چون و چراهای «باید ببازی»
گفت‌و‌گو با محمدجواد رئیسی، تهیه‌کننده مستند «بازمانده» که به موضوع امتناع ورزشکاران از مسابقه با حریفان رژیم‌صهیونیستی می‌پردازد

چون و چراهای «باید ببازی»

حقایقی که نیست را هست می‌کنند

کد خبر: ۱۳۹۱۳۲۹
نویسنده علی رستگار - گروه فرهنگ و هنر

تنوع و گوناگونی مضمون و ساختار، ازجمله ویژگی‌های شانزدهمین جشنواره بین‌المللی سینماحقیقت بود و تقریبا برای هر نگاه و سلیقه‌ای فیلم برای دیدن وجود داشت. سه فیلمی که اینجا ذکرخیر آنها شده و در سه فضای متفاوت روایت می‌شوند، تنها نمونه‌ای از این گستردگی محتوایی و روایی هستند.

یک)«عمار، عمار، عمار... مرکز۱۰... عمار... عمار عقب‌بکش، عقب‌بکش، اگه محاصره شدی. تو رو خدا عقب‌بکش، توروخدا... عمارعمار، عزیز.... عمارعزیز.... عمارهادی عمار/ هادی‌جان به داد ما نرسیدی برادر.../ عمارجان... ببین... هم یکم آرامشت رو حفظ کن بچه‌ها پوشش آتش بدن... آرام بیا توی موضع اولیه خودت عمار... .» همین دیالوگ‌های واقعی از بیسیم شهید مدافع‌حرم محمدحسین محمدخانی مشهور به عمار، فرمانده جوان تیپ هجومی سیدالشهدا در سوریه در ابتدای مستند «قرار روز شانزدهم» با پایگاه بیشتر از هر فیلم داستانی و سینمایی، تعلیق و هیجان و وجوه دراماتیک دارد. موقعیت این فرمانده تیپ که همپا و بلکه جلوتر از نیروها و سربازانش برای شناسایی مواضع دشمن، به دل تاریکی و حادثه زده، در میان نیروهای داعش محاصره شده و هر آن امکان شهادتش وجود دارد. شرایطی نفس‌گیر که بدون نیاز به هیچ بزک سینمایی و داستان‌پردازی، روی شنونده و مخاطب کار می‌کند و تاثیر می‌گذارد. قرار روز شانزدهم به کارگردانی سیدمحمداحسان اصغرزاده‌موسوی و تهیه‌کنندگی مرتضی شعبانی، یار قدیمی شهید آوینی در روایت‌فتح، با چنین دست‌فرمانی تا آخر می‌رود و مخاطب را با اثر و به‌ویژه قهرمانش شهید محمدخانی همراه می‌کند. این عقبه حضور شعبانی در جبهه و جنگ و تعلق‌خاطرش به مقاومت و توانایی‌اش در فیلمسازی، خروجی موثری در این سال‌ها دارد که به‌جز همین فیلم قرار روز شانزدهم در مستند تماشایی «گلوله‌باران» هم برجسته است، آثاری که دست مخاطب را می‌گیرند و با سربازان جان‌برکف به دل حوادث می‌برند و دلایل امنیت موجود را با نگاهی هنرمندانه به او یادآور می‌شوند.

دو) دوستعلی‌خان معیرالممالک، از رجال دوره قاجار و خزانه‌دار و رئیس ضرابخانه در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار جملاتی با این مضمون دارد: «غرض صوتی است که از ما به یادگار بماند. حقیقتا دو صنعت را بیشتر دوست می‌دارم؛ عکس و فونوگراف که دو نیست را هست می‌کنند.» مستند «دیافراگم» به کارگردانی جواد وطنی که از این جملات معیرالممالک هم بجا استفاده کرده، با تکیه بر پژوهش‌هایی ارزشمند و ترکیب مناسب روایت، مصاحبه و تصاویر و مستندات آرشیوی، سیر تاریخ تحول ضبط موسیقی و صدا روی صفحه‌های گرامافون و تأثیرات سیاسی ــ اجتماعی آن در دوره‌ تاریخی قاجاریه تا پایان پهلوی دوم را به تصویر می‌کشد و عیش و ضیافتی تمام‌عیار برای علاقه‌مندان عرصه موسیقی است.
​​​​​​​
سه) اهالی سینمای مستند زنده‌یاد هوشنگ میرزایی، مستندساز را خوب به یاد دارند، فیلمسازی که انتشار پست اینستاگرامی‌اش در واپسین روزهای زندگی، تلخ و تکان‌دهنده بود. او با انتشار عکسی از خود روی تخت بیمارستان، درد و رنج ناشی از کرونا و البته تنهایی و رنج فیلمساز مستند بودن را به مخاطب منتقل کرد. مستند «اپی، بین مرگ و زندگی» ساخته مهدی سالکی، مستندساز ایرانی مقیم سوئد عجیب مخاطب اهل مستند را یاد میرزایی عزیز و فقید می‌اندازد، منتها اینجا آن روی سکه را می‌بینیم؛ امید، شور زیستن برای غلبه بر نیستی و البته رفاه و امکاناتی که درست نقطه مقابل کمبودهای اینجایی است. سالکی مبارزه سخت و طولانی‌اش با کرونا را مستندنگاری می‌کند و به‌ویژه با آن زبان سوئدی و چهره‌ای که بی‌شباهت به گونار بیورنستراند، بازیگر ثابت فیلم‌های اینگمار برگمان نیست، اثری تماشایی و امیدبخش می‌سازد، همچون نوری در تاریکی.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها