برنامه سیدخندان به تهیهکنندگی محمدحسین بزرگی و سردبیری و اجرای محمدرضا شهبازی، شکل تازهای از برنامه طنز است که محور آن توجه به خانواده است و به قول تهیهکننده آن، قرار نیست به هر قیمتی مخاطب را بخنداند. آیتمهای متنوع این برنامه باعث شده تا در همین مدت اندک، طرفداران خود را پیدا کند. عوامل این برنامه معتقدند سیدخندان تلاش کرده کلیشه همیشگی برنامههای طنز را کنار بزند و شکل تازهای از برنامه طنز را ارائه کند. آنچنان که مولانا میفرماید: جنتی کرد جهان را ز شکر خندیدن / آموخت مرا همچو شرر خندیدن/ گر چه من خود ز عدم دلخوش و خندان بودم / عشق آموخت مرا شکل دگر خندیدن . به بهانه بررسی این برنامه، با برخی عوامل آن از جمله محمدحسین بزرگی تهیهکننده و محمدرضا شهبازی سردبیر و مجری گفتوگو کردیم.
محمدحسین بزرگی تهیهکننده برنامه سیدخندان درباره جزئیات طراحی و ساخت این برنامه به جامجم میگوید: مباحث محتوایی این برنامه بر اساس برنامه نطنز شکل گرفته که مجموعه باشگاه طنز انقلاب اسلامی چند سالی است آن را به شکل استیجی برگزار میکند. گاهی برنامه سیدخندان را افراد مختلفی اجرا میکنند و برخی مواقع، محمدرضا شهبازی مجری و سردبیر است. در واقع ما همان برنامه را به شکل برنامهای تلویزیونی درآورده و اجرا کردیم که در قالبهای مختلف و موضوع و محتوای طنز و البته به شکل آیتمی بوده است. به همین دلیل از نظر محتوایی و ایده ساخت، بر مبنای برنامه استیجی نطنز جلو رفتیم اما تلاش کردیم قالب و شکل محتوایی متفاوت و مناسبی برای برنامه تلویزیونی به آن بدهیم. وقتی برنامهای وارد تلویزیون میشود، طبیعی است که رنگ و بوی دیگری میگیرد. هم به لحاظ جنس مخاطب و هم از نظر اجزای مختلف باید مناسب مخاطب تلویزیون باشد. در واقع ایده اصلی از همین برنامه بود که در نهایت به برنامهای تلویزیونی تبدیل شد.
شفافسازی در کنار طنز
وی در خصوص برخی دیدگاههای مخاطبان و منتقدان و قرار گرفتن سیدخندان در امتداد برنامه پاورقی، عنوان میکند: کلمه امتداد برای مقایسه این دو برنامه کلمه درست و دقیقی است. به نوعی پیش از اینکه پاورقی شکل بگیرد، در حوزه سرگرمی به برنامهای شبیه سیدخندان فکر کرده بودیم. میخواستیم برنامهای داشته باشیم که در کنار اینکه مباحثی را تبیین و شفافسازی میکند، در یک بستر طنز اتفاق بیفتد و اثرگذاری آن هم بیشتر است. شاید برخی مباحث را نتوان به شکل جدی بگوییم و بتوان آن را در قالب طنز مطرح کنیم. اگر بخواهم یک کلمه در مورد پاورقی و سیدخندان بگویم، این که سیدخندان یک برنامه دورهمی خانوادگی است. ما در این دورهمی همه چیز را با هم داریم. یعنی مثلا حدود ۱۸-۱۷ قسمت برنامه در نوروز پخش کردیم که بخشهای مختلفی دارد. مثلا یک قسمت مربوط به گفتوگو و بخشی مربوط به بیان تجربه از زبان افرادی است که میتوانند آن را به مخاطب منتقل کنند. این دو بخش کمتر جنس طنز داشته است. شاید مزه طنز داشته، اما محتوای طنز نداشته. مثلا در یک قسمت، سراغ طلبهای روحانی رفتیم که در دوران کرونا، غسال بوده و افتخاری کار میکرده است. در یک قسمت هم سراغ سهیل کریمی، مستندساز رفتیم تا از تجربه خود در دوران اسارت بگوید. این بخش تنوع زیادی داشت و افراد مختلفی آوردیم. تهیهکننده برنامه سیدخندان در خصوص برخی نقدها به یکطرفه یا تکطیف بودن مخاطبان و افراد حاضر در سیدخندان، اینطور پاسخ میدهد: ابتدا باید بگویم که سیدخندان را نباید با برنامههایی مقایسه کرد که صدها قسمت از آن روی آنتن رفته است اما به هر حال این برنامه یک سوگیری دارد؛ در واقع رویکرد آن سرگرمی برای سرگرمی نیست. نمیخواهد اینطور باشد که دور هم بنشینیم و بخندیم و تمام شود. هیچ وقت هدفمان این نبوده است. در واقع نمیخواهیم به هر قیمتی مخاطب را بخندانیم. اگر شعر یا نقدی میگوییم به شکل طنز است اما محتوا دارد. مثلا وقتی شاعری درباره فرزندآوری صحبت میکند، ممکن است مضامین طنز هم داشته باشد اما اینطور نبوده که تنها بخواهیم یک مطلب طنز را بیان کنیم. این مسأله در تمام ابعاد برنامه وجود دارد. ما در این برنامه جناحبندی نداریم و تلاش کردیم همه طیفها را دعوت کنیم.
تا جای ممکن سراغ سلبریتی نمیرویم
وی تاکید میکند: ما ۱۷ قسمت تا قبل از شبهای قدر داشتیم که ۱۷ مهمان در آن یا ارائه داشتهاند یا با آنها گفتوگو شد. چند نکته باید بیان کنم؛ اول اینکه باید فرصت بدهیم تا این برنامه جلو برود و بعد بهتر میتوان درباره آن صحبت کرد. ما تاکید داریم که باید بیشتر افرادی را دعوت کنیم که با تمام جامعه و همه طیفها در ارتباط هستند. به هر حال، هر برنامهای خط فکری خود را دارد که شاید خط فکری برنامه ما هم به ما این اجازه را ندهد که هر سلبریتی را به برنامه بیاوریم. کما اینکه در قسمتهای پخششده هم تا جای ممکن سراغ سلبریتیها نمیرویم. البته منظورمان این نیست که لزوما سلبریتی چیز بدی است، بلکه میگوییم فضای جدیدی ایجاد کنیم. تاکیدمان هم نوع تازهای از ارائه است. مثلا اگر کسی بخواهد بیاید به شکل کلی از پیشرفتهای جمهوری اسلامی بگوید، برای مخاطب جذاب نباشد اما وقتی یک خبرنگار روایت خود از این مسأله را در قالب یک داستان بگوید، متفاوت خواهد بود.
ما سیدخندانیم نه خندوانه!
تهیهکننده برنامه سیدخندان تصریح میکند: تنها چیز جدی که در این مدت مطرح میشد، شباهت آن با خندوانه است، ولی باز هم میگویم مقایسه همین تعداد قسمت پخش شده با بقیه قسمتها، بهخوبی نشان میدهد که چطور بوده است. وی در پاسخ به این پرسش که شاید نقدهای اینچنینی بهدلیل این بوده که دورهمیهای شبانگاهی زیادی نداشتیم که با آن مقایسه شود، عنوان میکند: از همه مهمتر تداوم این برنامههاست. همین اتفاق درباره برنامههای حوزه کتاب هم میافتد و اگر کسی بخواهد برنامه اینچنینی بسازد با برخی برنامههای شناختهشده مقایسه میشود. این نقدها خیلی روبه جلو نیست و کمکی به برنامه نمیکند. باید درباره آیتمها و بخشهای برنامه صحبت کرد. بزرگی درخصوص استفاده نکردن زیاد از سلبریتی در برنامه سیدخندان تصریح میکند: دقیقا ما بهدنبال همین سلبریتیزدایی بودیم اما این به معنای استفاده نکردن از چهرهها نیست. بسیاری از چهرهها را در این برنامه دعوت کرده و میکنیم. اما آنچه به آن تاکید داشتیم، این بوده که تلاش نکردیم صرفا یک سلبریتی را بیاوریم. نکته دیگر این است که آوردن صرف سلبریتی کارکرد خود را از دست داده است، یعنی میخواهیم حال مردم را خوب کنیم و لزوما این مسأله حال مردم را خوب نمیکند.
لزوم توجه به سرگرمی
وی درخصوص خالی بودن جای برنامههایی شبیه به برنامه سیدخندان در میان برنامههای طنز تلویزیونی، عنوان میکند: واقعیت این است که پاشنه آشیل فضا همین است. یکی از این مسائل بحث سرگرمی و دیگری ورزش است. بهنظر من این دو مورد، اهمیت زیادی دارد. در حوزه سرگرمی، یکی از کارهایی که میتوان کرد، برنامهسازی است که ما تلاش کردیم سیدخندان را در راستای آن بسازیم. یکی دیگر از موارد، حوزه نمایش است که باید به شکل جدی به آن نگاه شود. در کل باید ایدههای مختلف را جلو ببریم تا بالاخره بتوانیم به یک نتیجه برسیم. بزرگی درخصوص تیم اتاق فکر برنامه، تصریح میکند: با توجه به اینکه این برنامه از نظر ساختاری طبق برنامه نطنز ساخته شده، این برنامه را هم تلاش کردیم با برخی عوامل این مجموعه جلو ببریم. افراد دیگری هم در کنار ما هستند که در نهایت خروجی مجموعه به یک خلاقیت در کارمان منجر شده است. تلاش کردیم از نوع نشستن مخاطبان تا نوع ارتباط گرفتن با مخاطب را به سمت خلاقیت ببریم و فضای مرسوم را بشکنیم تا به شکل همان دورهمی خانوادگی باشد. درست مثل همان دورهمیهای خانوادگی که همهچیز در آن بود و هر کسی جایگاه خود را داشت. یعنی اینطور نبود که از همان زمان ورود به خانواده دنبال خنده و خندیدن باشیم. در حقیقت خروجی همان دورهمی خانوادگی خودمان است. مسأله خانواده چیزی است که ما درگیر آن هستیم. میگوییم هویت و احترام در خانواده است و باید به هسته اصلی خانواده پرداخت. یعنی نباید به شکل تنها پند و اندرز باشد. ما تلاش کردیم در سیدخندان هم به آن به همین شکل بپردازیم. ابتدای برنامه را با قرآن شروع میکنیم چون میخواهیم آن را در خانوادهها زنده کنیم. به این مسأله توجه کردیم که در ردیف اول حتما بزرگتر و داخل جمعیت صاحبنفس حضور داشته باشد. به مسأله صحبت کردن و شنیده شدن در خانواده هم پرداختیم. اگر این موارد را به شکل درستی به خانوادهها ارائه کنیم، بهتر به دل مخاطب مینشیند. بههر حال باید قدری زمان بیشتری به سیدخندان بدهیم تا این مسأله جلو برود.
توجه ویژه به تماشاگر داخل برنامه
وی درخصوص آیتمهای مختلف برنامه توضیح میدهد: اگر بخواهم درخت سیدخندان را برایتان ترسیم کنم باید بگویم که تنه سیدخندان از چند بخش تشکیل شده که یکی از آنها، شعرخوانی و ادبیات است و تلاش کردیم به هر دو بخش ادبیات کهن و جدید بپردازیم. نقالی به شکل طنز و جدی را هم در برنامه داشتیم. بخش دیگر نمایش و آیتمهای نمایشی است که از حوزههای اصلی ماست. مسأله دیگری که به شکل جدی تلاش کردیم در سیدخندان به آن توجه کنیم، مسأله ارتباط با تماشاگرانی است که در سالن هستند. بهطور کلی از وقتی تماشاگر به برنامهها اضافه شده، نهایت استفاده از تماشاچی یک بله یا خیر بوده. انگار که مخاطب حاضر در برنامه در یک سیاهی قرار میگیرد که نهایت حضورش یک رقابت داخل برنامه است. شاید جالب نباشد اینطور بگویم اما در بسیاری از برنامهها به تماشاچی به شکل آکسسوار نگاه میکنند. در حالی که ما تلاش کردیم مخاطبی را که وارد برنامه میکنیم، برای آن برنامه باشد و اینطور نباشد که صرفا بخواهیم صندلی پر کنیم. بخش اصلی تنه سیدخندان خاطرهبازی و مسابقه با تماشاگر است که بازخوردهای زیادی از آن گرفتیم.
تهیهکننده برنامه سیدخندان تصریح میکند: بخش از تجربهات بگو هم جزو شاخههای اصلی است. در کنار این فضاهای اصلی، برخی فضاهای فرعی هم درنظر گرفته شده که نمک کار است؛ مثل گروه سرود یا راز فنا. در قسمتهای پخش شده، ما در ۱۳ شاخه برنامه داشتیم که شامل گفتوگو، شعر، مشاعره، استندآپ، نمایش، ترانه، آمار و... میشود. در ورژنهای جدید ممکن است بخشی از این موارد کم یا زیاد شود. این قول را به مخاطبان میدهیم که به مرور هرکدام از این بخشها قوت بگیرد و بههیچ عنوان یک فضای صرفا آنتنپرکن نباشد.
درخواست خاطرهگویی از مخاطبان
وی درباره بازخوردهای ارائه شده به برنامه و نحوه دریافت آن، میگوید: بخش زیادی از این بازخوردها از طریق شبکههای اجتماعی است که تلاش میکنیم از دوستان بگیریم. یک بخشی که تلاش کردیم ارتباط ما با مخاطبان باشد، درخواست ما از مخاطب برای خاطرهگویی است. یعنی گفتیم که مخاطبان برایمان خاطره بگویند. به طور کلی بازخوردهای مختلفی درباره برنامه داشتیم که یکی از آنها مربوط به بخش نمایش است که از شیوههای مختلف به دست ما رسیده است. معتقدیم تداوم برنامه مهم است. مثل برنامههای مختلف ورزشی در دنیا که همین تداوم روند آن را متفاوت کرده است. وی درخصوص دلیل نامگذاری اسم برنامه، میگوید: چند دلیل برای این کار داشتیم. یکی این بود که احساس کردیم مردم حس خوبی به اسم سیدخندان دارند. دوم اینکه خواستیم یادی از شخصیت فردی شود که عنوان سیدخندان را به او میدادند. سوم اینکه خنده در برنامه است و مضمون اصلی برنامه هم بر همین محور است. به همین دلیل عنوان سیدخندان را انتخاب کردیم. ضبط برنامه هفتگی است؛ چون میخواستیم مطالبی که مطرح میکنیم نزدیک به مسائل روز باشد. بعد از عید فطر هم به شکل هفتگی در کنار مخاطبان خواهیم بود. طبق برنامهریزی صورت گرفته، غیر از قسمتهای پخش شده، ۳۰ قسمت دیگر هم روی آنتن خواهیم بود.
گفتوگوی «جامجم» با سردبیر و مجری سیدخندان
تجربهای نو براساس شب طنز انقلاب اسلامی
بیشتر مخاطبان محمدرضا شهبازی را با برنامه پاورقی و همان لبخندهای معروفش میشناسند. او در این برنامه، مدل دیگری از اجرای خود را به مخاطب تلویزیون ارائه کرد. سیدخندان به گفته خود او، نوع دیگری از برنامه طنز است که نیاز به شکل تازهای از اجرا داشت. او در این گفتوگو به برخی شباهت و تفاوتهای دو برنامه شناختهشده از اجرای او یعنی پاورقی و سیدخندان اشاره میکند. به گزارش جامجم، محمدرضا شهبازی سردبیر و مجری سیدخندان در خصوص شکلگیری این برنامه به جامجم میگوید: این برنامه بر پایه توانایی و ظرفیتهایی است که پیش از این در «شب طنز انقلاب اسلامی» تجربه شده بود. شب شعر طنز به شکل ماهانه است که در آن شاهد حضور طنزپردازان و شاعران جبهه فرهنگی انقلاب هستیم که به ارائه اثر میپردازند. بعد از مدتی، به این نتیجه رسیدیم که این ظرفیت وجود دارد که همان برنامه را با تغییراتی برای مدیوم تلویزیون بسازیم. خیلی وقت بود به آن فکر میکردیم و نوروز امسال بالاخره آن را نهایی کردیم.
تفاوتهای سیدخندان و پاورقی
وی ادامه میدهد: سیدخندان به طور کلی با پاورقی متفاوت است. پاورقی یک برنامه صریح، جمع و جور و سیاسی است که سویههای فرهنگی، اقتصادی و ورزشی هم پیدا میکند. اما سیدخندان اینطور نیست و یک دورهمی جذاب، سرحال و شاد است که محتوای آن در یک فضای بسیار ملایم و خانوادگی بیان میشود. البته این اعتقاد وجود دارد که خانواده ایرانی، هم نسبت به مسائل سیاسی دغدغه دارد و هم مسائل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را موردتوجه قرار میدهد. به همین دلیل تلاش کردیم در این دورهمی خانوادگی، این مسائل را مطرح کنیم و دقیقا مثل یک جمع خانوادگی باشد که اعضای آن با وجود همه اختلافاتی که دارند، به شکل ملایم کنار هم حاضر هستند و در حال خوردن میوه با هم تبادل نظر دارند. در سیدخندان هم اگر گریزی به مسائل روز میشود، خیلی خانوادگی و ملایم است اما در پاورقی خیلی صریح و تند و تیز مسائل را مطرح میکنیم. وی در خصوص نقدهایی که نسبت به شباهت برنامه سیدخندان با خندوانه مطرح میشود، عنوان میکند: یک بحثی وجود دارد که برنامه خندوانه چند سال و نزدیک به یک هزار قسمت روی آنتن بوده که در ارتباط برقرار کردن با مخاطب موفقیت هم داشته است. در عین حال، در حوزه خودش جزو اولین برنامهها بوده و توانسته برخی چیزها را جا انداخته و برای خود کند. به همین دلیل ممکن است مخاطب برخی مواردی را که حتی در برنامههای دیگر هم بوده به نام خندوانه بشناسد. یعنی اگر شباهت به برنامه دیگر هم داشته باشد، باز هم آن را به عنوان برنامه خندوانه و شباهت به آن میشناسند. دلیل هم همان تداوم این برنامه روی آنتن است که باعث شده در چشم مخاطب دیده شود.
سردبیر و مجری برنامه سیدخندان تصریح میکند: مسأله دیگر این است که خندوانه تبدیل به اسم تیپیکال برنامههای طنز و سرگرمی شده لذا هر برنامهای این خصوصیات را داشته باشد، ذهن مخاطب و بیننده به سمت آن میرود. مثل مقایسههایی که یک زمانی برای برنامههای غمگین میشد و آن را شبیه ماهعسل میدانستند. در واقع یک سری برنامهها به دلایل مختلف مثل استمرار، دیدهشدن یا موفقیت، به یک معیار تبدیل شده و برنامههای دیگر را با آن مقایسه میکنند. برنامه سیدخندان هم با چنین استدلالی با برنامههای دیگر مقایسه میشود. با این حال، باید تاکید کنم که سیدخندان آیتمهای بسیار متفاوتی دارد؛ از نقالی طنز و قرآن خواندن ابتدای برنامه گرفته تا آیتم «از تجربهات بگو» و موارد دیگر. به نظرم اگر زمان داده شود و برنامه بتواند هویت خود را پیدا کند، از این صحبتها کم خواهدشد.
اعتقادی به طیفبندی نداریم
شهبازی درباره صحبت برخی کارشناسان در خصوص طیف یکجانبه مخاطبان برای حضور در برنامه میگوید: صحبت در این رابطه نیاز به میزگرد مفصلی درباره مخاطب شناسی دارد. باید بگویم نه در پاورقی و نه در سیدخندان به چنین مسألهای فکر نمیکنیم و اعتقادی به طیفبندی مخاطبان نداریم و به نظرم مخاطبان با اعتقادات مختلف پای برنامه مینشینند. اتفاقی که افتاده این است که ما شاهد حضور مخاطبانی هستیم که تا قبل از این کمتر در برنامههای طنز و سرگرمی شاهد بودیم و چون تا قبل از این کمتر آنها را نشان میدادند، دیده شدن عادی آنها هم به نظر زیاد میرسد. ما قشر زیادی از مخاطب داریم که شاید دوست داشتهباشند در یک برنامه طنز درباره مسائل مذهبی بشنوند. تا قبل از این یک تفکیکی وجود داشت که مثلا گفته میشد این مخاطبان اگر میخواهند از مسائل مذهبی بشنوند، باید بروند فلان برنامه را ببینند و برنامه طنز جای چنین مسائل یا مثلا «از هیات گفتن» نیست.
وی ادامه میدهد: ما به چنین تفکیکی معتقد نیستیم و اعتقاد داریم اینها بخشهای مهم و فراگیر زندگی مردم ایران است و نباید آن را حذف کرد. مثلا تجربه سفر اربعین که اگر کل ۱۰سال گذشته را بسنجیم، شاید بتوان گفت ۱۰تا ۱۵میلیون نفر از مردم این تجربه را داشتهاند، آن وقت اگر در برنامه سیدخندان استندآپ یا شعر طنز با این محوریت بخوانیم، برخی میگویند که برنامه سیدخندان برای عدهای خاص محتوا تولید میکند. در حالی که چه تجربه دیگری در ایران وجود دارد که اینقدر فراگیر باشد؟ این حاصل پیشفرضها و کلیشههای دیگری است که در سالهای قبل و در برنامههای دیگری شکل گرفته و این را باب کردهاند که جای این دست مسائل در برنامه طنز نیست ولو اینکه قشر زیادی از مردم را در بر بگیرد. ما این را قبول نداریم و احساس میکنیم که وقتی بخش زیادی از مردم ایران درگیر چنین تجربهای بودهاند، میتوان در برنامه طنز هم به آن پرداخت. به نظرم قدری زمان میبرد که کلیشه ساخته شده در همه این سالها تغییر کند. بازخوردها تا الان خیلی خوب بوده و بهتر از چیزهایی بوده که تصور میکردیم. افرادی که در حوزه برنامههای شبانه کار کردهاند، خوب میدانند چنین برنامهای برای اثبات خود نیاز به زمان دارد.
باید تیپیکال برنامههای طنز را تغییر دهیم
شهبازی میگوید: به نظرم ما نیاز به برنامههای متفاوتی در تلویزیون داریم. تیپیکال برنامههای طنز در تلویزیون خیلی مثل هم است و باید تغییر کند. تا قبل از این بیشتر اینطور بوده که یک گفتوگو با سلبریتی انجام میشده و بعد موسیقی و خواننده میآمد ولی ما به برنامههای دیگری هم در این حوزه نیاز داریم. باید به تیمهای مختلف امکان دهیم که بیایند و کار کنند تا در نهایت چند مورد موفق و خوب از آب درآید. یعنی نیاز به زمان دادن و ارائه فرصت به تیمها داریم. برنامههای سلبریتیمحور هم سالها روی آنتن بوده و درنهایت چند مورد آن گرفته است. ما تلاش نکردیم برنامه طنز شبانگاهی بسازیم. دنبال این بودیم که یک دورهمی سرحال، جذاب و خانوادگی روی آنتن ببریم که مفید و سالم باشد. یعنی الزاما همه بخشهای ما طنز نیست و میخواهیم محتوای جذاب ارائه کنیم که شاید برخی موارد طنز نباشد و گاهی چشم مخاطب را هم خیس کند. احساس میکنیم یک برنامه خانوادگی برای سرگرم کنندگی لزوما یا صرفا نباید به سمت طنز، موسیقی یا سلبریتی برود. در تجربه نطنز آیتمهای بسیار متنوعی را تجربه کردیم که بخشی از آن را در سیدخندان تجربه میکنیم. ممکن است برخی بخشها کم یا اضافه شود. این همان پروسهای است که باید قدری زمان به آن بدهیم تا برنامه خودش را بازسازی کند.
سردبیر و مجری برنامه سیدخندان به اتاق فکر برنامه اشاره کرده و میگوید: برنامه سیدخندان اتاق فکر دارد که متشکل از آقایان شفیعی، صاحبی و خانم فاطمه سادات رضوی علوی و دیگر دوستان است که بیشترشان طنزپرداز هستند و تجربه ساخت برنامه در این حوزه را دارند. اتاق فکر روی قالب، نحوه ارائه و محتوا فکر و برنامهریزی میکند. زیرنویس هم کار این گروه است که در ایدهپردازی به این نتیجه رسیدند برنامه فقط صوت و تصویر نیست و میتوان از همه ظرفیتها برای جذابتر کردن آن استفاده کرد.
وی به برخی بازخوردهای برنامه اشاره میکند و میگوید: یکی از پرتکرارترین بازخوردهایی که از مخاطبان گرفتم این بود که احساس میکردند این برنامه جای پاورقی است یا قرار است دیگر پاورقی را نداشته باشیم. بازخوردهای دیگر این بود که برخی میگفتند حتی در نوع مخاطب و جنس آنها تغییر احساس کردیم و گویی خودمان را میبینیم. میگفتند پیش از این در چنین برنامههایی شاهد حضور افراد خیلی شیک و خاص بودند و انگار حالا شکل متنوع و واقعی مردم ایران را میبینند و این تنوع شمایل را شاهدند. نسبت به محتوا هم همین دیدگاه را داشتند و اظهار رضایت میکردند.
تفاوت اجرا در ۲ برنامه متفاوت
شهبازی درباره تفاوت اجرای خود در دو برنامه پاورقی و سیدخندان میگوید: پاورقی و سیدخندان در جنبههای مختلف تفاوت و شباهت دارند. من در هر کدام تلاش میکنم اجرای مناسب فرم برنامه را داشته باشم. پاورقی برنامه طنز و تند و تیزی است که گاهی حتی از طنز هم عبور کرده و وارد هجو میشود. در این برنامه از میمیک صورت تا لحن و انتخاب کلمات را متناسب با فضای آن انجام دادیم. در سیدخندان هم با توجه به اینکه یک دورهمی خانوادگی است، تلاش میکنم مناسب محتوای آن اجرا کنم. در هر دوی این مدل برنامه، سالها تجربه داشتم و برنامههایی مثل همان برنامه استیجی نطنز یا برنامههایی مثل لیچار و مثلدرخت به کمکم آمدند. در هر کدام از این نوع برنامهها میکوشم آن بخشهایی از مدل اجرا را پررنگ کنم که مناسب برنامه مربوط باشد.
نیمنگاهی به برنامه «سیدخندان»
برنامهای صمیمانه برای آنتن شبانه
صدف تهرانی - گروه رسانه
بسیاری از مشکلات، مسائل و دغدغههای جدی و تلخ را میتوان با زبان طنز بیان کرد و میزان تاثیرگذاریاش هم بیشتر خواهد بود. از اینرو برنامهسازان بسیاری از این شیوه برای بیان مشکلات استفاده میکنند تا در رفع و حل آن مشکلات گامی برداشته باشند. اتفاقی که در برنامه «سیدخندان» افتاده است. برنامهای که در سال جدید از شبکه دو با اجرای محمدرضا شهبازی پخش میشود، شامل بخشهایی متنوع که در خدمت موضوع برنامه است. این برنامه معمولا با استندآپ مجری در مقابل حضار در استودیو آغاز میشود. این طنز شبانگاهی در تلاش است که مردم را بخنداند اما بهگفته عوامل برنامه نه به هر قیمتی. نکته جالب و مهم این برنامه این است که جمعی از هنرمندان جوان حوزه طنز که تا به امروز فرصتی برای حضور و مجالی برای ظهور استعدادشان در یک برنامه تلویزیونی نداشتند، در بخشهای مختلف برنامه هنرنمایی میکنند. از دیگر بخشهای جالب برنامه که مورد توجه مخاطبان نیز قرار گرفته است میتوان به گزارش مشاغل اشاره کرد که هر بار سراغ یک شغل میروند و با او از نگاه تازهای همکلام میشوند. بهعنوان مثال در یکی از قسمتهای این برنامه سراغ یک دندانپزشک رفته بودند و او خاطرهای از روزهای اولی که مشغول به کار شده، تعریف کرد و اتفاقا خاطره جالبی هم بود. اینکه با دیدن خون غش کرده است. در بخش دیگری از این برنامه نمایشی اجرا میشود که در آن باز هم با نگاه نقادانه مشکلات را بررسی میکنند و با زبان طنز آن را مطرح میکنند. یکی دیگر از بخشهای جالب این برنامه شوخی با آمارهاست که آن هم از قضا مورد توجه قرار گرفته است. یکی دیگر از بخشهای مهم و پرطرفدار برنامه هم حضور مهمانانی است که به برنامه میآیند و مجری سعی میکند از زاویه متفاوتی با آنها گفتوگو کند. میتوان گفت این برنامه یک دورهمی صمیمانه شبانه است که در آن هم میتوان خندید و هم میتوان تامل و تفکر کرد. سیدخندان در همین مدت کوتاه توانسته نظر مخاطبان بسیاری را که شامل خانوادهها میشود به خود جلب کند. چون هم خنده را روی لب مخاطبی میآورد که یک روز کامل پر از تشویش و دغدغه و دلمشغولیهای مختلفی را پشت سر گذاشته و هم باعث میشود از نگاه دیگری به مشکلاتش بنگرد. نکته دیگر اینکه در ایام نوروز مخاطبانی که در شهرهای دیگر ساکن بودند این مجال را برای حضور در برنامه پیدا کردند. آنهایی که به حضور در برنامههای تلویزیونی علاقهمند هستند و با مجری و مهمانها نیز تعامل پیدا میکنند و افراد مورد علاقه خود را از نزدیک میبینند. تا جایی که یکی از دستاندرکاران برنامه اعلام کرده قرار است تعامل مجری با حضاری که از شهرستانهای دیگر آمدهاند بیشتر شود. در نهایت میتوان گفت این برنامه بهدلیل ویژگیهایی که دارد، یکی از برنامههای پرمخاطب خانوادههای ایرانی است.
دورهمی در «سیدخندان»
فاطمه چشمی - گروه رسانه
در فرهنگ ایرانی شبنشینی و صلهارحام جایگاه ویژه داشته و اقوام مختلف نیز تاکنون در تمام این سرزمین به پاسداشت این فرهنگ زیبا کوشیدند. این دورهمیها در گذشت سالیان و تغییر سبکزندگی مردمان مخصوصا شهرنشینها، متحول شده و در گذشته نهچندان دور با گسترش شبکههای اینترنت و امکان ارتباط از راه دور شکل دیگری به خود گرفت. با شیوع کرونا ارتباط اقوام و دوستان فقط از طریق اینترنت و شبکههای اجتماعی ادامه داشت و تقریبا تمام اعضای خانواده در گوشی موبایل خود در فضای مجازی به مراوده و سرگرمشدن مشغول میشدند. در این بین سبک برنامهسازی در تلویزیون هم باید تغییر میکرد و برنامهسازان سعی میکردند نهایت خلاقیت خود را در سرگرمکردن و کمک به تحکیم بنیان خانواده به کار گیرند. برنامه «سیدخندان» نیز با همین هدف و در کنار تیمی خوشفکر و جوان شکل گرفت و توانست مخاطب را جذب و راضی نگهدارد. محتوای اصلی این برنامه، طنز متفاوتی برگرفته از فرهنگ عامه مردم است. حضور تماشاگران از شهرستانهای مختلف با اینکه یادآور دیگر برنامههای طنز در این حوزه بود اما حضور و مشارکت بیشتر تماشاچیان توانست فضای جدید و متفاوتی را به وجود آورد. نمونههای مشابه سیدخندان با استفاده از حضور چهرههای شناختهشده و گفتوگو با آنها در هر قسمت سعی بر جذب مخاطب بیشتر داشتند اما تیم سیدخندان توانست با استفاده از خلاقیتهای عوامل و نویسندگان خود آیتمهای جذابی به برنامه اضافه کند. شعرخوانی و همراهی تماشاگران با تعریف خاطرات خود و گاهی شاهنامهخوانی و... برای همگان یادآور دورهمیهای خانوادگی و محافل دوستانه بود و توانست هر شب به تعداد طرفداران خود اضافه کند. حضور مجریان جوان در برنامههای اینچنینی به مخاطب حس صمیمیت بیشتری میدهد. محمدرضا شهبازی، یک دهه شصتی خوشانرژی است که در زمینه بازیگری و نویسندگی طنز سابقه زیادی داشته و اجرای این برنامه هم از کارهای شاخص او میتواند باشد. استفاده از جوانان بااستعداد در زمینه استندآپ کمدی، موضوعی بود که در این برنامه به آن پرداخته شده و نتیجه قابلقبولی نیز کسب کرده است. دعوت از هنرمندان گمنامی که کمتر فرصت شرکت در چنین برنامههای پرمخاطبی را داشتهاند و معرفی چهرههای بااستعداد در زمینههای مختلف هنری از دیگر شاخصههای این برنامه بوده است. سیدخندان در ایام عید نوروز امسال نیز هر شب روی آنتن شبکه دوی سیما رفته و در ساعات پایانی شب توانست دورهمی شاد و گرمی برای هممیهنان خود به نمایش بگذارد و همچنان پخش آن ادامه دارد. ساخت برنامههای طنز فاخر و شوخیهایی از جنس فرهنگ ناب ایرانی و اسلامی همیشه دغدغه مدیران و برنامهسازان رسانه ملی بوده و هست. ادامه ساخت مجموعههایی از این جنس باید در اولویت این عزیزان باشد تا شاهد برنامههای تقلیدی و تکراری در شبکههای مختلف نباشیم. استفاده از نیروهای تازه و خلاق در عرصه طنز و نوآوریهایی بر پایه فرهنگ بومی ایرانیان نشان داد که میتوان برنامهای ساخت از جنس مردم که بتواند آنها را پای تلویزیون سرگرم و شاد کند!
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در استودیوی «جامپلاس» میزبان دکتر اسفندیار معتمدی، استاد نامدار فیزیک و مولف کتب درسی بودیم
سیر تا پیاز حواشی کشتی در گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با عباس جدیدی مطرح شد
حسن فضلا...، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با جامجم:
دختر خانواده: اگر مادر نبود، پدرم فرهنگ جولایی نمیشد