هوای شبهای زمستان کرمان بسیارسرد است اما جمعیت بسیاری که گرد مزار حاج قاسم دور هم جمع شدهاند نهتنها این سردی را احساس نمیکنند بلکه عشق به سردار دلها که آنها را از نقاط مختلف شهر کرمان و دیگر شهرهای کشور و دنیا به گلزارشهدای کرمان کشانده گرما بخش تمام وجودشان است. عاشقانی که برای زیارت مزار این شهید بزرگوار در صفهای طولانی میایستند تا برای دقیقهای هرچند کوتاه سنگ مزارش را ببوسند و فاتحهای نثار روح بزرگش کنند. در اینجا آرامش خاصی حاکم است. این آرامش را درست از زمانی که آخرین پله ورودی گلزار شهدا را پایین میآیی، میتوانی بهراحتی حس کنی؛ گوشهای بنشینی، چشمانت را ببندی و فارغ از غم و مشکلات دنیوی از آرامش خاص این مکان که روحت را نوازش میدهد، لذت ببری.
گلزار شهدای کرمان و مزار سردار شهید سلیمانی حتی برای کودکانی که همراه پدر و مادرشان به این مکان آمدهاند نیز آرامش بخش است و شاید به همین علت باشد که این کودکان در زیر سایه تمثال همیشه خندان حاج قاسم، ابومهدی المهندس و حسین پورجعفری که روی دیوار گلزار شهدا نصب شده، میایستند و عکس سلفی و یادگاری میگیرند.
شاید نتوان تصویر مردان و زنانی از اقشار مختلف، پیر و جوان با سلایق و اعتقادات مختلف را که در بین آنها حتی تعدادی خانم کمحجاب نیز به چشم میخورد، توصیف کرد که با دلهای پیوند زده به سردار دلها در گوشه و کنار گلزار شهدا نشسته و ایستاده، دعا میخوانند، گریه میکنند و گاهی قطرات اشکی که چشمانشان را تر کرده و روی گونههایشان جاری شده، پاک میکنند.
ارادت وصف ناشدنی به حاج قاسم
برای خادمین گلزار شهدای کرمان گرچه حضور همیشگی انبوه جمعیت مردمی که گرد مزار سردار سلیمانی جمع میشوند، عادی است اما بسیاری از آنها خاطراتی دارند که شنیدنش بیانگر میزان علاقه وصف ناشدنی دوستداران حاج قاسم است. همانند محمد اسماعیلیپور، یکی از خادمین گلزار شهدای کرمان که در محل این گلزار، وظیفه اجرا و مجریگری برخی برنامهها را نیز بهعهده دارد.
وی در گفتوگو با جامجم از خاطراتش میگوید: «از شهرها و روستاهای مختلف و از آدمهای ساده تا متمولانی که اینجا آمدهاند و در کنار مزار حاج قاسم فاتحه خواندهاند؛ در این مدت اتفاقات عجیبی رخ داده؛ اینکه تازگی از دست دادن حاج قاسم بعد از گذشت سهسال از شهادتش همانند روز اول است.»
خادم گلزار با بیان اینکه من هر وقت از حاج قاسم چیزی خواستهام به من عنایت شده، ادامه میدهد: «وقتی دفتر دلنوشتههای زائران را میخوانیم، میبینیم چقدر آنها به حاجقاسم ارادت دارند. چند وقت پیش فردی به نام حسین علیاف که مربی کشتی بود و از سیبری برای زیارت مزار حاج قاسم آمده بود به ما گفت من پهلوانی را در حاجقاسم شما دیدم یا خانمی که از یکی از کشورهای اروپایی آمده بود و با حسرت میگفت از اینکه شما در کشورتان حاج قاسم دارید، ما غبطه میخوریم.»
اسماعیلی پور به نکتهای اشاره کرده و ادامه میدهد که من در هرساعت از شبانه روز حتی نیمه شب که به اینجا آمدهام زائرانی را دیدهام و این اتفاق مرا یاد بیت شعری میاندازد که میگوید:
مزارش را ببین یک لحظه هم تنها نمیماند
بله ارباب زیر بار نوکرها نمیماند
رشادتهای حاج قاسم در قلب لبنانیها
ریحاب و مریم شیمن، دو بانوی لبنانی هستند که برای اولین بار به زیارت مزار حاجقاسم آمدهاند. مریم شیمن ۳۴سال دارد و وقتی از او درباره حاجقاسم سؤال میکنم، پاسخ میدهد: «حاج قاسم سرباز اسلام بود و همیشه کمک زیادی به ملت مسلمان لبنان میکرد. وقتی ما درگیر یک جنگ خانمانسوز با اسرائیل بودیم، حاج قاسم بهترین و بیشترین کمکها را به ما کرد و همیشه در قلب ما مردم لبنان میماند.»
وقتی از این بانوی لبنانی درباره احساسش از زیارت مزار حاجقاسم میپرسم، میگوید خیلی احساس خاصی دارد و چون اولین مرتبهای است که به زیارت مزار شهید سلیمانی آمده، حس غیرقابل توصیفی دارد.وی به ویژگیهای مردم ایران اشاره میکند و ادامه میدهد:«من در این مردم محبت و انسانیتی دیدم که از حاج قاسم گرفته شده و دلم میخواهد روزی در ایران زندگی کنم.»
عشق به شهدا ادامه دارد
در فاصله کمی از مزار سردارسلیمانی، ساختمانی با گنبدی فیروزهای رنگ وجود دارد که آرامگاه چند شهید گمنام است. مکانی که همواره جمعیت زیادی ترجیح میدهند نماز خود را در کنار ضریح این شهدا بخوانند.
حجتالاسلام مصطفی شیخی، یکی از روحانیون کرمانی زائر مزار سردار سلیمانی است که پس از اقامه نماز در کنار مزار شهدای گمنام با او همصحبت میشوم. قدمی میزنیم و درباره اینهمه عشق و علاقه مردم به شهدا و حاج قاسم میگوید به فرموده امام خمینی(ره) شهدا، امامزادگان مکتب عشق هستند.
این روحانی ادامه میدهد: «امامزاده به کسی میگویند که متصل به سلسله امامت و نبوت باشد، لذا شاید در ذهن ما خطور کند که چگونه این شهدا امامزاده میشوند و مردم در این سرمای هوا از نقاط مختلف برای زیارت آنها به اینجا میآیند در حالی که امام خمینی میفرمایند همین تربت شهدا مکانی خواهد شد که مردم تا ابد آنجا را زیارتگاه قرار خواهند داد.»
عشقی که در دل جهانیان ریشه دواند
در قسمت شمالی گلزارشهدای کرمان، اتاقی شیشهای وجود دارد که دور تا دور آن قاب عکسهای مختلف حاج قاسم نصب شده. اینجا دفتر سردار محمدرضا حسنی سعدی، مدیریت گلزار شهدا است. گفتوگو با سردار حسنی سعدی درباره حاج قاسم، بسیار جالب است، چون حرفهایش را از شب عید ۱۳۹۸ زمانی که با حاج قاسم در میان گلزار شهدای کرمان قدم میزده، شروع میکند.
مدیر گلزار شهدا میگوید:«در آن شب حاج قاسم آرزو کرد که هزار و دوازدهمین شهید دفن شده دراین گلزار باشد و حدود ۱۰ماه بعد این آرزوی سردار محقق میشود و پیکرش پس از شهادت در محلی که خودش در فضای خالی ما بین قبرشهیدان عنایتا... طالبی زاده و محمدحسین یوسف الهی مشخص کرده بود به خاک سپرده میشود.»
سردارحسنی سعدی ادامه میدهد: «از روز خاکسپاری شهیدحاج قاسم سلیمانی در ۱۸دی۹۸ تا کنون مزار او روزانه ۲۰۰۰ نفر زائر از نقاط مختلف کرمان و ایران دارد. ضمن اینکه زائرانی از ۷۰کشور دنیا برای زیارت حاج قاسم به کرمان آمدهاند. در بین این زائران فردی زرتشتی از تهران آمده بود و میگفت سردار دلها، دل منِ زرتشتی را برده و به اینجا کشانده است. همچنین دانشجویی که از کشور آلمان آمده بود درتماس تلفنی با مادرش میگفت من همان آرامشی را که در حرم امام رضا(ع) تجربه کردم در این مکان نیز دارم یا دانشجویی که از آمریکا در نامهاش خطاب به حاج قاسم نوشته بود من گرچه از ۸۰۰۰ مایل آنطرفتر برایت نامه مینویسم ولی قلب من کنار توست.»
مدیریت گلزار شهدای کرمان میگوید ما تاکنون به برکت مزار حاج قاسم سلیمانی در این مکان برای ۴۷۰زوج جوان مراسم عقد برگزار کرده و به آنها هدیه دادهایم. در ماه مبارک رمضان بیش از ۱۰۰۰نفر گرد هم میآیند و یک جزء قرآن را جمعخوانی میکنند و هر روز نماز ظهر و عصر به جماعت در این مکان برگزار میشود که در بسیاری از روزها بیش از ۱۰۰۰نفر در نماز جماعت شرکت دارند.»
وی با بیان اینکه گردوغبار مزار حاج قاسم شفابخش مردم و زیارت مزارش آرامشبخش آنها شد، پیش بینی میکند امسال درسومین سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی روزانه ۲۰هزار نفر زائر در این گلزار حاضر شوند.
شبی که حاج قاسم زائرش را نجات داد
سردار حسنی سعدی در بیان شیرینترین خاطرهای که از حاج قاسم دارد، میگوید: «در یکی از شبهای بسیار سرد دی سال گذشته در منزل درحال مطالعه کتابی درباره سردار سلیمانی بودم که از فرط خستگی در حالی که چراغها را خاموش نکرده بودم به خواب رفتم. در عالم خواب حاج قاسم را دیدم که مرا صدا میکرد و میگفت بلند شو، از خواب پریدم و دیدم تلفن همراهم در حال زنگ زدن است و شمارهای ناشناس. به شماره تماس گیرنده پیام دادم لطفا دستورتان را پیامک کنید، لحظهای بعد پیامکی با این مضمون آمد که من سرگرد علی اربابی از نیروی انتظامی کاشان هستم و همراه همسر، برادر و طفل کوچکم به زیارت مزار حاج قاسم آمدهایم و ماشینمان اینجا خراب شده، اکنون بالای مزار سردار هستیم و جایی برای اسکان نداریم. پیام دادم میآیم. خودم را به گلزار شهدا رساندم و در یکی از ساختمانها را باز کرده، بخاری را روشن کردم و به آنها اسکان دادم. در همان لحظه دیدم آن مرد با صدای بلند خدا را شکر میکند، علتش را پرسیدم گفت اگر شما نیامده بودید، مجبور بودیم در این هوای سرد با این طفل کوچک در ماشین بخوابیم. من گفتم به حاج قاسم میگفتید! که خانمش چند مرتبه دستش را بالا برد و گفت به خدا به حاج قاسم گفتم و از او کمک خواستم، من هم درپاسخ گفتم، بدانید همان حاج قاسم امشب مرا از خواب بیدار کرد و به کمک شما فرستاد.»
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد