آسانترین و سرراستترین پاسخ به این سوال این است که بدانیم چه فرقی بین پست طارمی در بازی اول و بازیهای بعدی وجود داشت؟ مهدی برابر انگلستان در پستی بازی میکرد که در پورتو هم میدرخشد، او مهاجم کامل بود. یعنی او این فرصت را داشت که در محوطه جریمه، دو هنر اصلی خود یعنی جاگیری و ضربهزنی را به نمایش بگذارد. در بازیهای بعدی با اضافه شدن سردارآزمون به ترکیب، مهدی از محوطه جریمه دور شد. او در بهترین حالت دیگر مهاجم کاذب بود. این باعث میشد که او مجبور باشد دوندگی بیشتری داشته باشد و همین باعث خستگیاش شود. مهدی مجبور به یارگیری بود و این کاری بود که خیلی هم خوب بلد نبود. یکی از مشکلات تیمملی ایران بعد از این و در همین نکته است. فوتبال ایران فقط همین دو مهاجم خوب و توانا را دارد و مهم ایجاد تعادل است میان سردار آزمون و مهدی طارمی؛ دو بازیکنی که هر دو از بهترین مهاجمان قاره آسیا محسوب میشوند، هر دو در باشگاههای اروپا بازی میکنند و هر دو اکنون در اوج تجربه و توانایی قرار دارند. وظیفه سرمربی تیمملی این است که سیستمی را در تیمملی حاکم کند که بتواند از تواناییهای دو بازیکن به بهینهترین شکل ممکن استفاده کند.
البته در جام ملتهای آسیا که تیم به نسبت جامجهانی باید هجومیتر بازی کند، شاید این مساله راحتتر به جواب برسد اما این که مهدی طارمی در دو بازی آخر تیمملی قربانی تاکتیک تیمی شد و نتوانست آن طور که باید و شاید هنر خود را به نمایش بگذارد. حسرت و افسوس ماجرا وقتی بیشتر میشود که ما برای صعود به مرحله دوم جامجهانی فقط به یک گل نیاز داشتیم و امید اول گلزنی ما داشت خودش را میان خطوط برای گرفتن هافبکهای حریف خسته میکرد.
منبع: ضمیمه چام22 روزنامه جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد