به گزارش جام جم آنلاین ، رسیدگی به این پرونده از شامگاه سوم شهریور سال گذشته و بهدنبال مرگ مردی جوان در نزدیکی پل جوادیه آغاز شد. پسر جوانی به نام کوروش که موضوع را به پلیس و اورژانس خبر داده بود در تحقیقات به پلیس، گفت: من بلاگر هستم و از شهرستان برای ملاقات با دختر مورد علاقهام به تهران آمدهام. ساعت حدود ۱۰شب در خیابان قدم میزدم که یک موتورسوار دو ترک به من نزدیک شد. موتورسواران مرا به گوشهای خلوت کشانده و با تهدید گوشی تلفنهمراهم را که ۳۵میلیون تومان قیمتش بود سرقت کردند. وقتی سوار موتور شدند تا فرار کنند، من از پشت ترکنشین موتورسیکلت را کشیدم و او تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد. همدستش هم فرار کرد.
پسر جوان به نام شاهین بازداشت شد و تحقیقات درباره ادعایش ادامه داشت تا اینکه پزشکی قانونی در گزارش خود علت مرگ را ضربه به سر و فشار بر عناصر حیاتی گردن اعلام کردند.
پس از ۱۰۸روز سکوت، متهم به قتل اعتراف کرد و گفت: یکی از دوستانم حدود چهار میلیون تومان به من بدهکار بود من هم به جای پولم گوشی تلفنهمراهش را گرفتم و به تهران آمدم، اما در اطراف ترمینال جنوب مأموران پلیس پسر جوانی را بازداشت کرده بودند که مظنون به سرقت بود. همانطور که متهم را سوار بر خودروشان میکردند، به من هم مشکوک شده و مورد بازرسی بدنی قرار دادند که با پیدا کردن دو گوشی تلفنهمراه داخل جیبم شک آنها بیشتر شد. برای مأموران توضیح دادم که گوشی متعلق به دوستم است و بهجای طلب چهارونیم میلیونیام گرفتهام. مأموران با یاشار تماس گرفتند و او به تهران آمد و حقیقت را گفت و من آزاد شدم. همزمان با من پسر جوانی به نام امیر که او هم در ترمینال بازداشت شده بود آزاد شد و با هم دوست شدیم. روز حادثه او به بهانه اینکه در یک منطقه در جنوب تهران ۱۵میلیون تومان پول زیر خاک جاساز کرده، از من خواست با او به آنجا بروم، اما وقتی رسیدیم او با تهدید چاقو مرا مورد آزار و اذیت قرار داد. من هم برای دفاع از خودم و تلافی اقدام شیطانی او دستم را دور گردنش انداختم و فشار دادم که متوجه شدم حالش بد شده و نیمه هوش روی زمین افتاد. ترسیدم و شروع به داد و فریاد کردم و از مردم کمک خواستم وقتی پلیس آمد بهناچار سناریوی سرقت گوشی را مطرح کردم. با تکمیل تحقیقات در دادسرای جنایی تهران برای شاهین کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه دادگاه اولیایدم مقتول در جایگاه قرار گرفته و برای قاتل پسرشان درخواست قصاص کردند. سپس متهم در جایگاه قرارگرفت و در دفاع از خود گفت: «چند روز قبل از ماجرا برای دیدن دختر مورد علاقهام از استان فارس به تهران آمدم. روز حادثه در حال قدم زدن در خیابان بودم که دو موتورسوار کنارم آمدند و امیر با تهدید چاقو مرا به گوشهای کشاند و آزارم داد. وقتی قصد سوار شدن به موتور را داشت، گلویش را فشار دادم تا بیهوش شود، اما فوت کرد. قصد کشتن او را نداشتم.»
رئیس دادگاه: چرا پس از دستگیری ادعا کردی قصد سرقت تلفنهمراهت را داشتند؟
شاهین: از ترس آبرویم دروغ گفتم. میترسیدم واقعیت را بگویم و آبرویم برود.
رئیس دادگاه سپس از متهم خواست صحنه قتل را بازسازی کند که او با تشریح صحنه گفت: «دستهایم را دور گلوی امیر انداختم و فشار دادم که باعث خفگی او شد.»
رئیس دادگاه: گفته بودی مقتول چاقو داشت، چرا برای دفاع از خودش استفاده نکرد؟
شاهین: بعد از آزار من، چاقو را در جیبش گذاشت و قصد سوار شدن به موتور را داشت که به او حمله کردم. فکر نمیکرد گلویش را فشار دهم.
رئیس دادگاه: پیش از این ادعا کرده بودی با داعش در ارتباطی در این باره توضیح بده.
شاهین: آن را هم دروغ گفتم. از زندگی خسته شده بودم و میخواستم زودتر اعدام شوم.
رئیس دادگاه: سابقه داری؟
شاهین: یک بار به اتهام قتل پدرخواندهام بازداشت شدم که با گزارش پزشکی قانونی مشخص شد بیگناهم و آزاد شدم. بعد هم در پروندههایی به اتهام کتکزدن نامادریام، رابطه نامشروع و نزاع دستگیر شدم که در همگی تبرئه شدم.
پس از دفاعیات متهم، وکیل او در جایگاه ایستاد و در دفاعیاتش گفت: تقاضا دارم با توجه به ادعاهای موکلم او به پزشکی قانونی معرفی و تحت معاینه قرار بگیرد. قضات با این درخواست موافقت کرده و پسر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد تا پس از معاینات دوباره محاکمهشود.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد