ایرج قادری هم بعد از ساخت یک فیلم مشهور و پرفروش دیگر «تاراج» تا سالها ممنوعالکار بود و سعید راد هم بعد از بازی در دو سه فیلم دیگر از جمله دادشاه و عقابها، مهاجرت را ترجیح داد و سالها بعد برای ادامه بازیگری به وطن برگشت. در واقع اسم فیلم و وضعیت قهرمانان آن در قصه به شکلی معنادار و تقدیری، به حال و روز خود این ستارههای سابق میمانست و فردین، ملکمطیعی، قادری و راد، به نمایندگی از ستارهها و سینماگران قبل از انقلاب در شکاف ایجادشده و دگرگونی اساسی جامعه، در برزخی بیپایان به سر میبردند، درحالیکه شاید اگر مدیران فرهنگی و سینمایی تصمیم دیگری میگرفتند و مجال جولان به تناقضات تصمیمگیری عدهای قلیل نمیدادند، میشد از ظرفیتهای محبوبیت این ستارهها برای جذب مخاطبان سینمای سالم و فرهنگی پس از انقلاب استفاده میشد. مستند برزخیها به کارگردانی عارف افشار و محصول سازمان هنری رسانهای اوج، در مصاحبه با برخی سینماگران شناخته شده، به واکاوی مسائل و حاشیههای این اثر سینمایی و عوامل آن پرداختهاست. ضمن اینکه این روزها میتوانید به تماشای این مستند در پردیس سینمایی ملت بروید، خواندن این گفتگو با کارگردان فیلم هم خالی از لطف نیست.
چه شد سراغ ساخت چنین مستندی رفتید؟
موضوع اصلی این مستند، دغدغه شخصی من بود. به نوعی ماجرای فیلم برزخیها تبدیل به یک مسأله شخصی برای من شدهبود. به واسطه علاقهای که از همان سنین کودکی به سینما داشتم و پیگیریای که در حوزه نشریات و مجلات سینمایی داشتم، از همان زمان همیشه این مسأله در ذهنم بود که چرا تابوهایی وجود دارد که هیچکس نمیتواند درباره آنها صحبت کند. مستند برزخیها درباره اولین فیلم توقیفشده در سینمای ایران در سالهای بعد از انقلاب است و اتفاقات مرتبط با این فیلم بهگونهای رقم خورد که گویی مبدأ سلسله اتفاقاتی شد که تا ۴۰ سال بعد هم ادامه پیدا کرد. تمام سعی ما این بود که ماجراهای مرتبط با تولید، اکران، حواشی و سرانجام این فیلم را که منتهی به یک سری اتفاقات دیگر در سالهای بعد شدهاست، روایت کنیم. از این منظر مستند برزخیها شاید صرفا درباره این فیلم نباشد، بلکه درباره تبعات و تأثیرات این فیلم و حواشی آن بر سینمای ایران هم هست.
ریشه اصلی حواشی به وجودآمده برای فیلم برزخیها چه بود؟
دلیل اصلی توقیف این فیلم، بنابر روایت افراد و اسنادی که موجود است و در فیلم به بخشهایی از آنها اشاره شده، حضور بازیگران و چهرههای مطرح سینمای قبل از انقلاب در آن بودهاست. نکته مهم این است که این فیلم، همانطور که در مستند ما هم روایت میشود، تمام مسیرهای قانونی را طی کردهبود و بهطور کامل طبق سیکل اداری تعریفشده در کشور، مجوزهای لازم را دریافت میکند و به اکران میرسد. این فیلم در واقع به دلایلی خارج از قواعد و قوانین مرسوم از پرده سینماها پایین کشیده میشود. دلیل این اتفاق هم حضور بازیگرانی مانند مرحوم فردین، ایرج قادری، ناصر ملکمطیعی و سعید راد در فیلم بودهاست. باید به این نکته توجه داشت که ما حتی در سینمای قبل از انقلاب هم فیلمی نداشتیم که این ترکیب از ستارگان آن زمان سینما، در کنار هم در آن حضور داشتهباشند، این نکته مهمی است. همواره این نکته در قراردادهای ساخت فیلم در سالهای قبل از انقلاب لحاظ میشد که مثلا چگونه دو بازیگر مانند ایرج و فردین، در کنار هم در یک فیلم حضور داشتهباشند. همه این مسائل رعایت میشد و با این اوصاف، این بازیگران بعد از انقلاب، حاضر میشوند در کنار یکدیگر در فیلمی با این موضوع ایفای نقش کنند. همین مسأله به تنهایی یک اتفاق بزرگ در سینمای ایران به حساب میآمد که متأسفانه حاصل آن به قهقرا میرود و آنگونه که باید قدرش دانسته نمیشود.
عبارت «دوستان احمق و دشمنان زرنگ» کلید واژه مهم فیلم است.
هم فیلم برزخیها و هم مستندی که من ساختهام، یک دغدغه مشترک دارند. دغدغه امروز من دقیقا همان چیزی است که سعید مطلبی در مستند به آن اشاره میکند، اینکه شاهد شکلگیری یک خطکشی میان مردم هستیم. این خطکشی هم از سوی دوستان احمق و دشمنان زرنگ، در حال پررنگ شدن است. این حرفی است که سعید مطلبی در این مستند به آن اشاره میکند و در آن سالها داشتهاست. اتفاقا سالها بعد حاجقاسم هم بر آن تأکید کردهاست؛ همان جایی که میگویند این دخترهای بهظاهر بدحجاب هم دختر ما هستند. مسأله و دغدغه اصلی من که باعث شد هفت سال تحقیق و پژوهش کنم تا در ۳۰سالگی اولین مستندم را با این موضوع بسازم، همین مسأله بودهاست. مشکل اصلی ما در کشور این است که مدام داریم مردم را از یکدیگر جدا میکنیم و فصل مشترک ما که همان «ایرانی بودن» است، مدام دارد کمرنگتر میشود. همین میشود که عدهای به صراحت میگویند ما از باخت تیم ملی فوتبال کشورمان، خوشحال شدهایم! در مقابل هم عدهای میگویند شما چرا خوشحال هستید! من ماجرای برزخیها را دستمایهای قرار دادم تا بگویم حرف همه این طرفها قابل شنیدن است. حتی قطب منفی روایت را هم در فیلم حفظ کردهام و برخلاف اینکه عدهای میگویند آقای عبدخدایی را در فیلم زدهام، اینگونه نبودهاست. اتفاقا زمانی که سراغ آقای عبدخدایی برای مصاحبه رفتم، خودش به من گفت عضو شورایعالی فرهنگ و هنر و منصوب مهندس موسوی در سال ۶۰ بودم و این نکتهای بود که من اساسا نمیدانستم. البته تأکید کرد این نکته در فیلم مطرح نشود، اما برای خود من جالب بود. آنچه در فیلم میگوید هم کاملا حرفهای خودش است و من هیچ حرفی را در دهان او نگذاشتهام. حتی آقایان عربسرخی و آرمین هم با همین نگاه در مقابل دوربین من نشستند. آنقدر این مسأله حمیت و اتحاد ملی برایم مسأله است که حتی سعی نکردم شخصیتی مانند محسن مخملباف را که مشخصا در این جریان کاراکتر منفی ماجراست، تخریب کنم. هنوز هم نگاه من این است همه این افراد هموطن ما هستند و در مقطعی شاید اشتباهی هم کردهباشند. سعید مطلبی به من توصیه کرد حواست باشد دچار خطکشی نشوی، میگفت حرف ما این است که ما همه با هم بودهایم. این نکته برای من هم بسیار مسأله بود.
این ماجرایی که صادق خلخالی آن موقع تصمیم به اعدام ایرج قادری گرفت، جدی بود؟
این جریان در آن مقطع بسیار جدی بودهاست. یکی از نکاتی که در این مستند به آن توجه داشتم، این بود که گاهی آدمها سرجای خود نیستند. قطعا در کارهای بعدی من هم این نگاه ادامه خواهدداشت. در آن ماجرا هم زمانی صادق خلخالی تصمیم به اعدام ایرج قادری میگیرد که در عمرش، هیچ شناختی نسبت به این فیلمساز نداشتهاست! حتی عدهای میگویند زمانی که ایرج قادری را میگیرند، خلخالی خطاب به او میگوید: «تو همان هنرپیشه معروفی هستی که دیگران میگویند.» یعنی حتی تا این اندازه از او شناخت نداشتهاست. آن وقت همین آدم تصمیم به صدور حکم جلب هنرمند درجه یک کشور میگیرد و تنها به دنبال آن است او را اعدام کند. تصور کنید تأثیر این اتفاقات بر روحیه ایرج قادری چقدر بودهاست که تا سالها نتوانست این میزان کینه یک فرد نسبت به خودش را هضم کند. ما الان داریم درباره صدور حکم اعدام صحبت میکنیم، اما من میگویم حتی در مراتب پایینتر مانند صدور حکم عدم فعالیت این هنرمندان هم باید سنجیده عمل میکردیم. سعید مطلبی تعریف میکند در میدان انقلاب، جلوی سینمای بهمن او و ایرج قادری در خودرو نشستهبودند و به چشم خود میدیدند عدهای تصویر برزخیها را از سردر سینما پایین میکشیدند! او میگفت ما گریه میکردیم و این صحنه را میدیدیم. حرف من این است که برخورد با این هنرمندان آنقدر بد بود که حتی میتوانم بگویم، ناصر ملکمطیعی از همین درد، دق کرد. ماجرای مرحوم فردین، کمی متفاوت بود، اما ناصر ملکمطیعی به معنای واقعی کلمه، دق کرد. دو بار اجازه حضور جلوی دوربین به او دادند، اما اجازه اکران و پخش به آن ندادند. فیلم علی عطشانی بود که پخش آن کامل منتفی شد. تصور کنید فردی در ۷۰ سالگی چقدر تحمل دارد؟ من با این افراد صحبت کردهام، آنها میگفتند باور کنید ما انتظار نداریم اجازه حضور در یک فیلم سینمایی به ما بدهید، اما ما را تحقیر هم نکنید. بحث اصلی کیفیت برخورد ما با این هنرمندان است؛ برخوردی که در تمام این سالها هیچگاه درست نبودهاست.
موافقید روایت مستند کمی دوپاره است و از جایی به بعد روایت روی مدیران وقت ارشاد دوره خاتمی متمرکز میشود؟
این اتفاق کاملا تعمدی است. در ابتدای همین گفتگو هم تأکید کردم ما سوژهای به نام فیلم برزخیها داشتیم، اما سوژه مستند من این نیست، بلکه سوژه مستند من «اولین فیلم توقیفی سینمای ایران و تبعات و حواشی آن» است. این حواشی تا ۴۰ سال بعد هم ادامه پیدا کردهاست و من بهعنوان مستندساز باید به اتفاقات بعد از این ماجرا هم میپرداختم. باید نشان میدادم حاصل آن تفکر چه شدهاست و چرا امروز میخواهیم دربارهاش صحبت کنیم. پس این تغییر زاویه روایت در فیلم، کاملا عامدانه بودهاست.
به روایت سینماییها
فیلم برزخیها به کارگردانی ایرج قادری قصه گروهی مجرم را روایت میکند که روز ۲۲ بهمن ۵۷ و همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی از زندان فرار میکنند. آنها که قصد دارند از کشور خارج شوند، در روستایی مرزی با مردی به نام سیدیعقوب آشنا میشوند که سعی میکند با گفتار و رفتارش مجرمان را از رفتن و فرار منصرف کند. قصه مستند برزخیها ساخته عارف افشار، اما با حضور چهرههایی، چون حسین فرحبخش، عبدا... علیخانی، سعید مطلبی، سیدضیاء هاشمی، محمدعلی نجفی، مهدی کلهر، مهدی صباغزاده، سیدغلامرضا موسوی، محمدمهدی حیدریان و محمد عبدخدایی روایت میشود.
روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
رضا بدرالسماء هنرمند پیشکسوت عرصه نگارگری در گفتوگو با «جامجم»:
وزیر صنعت، معدن و تجارت در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم» مطرح کرد:
حسین الحاج حسن، نماینده پارلمان لبنان در گفتوگو با «جامجم» بیان کرد:
در گفتوگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانههای داخلی و معاند را بررسی کردهایم