حتی فرزندان خانوادههای مقید و محجبه نیز گاهی دچار تردید میشوند و میخواهند بدانند که چرا حجاب، درحالیکه بخش زیادی از مردم دنیا بدون آن مشغول زندگیاند لازم است. اینجاست که پای تبیین به میان میآید. چون اگر اقناع فکری اتفاق نیفتد نسل نوجوان و جوان به راهی میرود که شکل بیرونی آن همانی است که به آن بیحجابی و بدحجابی میگوییم.
درباره لزوم تبیین مبانی حجاب و عفاف اینبار با دکتر لیلا ثمنی، عضو هیاتعلمی دانشگاه الزهرا گفتوگو کردهایم، بانویی که این تبیین را واجب و پاککردن افکار غلط تحمیلی به این نسل را ضروری میداند، درعینحالکه به عملکرد متولیان حوزه فرهنگ در کشورمان کلی نقد دارد.
آنچه از مشاهدات میدانی پیداست گویای روند فزاینده بدحجابی در کشور است. به نظر شما چرا جامعه ما به این نقطه رسیده است؟
روند بدحجابی که قبلا بهصورت آرایشهای غلیظ یا حجابهای سست با حرکتی کند در حال پیشرفت بود اکنون با حرکتی تندتر در حال بروز و ظهور است. به عبارت دیگر، گرچه در ماههای اخیر و بهخصوص بعد از اغتشاشات به این علت که روند رسیدگی به بدحجابی و بیحجابی ضعیف شد تعداد بیشتری از بانوان جامعه حجابشان را ضعیف کردند ولی اینطور نیست که بگوییم همه جامعه یا اکثر قریببهاتفاق افراد درگیر شدهاند. شاهدش هم اینکه ما هنوز افراد زیادی را مشاهده میکنیم که حجابشان را چه به صورت برتر و چه با مانتو، روسری و شال حفظ میکنند و از انگشتنماشدن و قانونشکنی میپرهیزند. البته این حقیقت که عدهای تقیدات را کنار گذاشته و به جمع بیحجابها و بدحجابها پیوستهاند انسان را متاثر میکند ولی بازهم جای خوشوقتی است که با این شرایط کشف حجاب بسیاری از بانوان ترجیح میدهند از حریم حجاب حفاظت کنند. مطالعات علمی نیز ثابت کرده که وضعیت حجاب با میزان خشونت جنسی علیه زنان رابطه مستقیم دارد و هرقدر آمار کشف حجاب بالا برود آمار خشونتهای جسمی، کلامی و رفتاری نیز افزایش مییابد. بنابراین اگر زنان ما دنبال امنیت و آرامش هستند باید با پوشش مناسب خود، امنیت جامعه را نیز حفظ کنند.
بیشک یکی از دلایلی که وضعیت حجاب و عفاف در جامعه ما را به نقطه کنونی رسانده ضعف نهادهای فرهنگی بوده است. به نظر شما کمکاریهای فرهنگی چطور بستر بدحجابی در کشور را مهیا کرده و مهمترین ضعف در این حوزه چیست؟
معتقدم مهمترین ضعف نهادهای فرهنگی در کشورمان عدم تبیین مسأله حجاب است. زنی که بداند حجاب او چه تاثیر مثبتی بر تشکیل خانواده، تحکیم خانواده، تربیت فرزندان و سلامت و امنیت محیط کار و اجتماع دارد قطعا حجاب را رعایت میکند اما این تبیین سالهاست که صورت نگرفته و فلسفه حجاب آنطور که نیاز بوده بیان نشده است. ما کمتر جملاتی را در سطح عمومی میشنویم که درباره فواید حجاب یا درباره آسیبهای نبود حجاب در جوامع غربی و جامعه خودمان صحبت کند. ضرورت رعایت حجاب و عفاف به قدری عقلانی و منطقی است که فقط کافی است دربارهاش خوب صحبت شود و درباره فواید رعایت آداب پوشش و رعایت حیا در کلام، رفتار، نگاه و پوشش تبیین صورت گیرد اما نهادهای فرهنگی ما چنین کارهایی را انجام ندادهاند و برای حاکمشدن رفتار عفیفانه و تاثیر آن در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی آنطور که شایسته بوده برایش سیاستگذاری و برنامهریزی نکردهاند. متولیان فرهنگ باید این موضوع را در جامعه جا بیندازند که نبود پوشش عفیفانه تضییع حقوق اجتماعی است.
عدهای معتقدند یکی از ایرادات اصلی کار این است که حجاب به مسألهای سیاسی تبدیل شده یعنی بهجای اینکه یک مسأله قانونی و لازمالاجرا معرفی شود امری سیاسی تلقی شده است. آیا با این نظر موافقید؟
اینکه حجاب به مسأله سیاسی تبدیل شده موضوعی است که وجود دارد ولی همه ماجرا این نیست. حرکتهایی که مدتی است از بیحجابی با نیتهای ضدنظام و اهداف براندازانه استفاده میکنند تا از یکسو جامعه زنان و از سوی دیگر مردانی را که از این ولنگاریها بهرهمند میشوند با خود همراه کنند، قصدشان تحتتاثیر قرار دادن جامعه و رسیدن به اهداف خاص خودشان است. شاید هم برای مخالفت با نظام و براندازی راه دیگری را بلد نیستند و دستاویز دیگری ندارند. بنابراین حجاب را سیاسی جلوه میدهند. این درحالیاست که حجاب یک مسأله کاملا اجتماعی است و امنیت جامعه وابسته به رفتار عفیفانه زنان و مردان در حضورهای اجتماعی است.
آیا سیاسی شدن مسأله حجاب باعث نشده تا حجاب به نمادی از نافرمانی مدنی تبدیل شود؟
من هنوز این موضوع را تایید نمیکنم که حجاب نشانه نافرمانی مدنی شده ولی عدهای هستند که در این راستا تلاش میکنند. به اعتقاد من، حتی کسانی که حجاب قابلقبولی ندارند ولی با قوانین اسلام و قوانین کشور آشنا و موافق هستند علاقهای به نافرمانی مدنی ندارند گرچه عدهای میخواهند بیحجابی و بدحجابی را به این سمت ببرند اما اینها موفق نخواهند شد چون افراد موافق حجاب آن را بحثی عقلانی میدانند و خاصیت ایجاد امنیت و آرامش برای حجاب و عفاف قائل هستند. اگر افراد مغرض را کنار بگذاریم سایر افراد نیز حجاب را بحثی عقلی میدانند که برای حضور اجتماعی موثر و رشد استعدادها ضروری است.
تقریبا همگان متفقالقولند که ما در بخش الگوسازی برای حجاب مشکلات جدی داریم. به این ترتیب با اینکه میخواهیم با بدحجابی و بی حجابی مقابله کنیم ولی فروشگاههایمان پر است از پوشاک نامناسب که تامینکننده حجاب نیست. درباره این تناقض عملی مسئولان چه نظری دارید؟
این مسأله دقیقا یکی از مشکلات جامعه ما در حوزه حجاب است و به نظر میرسد یکی از ضعفهای نهادهای فرهنگی این است که میلی برای ورود به بحث تجاری حجاب ندارند. همین میشود که وقتی بهعنوان مشتری وارد مغازهها میشویم لباسهای اجتماعی متناسب با جامعه و فرهنگ اسلامی را پیدا نمیکنیم. اینها چه مفهومی دارد؟ آیا مفهومش غیر از مجوزدادن به پوششهایی است که در ویترینها به عموم عرضه شدهاند؟ بنابراین حرف ما این است که متولیان فرهنگی و دستاندرکاران حوزه حجاب و عفاف کوتاهی میکنند و بهجد باید دنبال راهحل باشند. اینکه پوشاک نامناسب در جامعه بهصورت کاملا آزادانه عرضه میشود نیز یکی از تناقضات قابل بحث است که مسئولان باید دربارهاش پاسخگو باشند.
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد