فیلم سینمایی «بخارست» آخرین اثر او، مدتی است روی پرده سینماها رفته؛ فیلمی روایتگر داستان دو برادر با نامهای جلال (با بازی حسین یاری) و جلیل (با بازی پژمان جمشیدی) است که توسط ماموران امنیتی بازداشت شدهاند و در ادامه اتفاقهای جالبی برایشان رقم میخورد. با او در جامجم درباره فیلم بخارست و همچنین راز موفقیت فیلم اخیرش در گیشه خاموش این روزهای سینما گفتگو کردهایم.
با توجه به اینکه در کارنامه شما فیلم کمدی وجود دارد، در ابتدای بحث بد نیست تعریفی از سینمای کمدی ارائه دهید؟
در ایران مدتهاست که قواعد ژانر رعایت نمیشود. این مسأله البته محدود به ایران نیست و در تمام دنیا به همین شکل است. مؤلفههای ژانر در تمام دنیا شکسته شده و دیگر نمیتوان سینما را براساس ژانر طبقهبندی کرد. درباره ژانر کمدی هم در هر عرصهای (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و...) میتوان از دو منظر به آن نگاه کرد. از یکسو با زبان کمدی میتوان مشکلات را نوعی گفت که به قول معروف زهر آن گرفته شود و از سوی دیگر فیلمهای کمدی باعث تقویت نشاط عمومی در جامعه میشود. در جامعه اگر کسالت و خمودگی باشد نشاط اجتماعی و روحیه مردم برای کار و زندگی کاهش مییابد؛ بنابراین کمدی نیاز جامعه است. البته مسئولان باید سینما و فیلم دیدن را در راس امور قرار دهند؛ کاری که عموما انجام نمیدهند. یعنی ما در سینما با زبانی به بیان مشکلات میپردازیم، اما باید گوشهای شنوایی برای حل این مشکلات داشته باشند که آثار ما را ببینند و به آن فکر کنند، ولی متاسفانه مسئولان غالبا اصلا فیلم کمدی نمیبینند. به همین دلیل عموما فیلمهای کمدی، اجتماعی و... که حرفی برای گفتن دارند، کاراییشان را از دست میدهند. مردم میتوانند در سالن سینما بخندند، اما به مضامین آن فکر هم بکنند. چرا در بخارست حرف از قاچاق دارو میشود؟ آیا مسئولان به این معضل فکر میکنند؟ بحران دارو که در بخارست به آن اشاره شده اگر حل نشود چه عواقبی برای کشورمان به همراه دارد؟
فیلم بخارست را دقیقا براساس تعاریفی که ارائه دادید، ساختید؟
من در جایگاه فیلمساز اگر بتوانم دو ساعت مردم را شاد کنم، گام بزرگی برداشتهام. خانوادههای پرمشغله امروزی را دو ساعت کنار هم نشاندن به خودی خود دستاورد مثبتی است و اگر چنین اتفاقی محقق شد درمرحله بعد میتوان به مفاهیمی که یک فیلم باید به مخاطب ارائه دهد، فکر کرد. متاسفانه سینمای ما، امروز درگیر یکی دو رای داوری در جشنوارههای جهانی است و این نگاه به ما لطمه میزند. از نظر من فیلمی که آحاد مردم را کنار هم جمع و ایجاد نشاط اجتماعی کند، فیلم خوبی است.
بعد از دیدن این فیلم این سؤال برایم بهوجود آمد که شما چقدر راش گرفتید؟
زیاد نبود. فیلمبرداری ما ۳۵ جلسه بیشتر نبود؛ ضمن اینکه برای ساخت بخارست به لحاظ زمانی محدودیتهای زیادی داشتیم. بازیگر اصلیمان، پژمان جمشیدی کار دیگری هم داشت و ما بیشتر از یک ماه نمیتوانستیم از ایشان استفاده کنیم؛ ضمن اینکه همان روزهای فیلمبرداری ساعت ۵-۴ بعد از ظهر نمایشی روی صحنه داشت و ما تعهد داده بودیم فیلمبرداری فیلم تداخلی به ساعت بازیشان در تئاتر نداشته باشد؛ بنابراین برعکس دو، سه فیلم قبلیام با محدودیت و حسابشده فیلمبرداری انجام شد.
موقع انتخاب بازیگر خیلی به گیشه فکر کردید؟
فکر کردن به گیشه در مؤلفههای اولیه ساخت فیلم کمدی است. گیشه پررونق منوط به فاکتورهای بسیاری است که یکی از آنها انتخاب بازیگر مناسب نقش مربوط است. در واقع انتخاب بازیگرهای مناسب یکی از المانهای بصری برای ایجاد جذابیت یک فیلم است. قطعا اگر بدانم بدون حضور فلان بازیگر از جذابیت فیلمم کاسته میشود و آن بازیگر بههر دلیلی جلوی دوربینم نیاید، ساخت آن فیلم را منتفی میکنم؛ کما اینکه بارها این کار را انجام دادم. اگر فیلمی ساخته شود، اما مخاطب جذب نکند به چه دردی میخورد؟ دخل و خرج یک فیلم تجاری باید با هم جور دربیاید.
پژمان جمشیدی دیگر به قول معروف پای ثابت فیلمهای شما شده. از تجربیات او چقدر در حین فیلمبرداری و خاصه در بخارست استفاده کردید؟
زیاد؛ ما درک متقابلی از هم داریم. من بهخوبی با ظرفیتهای پژمان آشنا هستم و او بیتعصب با یک پروژه همراهی میکند. او بازیگر بسیار مطرحی است که توانمندیاش را در ژانرهای مختلف ثابت کرده. البته حسین یاری، هادی کاظمی، ایمان صفا و هر بازیگری اگر ایدههای خوبی داشته باشند که به پروژه کمک کند حتما به آن گوش میدهم. بهعنوان هماهنگکننده، تکتک ایدهها را میشنوم و بین آنها هماهنگی و آن را اعمال میکنم. در مجموع در پشتصحنه فیلمهایم ارتباط خوبی برقرار است. با بازیگرانم بسیار راحت هستم. خواستههایم را با آنها در یکی- دو جلسه تمرین مطرح میکنم و آنها در جهت این خواستهها اگر بداههای هم در حین فیلمبرداری داشته باشند، بیان میکنند. تاکید میکنم با بداههگویی اگر در جهت برطرف کردن خواستههای فیلم باشد، مشکلی ندارم؛ چون اگر قرار باشد بازیگر هر آنچه بخواهد را بهعنوان بداهه بگوید که از همگسیختگی در روند کار بهوجود میآید. بداهه باید در جهت قصه باشد.
بهنظر میآید در فیلمهایتان تلاش میکنید با زبانی طنز، تصویرگر برخی از معضلات جامعه از منظری متفاوت باشید. مشکلاتی که بهطور جدی جامعه ایرانی معاصر را تهدید میکند. چقدر روی لایههای محتوایی فیلم تمرکز میکنید؟
زیاد. با نگاهی به تحلیلها، اخبار، فضای واقعی، مجازی و... مفاهیمی را در لابهلای فیلمهایم میگنجانم. خواهناخواه جامعه ما همیشه با مسائل سیاسی عجین است و اتفاقا یکی از نقدهایم این است که آنقدر مردم را در سیاست دخیل کردیم که آنها در هر شغل و جایگاهی که باشند به سیاست فکر میکنند. این اتفاق البته چندان مطلوب نیست. از نظر من مبنای سیاست باید بر این باشد که بهخصوص زمانیکه مشغول کار تخصصیمان هستیم به اخبار آزاردهنده فکر نکنیم. من هم سعی میکنم برخی از کاستیهای اجتماعی را تاحدی غیرآزاردهنده در فیلمهایم بیان کنم. موافق نیستم که التهابات جامعه را بهصورت گلدرشت (که نهتنها فایدهای ندارد که بار منفی هم به همراه دارد) در فیلمهایم به نمایش بگذارم. به معضلات و کاستیهای موجود در جامعه باید به شکلی ظریف پرداخت.
با توجه به حاشیههایی که تاکنون برای برخی از فیلمهای در حال اکران پیش آمده و همچنین شرایط جامعه، آیا این نگرانی را نداشتید که برای فیلمتان مشکلی پیش بیاید؟
اگر گفتمانمان با جریانات مختلف اجتماعی توام با احترام باشد قطعا مشکل کمتری بهوجود میآید. ما هم در روزهای نخست اکران بخارست اقدامی برای تبلیغ فیلم انجام ندادیم. به هیچ طرف و جناحی کاری ندارم، اما هر هموطنی که در جریانات اخیر آسیبدیده ایرانی است و باید به آن رسیدگی شود. در این بین انسانهایی بیگناه از بین رفتند که تلخی رفتنشان برای هیچکدام از ما فراموششدنی نیست. ما هم تبلیغی برای فیلممان نداشتیم و هیچ دیدگاهی از جامعه را مورد تمسخر و نقد قرار ندادیم که مردم به نوعی آزردهخاطر نشوند. با احترام کامل به تمام ایرانیان، بخارست را اکران کردیم.
بهعنوان کارگردان بخارست، خطاب به مخاطبان چه چیزی میگویید تا تشویق شوند و پای تماشای فیلم شما بنشینند؟
به مردم میگویم که شادابی و نشاط حق شماست. کاری که از دست ما برمیآمد این بود که با ساخت این فیلم، زمینه را برای دو ساعت کنار هم بودن و نشاط شما فراهم کردیم. امیدوارم هر چه زودتر آرامش بر جامعه بنشیند. به هرحال چرخه اقتصادی سینما باید بچرخد، چرا که رونق سالنهای سینما سبب اشتغالزایی بسیاری از مردم میشود.
بخارست؛ نقدی بر بحران دنبالهدار کمبود دارو
کمبود دارو در کشور ما تبدیل به بحران شده و مربوط به این دولت و آن دولت هم نمیشود. آنچه در لایههای زیرین فیلم بخارست روایت میشود، آسیبی است که بهدلیل عوامل مختلفی نظیر احتکار دارو و کاهش خط تولید رخ داده. البته احتمال دیگری هم مطرح است؛ برخی معتقدند مواد اولیه مانده در گمرک یکی از پشتپردههای کمبود دارو باشد؛ در حالیکه تلاش دولت بر این است که با کاهش یک درصدی مالیات بر ارزش افزوده واردات مواد اولیه دارویی، موضوع مالیات بر ارزشافزوده برای ترخیص مواد دارویی از گمرک حل و فصل شود، اما یکی از جالبترین نکات داستانی بخارست همین است که با طرح چنین موضوع دردآوری، شوخیهایش را بهشکلی در کل فیلم توزیع میکند که فیلم دچار افت و رکود نشود و تماشاگر با لذت خط داستانی فیلم را تا انتها دنبال کند. ویژگی دیگری که باعث جذابتر شدن فیلم میشود شخصیتهای رنگارنگ و بامزهای است که در کنار زوج اصلی داستان قرار گرفتهاند. پدر بیخیال و عاشق کباب جلال و جلیل، رحیم لات، مشنگ و خشن فیلم (با بازی ایمان صفا)، مامور اطلاعات (با بازی وحید آقاپور)، سینای آدمکش مثلا حرفهای (با بازی هادی کاظمی) و حتی پدر عابد و مشاورش کامل (با بازی بابک کریمی و رضا بهبودی) مجموع شخصیتهای فیلم هستند. این کاراکترها باعث شدهاند تا داستان ساده فیلم هرچه جذابتر روایت شود.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد