راهاندازی کنفرانس بینالمللی افق نو و دعوت از اندیشمندان و آزاداندیشان جهان غرب و آمریکا و اروپا مهمترین اقدام طالبزاده در این خصوص بود که نقش زیاد و موثری در روشنگری درباره رسوایی استکبار جهانی داشت و با وجود بایکوت رسانهای غرب و حتی بیاعتنایی فضای رسانهای داخل کشور، موجب یک بیداری عمومی و گرایش به اندیشههای انقلاب اسلامی ایران شد. مروری اجمالی بر نظرات برخی از این اندیشمندان خارجی درباره زندهیاد طالبزاده و تاکید بر وجوه استکباری آمریکا و جهان غرب و عشق و علاقه به جریان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بهخوبی نشان از تکثیر نگاه حاجنادر و تاثیرگذاری سیاست و برنامههای او دارد.
یکی از مهمترین تاثیرات نادر طالبزاده بر شخصیت سهیل اسعد است. مبلغ مسلمان آرژانتینی که آزاداندیشیاش در آشنایی با طالبزاده منجر بهشکوفایی بیشتر او در زمینه روشنگری شیعی در جهان شد. اسعد که حالا بعد از زندهیاد طالبزاده، دبیری جشنواره مردمی فیلم عمار را به عهده دارد، ضمن اینکه میراثدار یک گنجینه بزرگ و گرانبهاست، بهدلیل چهره جهانی که دارد، میتواند نقش مهمی هم در خصوص تکثیر اندیشه حاجنادر و ادامهدهنده راهی باشد که طالبزاده با برگزاری کنفرانسهای افق نو دنبال میکرد.
متفکر و متخصص
سهیل اسعد در گفتوگویی که با جامجم داشت، درباره شخصیت نادر طالبزاده، فصل مشترک تجربه زیسته در فضای تمدن غرب با او و برنامههایی که برای جانشینی شایسته این چهره فقید در جشنواره عمار دارد، گفت: «حاجنادر، هم انسانی متاثر از اسلام و انقلاب بود و هم در هر دو موثر بود. زندگی او دو فصل داشت؛ فصل اول تاثیرگذاری اسلام و انقلاب اسلامی روی او بود و نقش مهمی در تشکیل شخصیت ایشان داشت و فصل دوم مربوط به زمانی میشود که او یک مسلمان و یک انقلابی واقعی شد و بعد این ثروت و سرمایه را برای اسلام و انقلاب هزینه کرد. او انسانی متفکر، متخصص و معنوی بود. در سینمای انقلابی خیلی حرف داشت. یکی از پدیدههای زیبای زندگی ایشان، تربیت کادر بود که برکات زیادی در این زمینه دیدیم. او از ابتدا هدف خودش را مشخص کرد و تا آخر میدانست که چگونه باید حرکت کند و راه رسیدن به هدف برایش روشن بود. او حتی یک ذره از راهی که ترسیم کرده بود، منحرف نشد. حاجنادر برای امثال بنده الگو، استاد و پدر معنوی بود. آرزوی ما بود که روزی بتوانیم مثل حاجنادر خدمت کنیم و موثر باشیم. احساس میکنم از لحاظ کمالات وجودی فاصله زیادی با ایشان دارم، لذا مقایسه امثال بنده با ایشان شاید صحیح نباشد. ما مثل فرزندان پدری هستیم که از دنیا رفته است و حالا صاحبخانه شدهایم و از روی اضطرار و اجبار باید مسئولیت را بپذیریم. ایشان در سالهای حیاتش خانه بزرگی به نام عمار، افق نو، برنامه عصر، حضور در اربعین و ... ساختند که حالا باید وارثان این خانه این راه را ادامه دهند و مدیریت کنند. طبیعتا از لحاظ خط مشی، تفکر، درک مسائل و تاریخ مشابهی که در زیستن در غرب داشتیم، روشهای مشابهی داریم و این باعث میشود که سعی کنیم در نوع مدیریت هم این راه را ادامه دهیم. از طرفی من هم قائل به خلأ حاج نادر هستم که امثال بنده نمیتوانیم به تنهایی آن را پرکنیم. لذا به نظرم باید گروهی و به کمک همه دوستان حاجنادر این کار را انجام و راه او را ادامه دهیم. اما در آن بخش مربوط به اقدامات خودم، گام اول همین مسئولیت دبیری عمار بود تا همراه دوستان دبیرخانه بتوانیم خدمت کنیم. سعی ما بر این است که مکتب حاجنادر ادامه پیدا کند.»
یک شیعه واقعی
الکساندر دوگین، فیلسوف شناختهشده اهل روسیه و کارشناس مسائل ژئوپلیتیک که یکی از مهمانان و سخنرانان همیشگی کنفرانس افق نو بود، در زمان حیات طالبزاده درباره او گفت: «نادر واقعا نادر بوده و در فارسی به معنای کمیاب است. بزرگبودن این مرد به دلیل درخشانبودن و مستندسازبودن آن نیست. طالبزاده یک شیعه واقعی است؛ نهتنها در ظاهر بلکه در قلب روح و باطنش یک عمق معنوی و عرفانی دارد. من باور دارم طالبزاده یکی از افراد انتخابشده برای نبرد واقعی است.» دوگین بعد از درگذشت طالبزاده هم او را «بهترین» خواند و گفت: «چند بار درباره مرگ با هم صحبت کرده بودیم. میگفت: خواهم خوابید و در قیامت بیدار خواهم شد. و بین این دو، یک خلأ بزرگ از هیچ وجود دارد. مطمئنم که او مدت زیادی در خلأ نخواهد ماند [و بهزودی برای یاری امام زمان برانگیخته خواهد شد]. عمرش را وقف خدمت به «امام مخفی» کرد و هر کاری کرد تا «ظهور» را به ما نزدیک کند. دوست بزرگی برای روسیه و حامی بزرگ آرمان اوراسیایی بود. با [رفتن] او، قلبمان را از دست دادیم.»
انقلابی و کاریزماتیک
عماد حمرونی، عضو هیات علمی دانشگاه و تحلیلگر مسائل ژئوپلیتیک که دوست فرانسوی- تونسی نادر طالبزاده بود، همواره از این چهره فقید رسانهای به نیکی یاد میکند. او در مراسم نکوداشت طالبزاده در شانزدهمین جشنواره سینماحقیقت گفت: نادرطالبزاده از نخستین افرادی بود که درباره بیداری اسلامی سخن میگفت. شخصیت او انقلابی و کاریزماتیک بود. طالبزاده در حوزه سیاسی و ارتباطات در حوزه مقاومت استادی بلامنازع بود که توانست متفکران و افراد تاثیرگذاری از اروپا، روسیه و ... را دور هم گرد آورد. حالا آنها در موضوعات مهمی همچون مقابله با صهیونیسم و مقابله با تکبر و منفیگرایی رسانهای جهان گفتوگو میکنند.
قلبی به اندازه کوه داشت
مایکل اسپرینگمن، وکیل، نویسنده، کارشناس سیاسی، دیپلمات سابق و کارمند سابق و افشاگر وزارت خارجه آمریکا درباره نادر طالبزاده گفت: «[طالبزاده] به دنبال همکاری نزدیکتر میان ایران مسلمان با مسیحیان و یهودیان بود.
نادر نهتنها ذهنی شگفتانگیز و مهارتی فوقالعاده در تحلیل داشت، بلکه تواناییهای مدیریتی نادری نیز از خود نشان میداد. کنفرانس افق نو را بنیانگذاری و اداره میکرد و آمریکاییها، اروپاییها و اعرابی را به این کنفرانس دعوت مینمود که بعضی خبرنگار و سیاستمدار بودند و برخی فعال و متفکر و در ششمین دوره کنفرانس، می ۲۰۱۸، چند مقام سابق دولت آمریکا را دعوت کرد؛ از جمله افرادی از وزارت خارجه و دفاع و یک افسر سابق سیآیای. نادر دچار نارسایی قلبی شد، که برای من غیرقابلدرک بود، چون قلبی داشت که به اندازه کل وجودش بود؛ به اندازه کوه. عشق همهشمول نادر طالبزاده در دفعات بیشمار در دیدارها و مکاتبههای متنی ما -که [متأسفانه] بیشازحد کم بودند- مشهود بود. نادر از همه استقبال میکرد؛ صرفنظر از نظریههایشان؛ صرفنظر از دینشان.»
تلاش برای ایجاد صلح و عدالت
فیلیپ جیرالدی، عضو سابق سازمان جاسوسی آمریکا، سیآیای درباره زندهیاد طالب زاده گفت: «نادر طالبزاده اردوبادی بسیار برای صلح و عدالت در خاورمیانه کار کرد، و در ازای دردهایش توسط دولت آمریکا مجازات شد.
آخرین اهانتی که به او کردند زمانی بود که آمریکاییها عملا از شرکت در کنفرانسهای چندملیتی او منع شدند. دلیلش «تحریم»های وزارت خزانهداری بود که آمریکاییها را تهدید میکرد اگر جرأت شرکت در این کنفرانسها را به خود بدهند، با جریمه مالی و زندان مواجه میشوند.»
یک انقلابی اصیل
سندر هیکس، فعال و محقق آمریکایی هم در یادداشتی بعد از درگذشت طالبزاده نوشت: «دوست من در ایران در ۶۹سالگی فوت شد. نادر یکی از مخالفان مهم امپریالیسم آمریکا و یک انقلابی اصیل از سال۱۹۷۹[۱۳۵۷ شمسی] بود. سال۲۰۰۷ فیلم واقعا فوقالعادهای درباره عیسی به نام «مسیح»[«بشارت منجی»] ساخت. آن فیلم احتمالا میراث او خواهد بود؛ فرصتی برای مردم در غرب که عیسی را از دیدگاه اسلامی درک کنند.[تماشای این فیلم] قطعا میتواند مفید باشد.»
ضدصهیونیست و ضدامپریالیست
کیلب ماپین، خبرنگار آمریکایی که ساکن روسیه است، پس از درگذشت طالبزاده چنین نوشت: «جهان مردی واقعا بزرگ را از دست داد. عمیقا مایه افتخار من بود که در چند مورد با نادر طالبزاده دیدار و ارتباط داشتم. او فیلمساز، محقق، ضدصهیونیست، ضدامپریالیست و انقلابی بزرگ و درخشانی بود که چیزهای زیادی به من آموخت.»
میراث گرانبها
جیم دابلیو دین، سردبیر رسانه وترنز تودی آمریکا هم سال گذشته اینچنین به درگذشت طالبزاده واکنش نشان داد و نوشت: «نادر طالبزاده رفت، اما عمر میراث او بسیار بیشتر از دشمنان غربیاش و حامیان قلابی دموکراسی و آزادی بیان خواهد بود؛ همانهایی که اتفاقا طالبزاده را دقیقا به خاطر همین تحریم کردند که مواضعش بسیار مستحکم و قابلدفاع بودند. جایگزینکردن انسانهایی مانند نادر دشوار است؛ چراکه این افراد تمام استعدادهای لازم برای انجام کارهایی را دارند که دیگران نمیتوانند بکنند، مانند ساخت پل [ارتباطی میان انسانها]؛ و دل انجام کارهایی را دارند که دیگران نمیکنند.»
دروغهای آمریکا را رو کرد
کوین برت، نویسنده و کارشناس آمریکایی مطالعات اسلامی که خودش هم به دین اسلام گروید، در مصاحبهای ضمن این که به دلیل احتمال ترور بیولوژیک طالبزاده او را «شهید احتمالی» خواند، درباره تاثیر برگزاری کنفرانسهای افق نو گفت: «میدانیم کنفرانسهای افق نو تأثیر عظیمی داشتهاند، محور نومحافظهکار-صهیونیست در واشنگتن احساس کردند باید جلوی حضور آمریکاییها در این کنفرانسها را بگیرند. با تحریم افق نو و اعزام [مأموران] افبیآی برای هشدار به مهمانان آمریکایی این کنفرانس مبنی بر اینکه اگر در کنفرانسهای بعدی شرکت کنند بازداشت خواهند شد، قوانین بینالمللی حقوق بشر در تضمین آزادی انجمن را نقض و دفاع قانون اساسی آمریکا از آزادی بیان را تحقیر کردند. اگر از پیامدهای کنفرانس افق نو وحشت نداشتند، دست به چنین اقدام افراطی و غیرقانونیای در نقض قانون اساسی نمیزدند؛ اما این کنفرانس داشت متفکران آمریکایی را با مکتبهای جدید فکری آشنا میکرد و دیدگاههای آنان را درباره وقایع جهانی، به طور کلی و ایران، به طور خاص تغییر میداد. همه آمریکاییهای متعددی که میشناسم و در کنفرانسهای افق نو شرکت کردهاند، با دیدگاههای بسیار مثبتی نسبت به ایران به آمریکا بازگشتهاند. همهشان کموبیش یک داستان مشابه را روایت میکنند: قبل از اینکه به ایران بروند، تحت تأثیر بمباران رسانههای آمریکایی بودند که ایران را یک دیکتاتوری دینی فقیر، عقبمانده و سرکوبگر نشان میدادند. بنابراین وقتی به تهران رسیدند و کشوری مدرن، پرجنبوجوش و سریعاً در حال توسعه را دیدند که در آن متفکرها(از جمله علمای دینی) آزادند تا طیف بسیار وسیعتری از نظریهها را (نسبت به فضای جریان اصلی آمریکا) بررسی کنند، دچار شوک و «ناهماهنگی شناختی» شدند. سپس به آمریکا برگشتند و به آمریکاییها گفتند که ایران چقدر عالی است و چگونه رسانههای جریان اصلی آمریکا به طرز فجیعی درباره ایران و بسیاری چیزهای دیگر دروغ میگویند».
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
گروسی: مشکل تیم روحی و روانی است
شاهین بیانی در گفتوگو با «جامجم»: