هگل در مبدا و منشا تمام اتفاقات عظیم یک قرن اخیر قرار دارد!

ببینید | معمای هستی

پژوهش کار اقلیت خاصی است

کد خبر: ۱۳۹۱۰۴۱
نویسنده منصور خلج - نویسنده و پژوهشگر

پژوهش، سنتی دانشگاهی است و از زمانی شکل می‌گیرد که دانشگاه‌ها شروع به فعالیت کردند؛ یعنی از قرن ۱۳و۱۴ که همزمان می‌شود با رنسانس. در قرون ۱۳و۱۴، با ایجاد دانشگاه‌هایی مانند آکسفورد، کمبریج، سوربن و ... دانش از حوزه کلیسا و دیرها بیرون می‌آید و به اهل دانش‌های جدید و روز سپرده می‌شود و فلاسفه‌ای مانند کانت، دکارت، هگل و... شروع می‌کنند به ظهور کردن که هریک بر اندیشه‌های دیگری کار می‌کند.

در حقیقت، تحول علوم انسانی در دوره رنسانس شکل می‌گیرد و با اختراع دستگاه چاپ توسط گوتنبرگ، کتاب‌های مهم دنیا که تا آن زمان بسیار اندک بوده‌اند منتشر می‌شوند.
تاریخ نشان می‌دهد به فاصله ۵۰سال، بیشتر کتاب‌های بزرگ و مهم دنیا به زبان‌های مهم آن زمان چاپ و ترجمه می‌شوند و سنت دانشگاهی شکل می‌گیرد. به این معنا که این کتاب‌ها خوانده می‌شوند و کار بر آنها آغاز می‌شود و با شکل‌گیری دائره‌المعارف‌ها در قرن ۱۷و ۱۸ دانش جدید در اختیار جهانیان قرار می‌گیرد.
اما اغلب دوستان تئاتری ما به امر پژوهش بی‌توجه هستند و بیشتر به بازیگری یا کارگردانی گرایش دارند و پژوهش برای کمتر کسانی جذاب است، زیرا کاری است بسیار دشوار و نیازمند خواندن، جست‌وجو و استمرار بسیار.
بنابراین کار هر کسی نیست و لازم است فرد صاحب‌نظر، اندیشه، ایده یا سوژه‌ای باشد که بخواهد درباره آن تحقیق کند.اما این‌که چرا حلقه‌های مفقوده در زمینه پژوهش زیاد است، باید چند نکته را در نظر گرفت.

۱- پژوهش جنبه مادی چندانی ندارد. چاپ اثر با مشقاتی رو‌به‌روست به‌ویژه با توجه به وضعیت نشر و استقبالی که چندان چشمگیر نیست یا اصلا سفارش‌دهنده‌ای وجود ندارد. حتی تعداد نمایشنامه‌نویسان در قیاس با کارگردان‌ها و بازیگران کمتر است، چون نویسنده باید صاحب دیدگاهی باشد و نوشتن برای همه آسان نیست. بنابراین مشکل پژوهش مضاعف می‌شود. مثلا چند نفر داریم مثل بهرام بیضایی که هم پژوهش دارد و هم نمایشنامه می‌نویسد. جالب است نمایشنامه‌های او بسیار در پژوهش‌هایش ریشه دارد. یعنی وقتی کتاب پژوهشی «نمایش در ایران» را می‌نویسد، متوجه غنای انواع نمایشنامه‌های ایرانی می‌شود. بنابراین پژوهش کار اقلیت خاصی بوده و واقعیت این است که متقاضی زیادی هم ندارد.

۲- نبود سفارش‌دهنده یکی دیگر از مشکلات است. پژوهشکده‌های زیادی داریم که بودجه‌های خوبی هم دارند و گاهی کارهایی می‌کنند و آماری هم می‌دهند ولی پژوهش بر اساس ذوق و سلیقه شخصی اتفاق می‌افتد. یعنی کسی باید شور و علاقه و انگیزه انجام پژوهشی را داشته باشد و البته دستمزد این کار، زندگی آن پژوهشگر را تامین نمی‌کند. با این حال مراکزی که بودجه و امکانات دارند، می‌توانند سفارش‌دهنده باشند.

۳- شکی نیست که در هر زمینه‌ای تا پژوهش نکنیم و نواقص و کمبودها یا نیازهای‌مان را نشناسیم، نمی‌توانیم محصول درستی به دست آوریم. پژوهش است که برای ما بسترسازی می‌کند. پژوهشگر می‌تواند بازوی فکری باشد و به داشتن چشم‌انداز یا برنامه‌ریزی برای آینده کمک کند. پژوهش که روز و هفته ندارد، بلکه امری مستمر و بلندمدت است که با پیگیری و تداوم، به جریانی پویا تبدیل می‌شود ولی بدون بسترسازی درست، استمرار پیدا نمی‌کند.

 

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها