیم. آنچه ما دنبالش هستیم و می‌خواهیم به مخاطب توصیه کنیم، هر دوی این موضوعات است. پرداختن به سبک زندگی اسلامی ایرانی یک توصیه عام و به موقع بوده‌است. اما در سال‌های اخیر یک نگاه گلخانه‌ای و تزیینی به مقوله خانواده ایرانی شده و در برخی مناسبات ظاهری خلاصه شده‌است. مثل کلیشه تختی چوبی گوشه حیاط و سماور کنار آن که در بسیاری از کارها تکرار و به آسیب تبدیل شده‌بود. البته که کارهای شاخص و خوبی هم با این ویژگی داشتیم. با این حال، من احساس کردم نوک پیکان نقد و توجه را باید به سمت بازخوانی روابطی ببریم که در خانواده تراز باید رخ دهد. چون در زندگی واقعی می‌بینیم که خانواده‌های ایرانی ما که معیارهای تراز را دارند، باز هم فارغ از آسیب نیستند. تب‌وتاب در این زمینه یک اثر نقادانه محسوب می‌شود که تلاش کرده خانواده تراز ایرانی را ضمن بازخوانی، قدری زیر ذره‌بین ببرد و آیینه‌ای شود مقابل خانواده‌های ایرانی تا بدانند کجاهاست که آسیب واردشان می‌شود. چون ما تکلیف‌مان با خانواده‌های در معرض آسیب مشخص است. اتفاقا خانواده‌های تراز هستند که باید الگوی این خانواده‌های در معرض آسیب باشند. به همین خاطر احساس کردم اگر در فضای بهبود تصویر کلی‌مان از خانواده‌های تراز حرکت کنیم، برای آنها می‌توانیم الگو ارائه کنیم. این رویکرد اصلی ما بوده‌است.

نگاه ویترینی نداریم

مختاری تصریح می‌کند: مثل هر خانواده‌ای، شخصیت‌ها را بر اساس عناصر وارد کردیم و در عین حال تلاش کردیم روایتی صادقانه‌ از زندگی و انسان بیان کنیم. به همین خاطر تلاش کردیم گزارش بی‌واسطه از افراد داشته‌باشیم. شخص‌‌ها مجموعه‌ای از قوت‌ها و ضعف‌ها در نقش‌های راهبردی مثل پدر و مادر هستند. یعنی این گونه نیست که نگاه ویترینی داشته‌باشیم و یک تصویر از مادر یا پدر ایده‌آل و بدون آسیب ارائه کنیم. در عین حال، در نتیجه‌گیری به سمتی می‌رویم که نتایج و ثمرات عملکرد نسل پدران و مادران را در پایان داستان می‌بینیم. نقش آقای پاک‌نیت به عنوان پدر مرکزی، نقشی راهبردی و راهنماست اما فارغ از چالش نیست و گاهی رفتارهایی می‌کند که خودش به آن انتقاد دارد. پذیرش خانم سرابندی هم برای این نقش، شجاعانه بود چون بیشترین تفاوت را با جهان نقش داشتند اما پذیرفتند و نقش‌شان جزو چالش‌برانگیزترین‌هاست. امیدوارم همه اینها نتایج مثبتی در دید مخاطب داشته‌باشد.

نویسنده و کارگردان تب‌وتاب می‌گوید: من در مقطعی که می‌خواستم فیلمنامه را بنویسم یک سقفی را در برآورد مالی در نظر گرفتم و احساس می‌کردم با توجه به عام‌بودن قصه آن، نیاز به پژوهش خاصی ندارد. اما واقعیت این است که هیچ قصه‌ای عاری از نگاه پژوهشی نیست. حتی داستان‌هایی که مبتنی بر روایت‌های آشناست هم نیاز به همین پژوهش دارد. تب‌وتاب به صورت مشخص این هدف را دارد که وقتی مخاطب آن را می‌بیند احساس کند که روایتی از خودش را مشاهده می‌کند. تک‌تک افراد، کلاژی از فضاهای مختلف هستند، برای همین یکسان‌کردن آن برای رسیدن به روابط مشخص، آن را نیازمند به یک نگاه پژوهشی می‌کند.

به تلویزیون ایمان دارم

وی تاکید می‌کند: من به تاثیر رسانه تلویزیون ایمان دارم. حتی معتقدم در موقعیت‌های چالش‌برانگیز نفوذپذیری و تاثیرگذاری دارد و باید قدر آن را بدانیم. ما بسیار نیاز داریم که رابطه تلویزیون را به دلیل اثربخشی با مخاطب در همه حال بهبود ببخشیم. در همین زمینه برخی گونه‌ها در کارهای نمایشی، استراتژیک محسوب می‌شوند؛ مثل گونه ملودرام. یعنی کشورهای صاحب رسانه یکی از راهبردی‌ترین محصولات‌شان که گاهی چند ده سال عمر می‌کند، بر اساس الگوی ملودرام طراحی شده‌است. به نظرم یک ملودرام اجتماعی مبتنی بر روابط انسان شهری-ایرانی که بناست آینه خانواده‌ها باشد، گونه راهبردی در رسانه است. رسانه هیچ وقت نمی‌تواند خود را عاری از گونه‌های تعریف‌شده و جاافتاده بداند. به همین دلیل دلیل رفتن من به سمت یک ملودرام جدی، این بود که جای خالی یک ملودرام اصیل را بعد از سال‌ها احساس می‌کردم. تلاش کردم با تب‌وتاب دوباره به سمت این سریال‌ها برویم.

تب و تاب، قصه‌ای شاعرانه و زنانه دارد

شبکه دو در طول سال‌های گذشته تلاش کرده مجموعه‌هایی باورپذیر را روی آنتن ببرد. بهرنگ ملک‌محمدی، مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو در همین زمینه معتقد است که تلاش شده در تب‌وتاب به زندگی واقعی زن ایرانی به شکل ویژه‌ای پرداخته شود. وی در خصوص سریال تب‌وتاب به «جام‌جم» می‌گوید: اولین نکته‌ای که باید بگویم این است که متنی شاعرانه دارد و نگاهی به زندگی روزمره. یعنی خود فیلمنامه لحن مشخصی دارد. نکته دوم این است که تا جای ممکن تلاش کردیم در گروه بازیگران از بچه‌های توانمند تئاتر استفاده کنیم. چون من معتقدم بازیگر تئاتر همیشه در تلویزیون خوب ظاهر شده و بازی‌اش دیده می‌شود. نمونه این صحبت، پروژه بچه‌زرنگ است که قسمت عمده بازیگران آنها - علاوه بر خانواده شهدا - بازیگران تئاتر مشهد بودند و خیلی خوب ظاهر شدند. تلاش کردیم این رسم را در تب‌وتاب هم ادامه دهیم. من همیشه به تهیه‌کنندگان می‌گویم که از بازیگران تئاتر استفاده کنند. ما مثال‌های خوبی در این زمینه داریم که نشان از موفقیت بازیگر تئاتر در تلویزیون دارد. مثل بانیپال شومون در نوار زرد ۲، بهزاد خلج در آقای قاضی و بهنام شرفی در بچه‌مهندس ۴ که بازی همگی ماندگار شد. تلاش کردیم این رسم را در شبکه دو هم ادامه دهیم.

وی ادامه می‌دهد: وقتی ما به یک خانواده ایرانی می‌گوییم این گونه زندگی نکن و زیست تو باید ایرانی -اسلامی باشد، باید یک مدل را هم به او نشان دهیم. تب‌وتاب مجموعه‌ای از خرده‌پیرنگ‌هایی است که گاهی یک خانواده را به تعالی رسانده یا خانواده را از هم جدا می‌کند. مسائلی که در صورت بی‌توجهی مشکل‌ساز است. این قصه به خوبی سبک زندگی معاصر ایرانی را به مخاطب نشان می‌دهد.

ملک‌محمدی تصریح می‌کند: یک نکته مهم دیگر، زن ایرانی مومن شاغل فعال است که به خوبی در این سریال نشان داده شده‌است. بازیگرانی که نقش پزشک یا فعال در جامعه را بازی می‌کنند. در واقع در قصه‌ای که تا حدودی زنانه است، نشان دادیم این زنان فعال هستند و قرار نیست کنج خانه باشند. نکته دیگری که می‌خواهم در مورد تب‌وتاب بگویم این است که این سریال در اوج کرونا ساخته شد. با این حال، با همراهی کارگردان و تهیه‌کننده آن را جلو بردیم و به کسی آسیبی نرسید.

مدیر گروه فیلم و سریال شبکه دو در خصوص صحبت‌های اخیر رئیس رسانه‌ملی درباره تبیین جایگاه زن و پرداختن به آن در مجموعه‌های نمایشی، تصریح می‌کند که سریال تب‌وتاب کاملا در همین راستاست. او می‌گوید: همیشه سازمان یا نهادهای فرهنگی این‌طور متهم می‌شوند که قصد دارند زن ایرانی را در خانه نگه دارند. در حالی که اصلا این‌طور نیست. تب‌وتاب تلاش کرده این را به خوبی نشان دهد. وقتی رهبر معظم انقلاب از مدال‌آوری زنان صحبت و آن را با ارزش توصیف می‌کنند، نشان از آن دارد که زن فعال چه جایگاهی دارد. ما هم در قالب شخصیت‌های پزشک یا زنان فعال دیگر، تلاش کردیم همین صحبت رئیس سازمان را تحقق ببخشیم. در واقع قهرمانان این سریال زنان هستند.

ملک‌محمدی تصریح می‌کند: نکته مهم دیگر درباره این سریال، توانمندی کارگردان و تهیه‌کننده است. آقای مختاری در قامت نویسنده و کارگردان سریال تب و تاب، تجربه نویسندگی کارهای ماندگاری مثل اغما را داشتند و آقای شفیعی هم کارهای خوبی در کارنامه دارند. به نظرم مجموعه این موارد، در کنار حضور افراد سالم و توانمند باعث شده کار و قصه جذاب باشد و به نظرم برای مخاطب هم جذابیت خواهد داشت.

چالش‌های حاج اقبال

محمود پاک‌نیت را بیشتر در قامت خان دیده‌ایم. چه حالا که در گیلدخت و آتش و باد بازی می‌کند و چه آن زمانی که با مجموعه روزی روزگاری، نقش حسام بیگ را بازی می‌کرد. او حالا در سریال تب‌وتاب نقش حاج اقبال را بازی می‌کند که خانواده‌ با برخی چالش‌ها همراه می‌شود و او هم در تلاش برای کنار هم قرار دادن این خانواده است. حاج اقبال پدر یک خانواده است که هم عروس دارد و هم نوه. در کل شخصیتی دارد که سعی می‌کند خانواده را در آرامش نگه دارد. چون اتفاقاتی در قصه می‌افتد که حاج‌اقبال به نوعی برقرارکننده آرامش در خانواده است. ضمن این‌که همه چیز را هم مدیریت می‌کند. به هر حال هر شخصیتی جذابیت‌هایی برای بازیگر دارد. من هم سعی می‌کنم در زندگی نقش‌ها و کارهای شبیه هم بازی نکنم. این نقش هم برای من کاملا متفاوت از نقش‌هایی است که تا امروز بازی کرده‌ام. یعنی هم از نظر قصه و هم از نظر شخصیت‌پردازی، حاج اقبال با نقش‌های قبلی من تفاوت دارد.

درام‌ خانوادگی؛ گونه‌ای محبوب

نوشین مجلسی - گروه رسانه: درام‌های خانوادگی همیشه جزو ژانرهای محبوب در سراسر جهان است که هم نزد سازندگان آثار اقبال دارد و هم مخاطبان زیادی آنها را می‌پسندند. در سینما و تلویزیون آثاری که بر این اساس پی‌ریزی شده‌اند فروش خوبی دارند یا بیشتر دیده می‌شوند. در تلویزیون خودمان هم معمولا چنین آثاری بیشتر ساخته می‌شود و بینندگان هم با آن همراهی می‌کنند. اگر نگاهی به تاریخچه پخش سریال‌های داخلی در تلویزیون بیندازیم خواهیم دید نام‌های بسیاری از میان درام‌های خانوادگی در اذهان باقی مانده و چه در زمان پخش و چه در بازپخش‌ها با استقبال خوبی مواجه شده‌اند. از زمانی که پاییز صحرا برای مخاطبان دهه ۶۰ تلویزیون ماجرای تنش‌های خانوادگی را به تصویر کشید تا در اوایل دهه ۷۰ که قصه‌ای از اختلاف سلیقه دو برادر روایت شد. پس از آن در دهه ۸۰ هم درام‌های خانوادگی بسیاری روی آنتن رفتند که برخی از آنها همچنان در بازپخش‌ها تماشاگر دارد. سریال‌هایی نظیر پس از باران، خط قرمز، مسافری از هند و... که دهه طلایی را برای سریال‌سازی در تلویزیون رقم زدند. در دهه ۹۰ و پس از آن تا امروز هم درام‌های خانوادگی از محبوبیت زیادی برخوردارند و در جلب نگاه مخاطبان موفق عمل کرده‌اند. در واقع با وجود گونه‌های متعدد و جذاب دیگر، همچنین زیرگونه‌هایی که همگی در جلب نظر مخاطبان موفق عمل می‌کنند و در ایجاد لحظه‌های کمدی یا هیجان‌انگیز می‌توانند از پس جذب مخاطبان در سنین مختلف برآیند، اما معمولا درام‌های خانوادگی که در قاب تلویزیون تصویر می‌شوند که سریال‌هایی غالبا مناسب برای همه اعضای خانواده هستند و ضمن قصه‌گویی و ایجاد فضای سرگرم‌کننده با گره‌اندازی‌های به موقع و از جنس دغدغه‌های معمول زندگی مخاطبان آنها را برای پیگیری سریال ترغیب می‌کنند. همچنین با نگاهی نقادانه و تازه که نسبت به مسائل اجتماعی و خانوادگی مطرح می‌کنند، دریچه‌ای تازه را رو به مخاطبان خود می‌گشایند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها