پیک جدید کرونا دور از انتظار نیست

آماده باش سازمان غذا و دارو به داروسازان

با من از مرگ مگو!

صدای پای بازگشت کرونا حالا بلندتر از پیش است، همزمانی امواج هشتم کرونا با فصل سرما و شیوع آنفلوآنزا و البته درگیری‌های دارویی باعث شده نظام سلامت ایران بیش از پیش آماده برای رویارویی با این موج باشد.
کد خبر: ۱۳۹۳۲۸۱

هفته گذشته ورود زیرسویه جدید به ایران از سوی سخنگوی وزارت بهداشت اعلام شد و دیروز هم گفته شد اولین مورد مشکوک به ابتلا به این زیرسویه در تهران شناسایی شده است. در رابطه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی یا میزان واکسیناسیون عمومی و مصونیت احتمالی از زیرسویه تازه حرف‌های بسیاری گفته شده اما این بازگشت کرونا یک پیامد دیگری هم دارد که حداقل تجربه نشان می‌دهد به شکل عجیبی آن را نادیده گرفته‌ایم. این که همین موضوع حالا برای نزدیک به ۵۱هزار کودک ایرانی یک ترومای هولناک است، یادآور سوگی است که هر چند یکی دو سالی از آن می‌گذرد اما هیچ‌گاه عادی نشده است. درست در میانه‌های تابستان سال گذشته بود که سازمان بهزیستی ایران اعلام کرد تا آن روز ۵۱هزار کودک در ایران بر اثر کرونا پدر یا مادر خود را از دست داده‌اند. حبیب‌ا... مسعودی‌فرید، معاون وقت سازمان بهزیستی در کنار این آمار هولناک همچنین گفته است که ۲۵درصد میزان اختلافات خانوادگی هم افزایش داشته است. آمار تازه‌تر از سرنوشت این کودکان را هفته گذشته می‌شد از زبان مسئولان وزارت تعاون شنید. این وزارتخانه اعلام کرد که ۱۴‌هزار ‌و ۶۱۳ کودک، سرپرست خود را به‌واسطه ابتلا به کرونا از دست‌ داده‌اند. هر چند خبر خوب این است که به گفته مدیرکل کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور، کودکانی که هر دو سرپرست خود (هم پدر و هم مادر) را به دلیل کرونا از دست داده‌اند هیچ کدام از آنها به سبب از‌دست‌دادن والدین به مراکز نگهداری بهزیستی وارد نشده است. وضعیت کنونی اما یک تردید ثابت را میان خانواده‌ها پیش می‌آورد، این که حرف از فقدان و مرگ با کودکان اساسا درست است یا نادرست؟ این که چگونه باید با آنها درباره قطعیتی به نام مرگ و نیستی حرف زد. برخی روان‌شناسان باور دارند که فرار از این موضوع پیامدهای به شدت ناگوارتری نسبت به گفت‌وگوبا آنها دارد. شکوفه موسوی، روانپزشک اطفال می‌گوید:«مساله‌ای که بسیار با آن مواجه شدم و شاید در فرهنگ ما پررنگ باشد، این بود که بزرگ‌ترها از طرح مساله مرگ با کودکان واهمه دارند. اروین یالوم می‌گوید که بچه‌ها بیش از توقع ما مرگ را می‌شناسند. او در کتاب روان‌درمانی اگزیستانسیال فصلی را به این موضوع اختصاص داده است. همچنین برونو بتلهایم در کتاب افسون افسانه‌ها می‌گوید حتی داستان‌هایی که درباره واقعیت هستند هم به مسائل مهم نمی‌پردازند. او عقیده دارد در افسانه‌ها به مسائل کلی پرداخته می‌شود. بتلهایم درباره نحوه آشناسازی کودکان با مرگ معتقد است که باید کودکان را مستقیما به وسیله داستان‌ها با این مقوله آشنا کنیم؛ چون در جهان افسانه‌ها می‌توان حقایق مهم را بدون به هم ریختن امنیت کودک مطرح کرد. نتیجه این که کرونا بیش از همه واقعیت‌ها این مساله را به ما نشان داد و باعث شد تا به مسائل کودکان جور دیگری بنگریم.»

درک سوگ با سطح رشد انسان‌ها مرتبط است. درک کودک از سوگ و مرگ با نوجوان و بزرگسال متفاوت است. مثلا آشنایی کودک سازگار با سوگ و مرگ در نسبت با کودک دیگری که در شرایط عادی هم مشکل دارد و دست خودش نیست، تفاوت دارد. این که کودک چه کسی را از دست داده و چه رابطه‌ای با او داشته یا شرایط اجتماعی و اقتصادی که توسط آن والد مهیا می‌شده و حالا از دست رفته چه بوده است نیز بر اندازه، عمق و نحوه سوگواری تأثیر بسیاری دارد. از سوی دیگر نحوه سوگواری کودک هم با دیگران متفاوت است. چرا که به باور روان‌شناسان کودک آنها در این دوران دچار اختلال‌های رفتاری می‌شود؛ چون برای زنده‌ماندن به حمایت والدین نیاز دارد و وقتی یک یا هر دو والدش را از دست می‌دهد، ترس بسیاری آنها را فرامی‌گیرد. وقتی کودکی یکی از والدهای خود را از دست می‌دهد، می‌ترسد که دیگر والد خود را نیز از دست بدهد. به همین خاطر است که رفتارهای بسیار وابسته‌ای نشان می‌دهد و اگر دو والد را از دست بدهد می‌توانیم فکر کنیم چه فاجعه‌ای رخ داده است.

روزنامه جام جم 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها