شاکی می‌خواهد مرا تلکه کند
گفت‌وگو با متهمی که به اتهام آزار و اذیت شیطانی دستگیر شده است

شاکی می‌خواهد مرا تلکه کند

روايتی تلخ از يك پرونده همسركشی

مردی كه پس از خفه كردن همسرش، جسد او را شبانه به بیابان‌های شریف‌آباد برده و دفن كرده بود، در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران پای میز محاكمه قرار گرفت. مادر مقتول در این جلسه برای داماد سابقش حكم قصاص خواست و گفت: «هیچ وقت قاتل دخترم را نمی‌بخشم و برای اجرای حكم حاضرم تفاضل دیه را پرداخت كنم.»
کد خبر: ۱۴۰۴۳۷۰
نویسنده ​​​​​​​محمد غمخوار - دبیر گروه حوادث

به گزارش خبرنگار جام‌جم، داستان زندگی مشترك سهیلا و امیر در بیستمین روز اسفند سال۱۳۹۹ به فصل پایانی خود رسید. فصلی كه پایانی غم‌انگیز برای سهیلا داشت و امیر را هم تا یك قدمی چوبه دار پیش برد. سهیلا هشت سال قبل با هزار امید به درخواست ازدواج امیر بله گفته بود. مردی كه پیش از این یك بار ازدواج كرده و با وجود داشتن یك بچه از همسرش جدا شده و حالا برای دومین بار قصد داشت با سهیلا زندگی جدیدی را آغاز كند. روزهای اول زندگی مشترك همه چیز خوب بود اما كم‌كم اختلاف‌ها شروع شد. سهیلا دوست نداشت زندگی‌اش خراب شود و به همین دلیل دندان روی جگر گذاشت و تحمل كرد. اما این اواخر سهیلا متوجه موضوعی شده بود كه دیگر تحمل امیر و این زندگی برایش سخت شده بود. امیر دوباره فیلش یاد هندوستان كرده بود و برای سومین بار قصد داشت پای سفره عقد بنشیند. این بار دیگر سهیلا كوتاه نیامد. هر روز دعوا بود و دعوا. تا این‌كه بیستم اسفند دوباره با هم دعوا كردند و این بار امیر عصبانی‌تر از همیشه به سمت سهیلا حمله كرد و وقتی به خودش آمد كه نفس‌های همسرش بالا نمی‌آمد و صورتش كبود شده بود. ترسیده بود و نمی‌دانست چه كند. منتظر ماند هوا تاریك شود تا جسد همسرش را از خانه بیرون ببرد. پیكر بی‌جان سهیلا را میان پتویی پیچید و روی دوشش انداخت. جسد را روی صندلی عقب ماشین پرایدش انداخت و به سمت شریف‌آباد حركت كرد. دو ساعت بعد با لباس خاكی و بدون سهیلا به خانه برگشت.

شروع تحقیقات پلیسی

تا صبح خواب به چشمانش نیامد. می‌دانست دیر یا زود ناپدید شدن سهیلا فاش می‌شود. او عادت داشت هر روز با مادرش تلفنی صحبت كند. اگر خانواده همسرش شكایت می‌كردند، اولین مظنون خودش بود. تصمیم گرفت دست پیش بگیرد. پس به كلانتری محل رفت و ناپدید شدن همسرش را گزارش كرد. ادعا كرد دیروز وقتی سر كار می‌رفت سهیلا در خانه بود اما عصر وقتی برگشت او در خانه نبود و هرچه منتظرش مانده تا برگردد بی‌فایده بود. حتی تلفنش هم خاموش شده بود.‌

امیر بعد از شكایت وقتی فهمید برادر همسرش در جست‌وجوی سهیلاست با او همراه شد تا شك‌ها را روی خودش كم كند. روز دوم پلیس به رفتار امیر مشكوك شد و تحقیق از او را آغاز كرد. مرد جوان این بار داستان جدیدی را مطرح كرد. « دو روز قبل می‌خواستم سركار بروم. سهیلا هم خواست او را تا جایی برسانم. در ماشین دوباره دعوایمان شد. به میدان اصلی شهر كه رسیدیم از ماشین پیاده شد و دیگر از او خبری ندارم.»

داستان‌سرایی‌های امیر بیشتر او را در مظان اتهام قرار می‌داد. سومین روز دیگر تاب نیاورد و واقعیت را فاش كرد. « با سهیلا اختلافاتی داشتیم. فكر می‌كرد می‌خواهم سرش هوو بیاورم. سه روز قبل سر همین موضوع درگیر شدیم. دستانم را دور گردنش حلقه زدم. او نیمه جان روی زمین افتاد نفس‌هایش به شماره افتاده بود. شالی را دور گردنش پیچیدم و با تمام توانم دو طرفش را كشیدم. وقتی مطمئن شدم مرده، جسدش را به شریف‌آباد بردم و در چاله‌ای دفن كردم. چندبار در آن منطقه چاله‌هایی دیدم بودم كه برای دفن جسد خوب بودند. بعد هم با صحنه‌سازی قصد فرار از مجازات را داشتم كه موفق نشدم.»

پس از اعترافات امیر، ماموران راهی محل دفن جسد شده و پیكر سهیلا را بیرون كشیده و تحویل خانواده‌اش دادند.

در دادگاه چه گذشت؟

پس از اعتراف امیر به قتل همسرش و بازسازی صحنه جنایت، بازپرس دادسرای پاكدشت برای متهم قرار جلب به دادرسی صادر كرد و پرونده برای محاكمه به شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران ارسال شد.

در جلسه رسیدگی به این پرونده كه به ریاست قاضی علی دلداری و با حضور قاضی مستشار راهی تشكیل شد، مادر مقتول به عنوان تنها اولیای دم سهیلا، درخواست قصاص داماد سابقش را مطرح كرد و گفت: دخترم مهربان بود اما این مرد او را بیگناه به قتل رساند. برای او حكم قصاص می‌خواهم و حاضر به گذشت نیستم. برای اجرای حكم قصاص قاتل دخترم تفاضل دیه را هم پرداخت می‌كنم.

رئیس دادگاه سپس با تفهیم اتهام به امیر از او خواست از خود دفاع كند. این مرد با قبول اتهامش گفت:« سهیلا زن خوبی بود. روز حادثه عصبانی شدم و او را كشتم. حالا هم از كار خود پشیمانم و امیدوارم مادر مقتول مرا ببخشد. من قصد قتل نداشتم و ناخواسته مرتكب قتل شدم.»

رئیس دادگاه: شناسایی محل دفن جسد، نشان می‌دهد از قبل به كشتن همسرت فكر كردی؟
متهم به قتل: نه همه چیز در یك لحظه رخ داد. من همسرم را دوست داشتم و نمی‌خواستم او را بكشم.
پس از دفاعیات وكیل متهم و آخرین دفاع امیر، قضات دادگاه شعبه دوم كیفری استان تهران برای صدور حكم وارد شور شدند.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها