از مهمترین دلایل موفق نشدن یک استارتآپ، نداشتن تیمی مناسب است. یعنی بنیانگذاران به استخدام افرادی نیاز دارند که مشتاق ماموریت سازمانی خود باشند و به موفقیت آن کمک کنند. اگر به دنیای کارآفرینی تمایل دارید، اما مطمئن نیستید که میخواهید مسیر خود را بهعنوان صاحب کسبوکاری پیش ببرید، پس ممکن است پیوستن به یک استارتآپ در مراحل اولیه آن حرکت مناسبی برای شما باشد، اما قبل از اینکه تصمیم بگیرید به یک استارتآپ بپیوندیدچند نکته وجود دارد که باید در نظر بگیرید تا مطمئن شوید که آیا این مسیر شغلی همان است که میخواهید دنبال کنید یا خیر؟ اگر بهتازگی فعالیت خود را بهعنوان یک نیروی کار شروع کردهاید یا قصد دارید حرفه خود را به مسیری متفاوت هدایت کنید، حضور در یک شرکت استارتآپی جوان میتواند مهارتها و تجربههایی را برای شما فراهم کند که بهسختی در دنیای شرکتها پیدا خواهید کرد. در ادامه پنج مزیتی که پیوستن به یک استارتآپ برای شما به ارمغان میآورد، بررسی میکنیم.
۱- با تغییر و نبود اطمینان سازگار میشوید
استارتآپها نسبت به شرکتهای بالغ، تیمهای کوچکتر و منابع کمتری دارند که به شما امکان میدهد تا نقشهای زیادی ایفا کنید. در حالی که عنوان شغلی شما ممکن است نشان دهد که دارای مجموعه مشخصی از مسئولیتها هستید. در استارتآپها مواقعی وجود دارد که مشارکت همه اعضای یک تیم، مورد نیاز است، بنابراین از شما انتظار میرود زمانی که کاری باید انجام شود وارد ماجرا شوید؛ چه قبلا آن کار را انجام داده باشید و چه برای اولینبار است که با آن روبهرو میشوید. البته این به معنای داشتن توقع بیجا برای انجام کاری خارج از توان شما نیست. جف باسگانگ، مدرس ارشد در واحد مدیریت کارآفرینی دانشکده بازرگانی هاروارد میگوید: «استارتآپها آزمایشهای بزرگ را در خود شکل میدهند. هر نوآوری که در آنجا صورت میگیرد کاملا جدید است. فرضیهها یکی پس از دیگری مورد آزمایش قرار میگیرد. عناوین، مرزهای عملکرد افراد، نقشها و مسئولیتها در بیشتر موارد انعطافپذیر هستند. تیم به صورت یکپارچه کار میکند؛ اختراع، خلق ایدههای جدید، حرکت به سمت اهداف، همه اینها در حالی انجام میشود که هیچ کتاب راهنمایی برای آن وجود ندارد.» ابهاماتی که در کار روزمره به وجود میآید به شما میآموزد تا در لحظه به تغییرات واکنش نشان دهید. برخلاف یک محیط سازمانی ساختاریافته که در آن وظایف خارج از محدوده شغلی شما میتواند به بخشهای تخصصی منتقل شود، کار در یک استارتآپ مجبورتان میکند آستینها را بالا بزنید و بهطور مستقیم با مشکلات مقابله کنید. این نهتنها شما را به عضوی فعال و مدبرتر در یک گروه تبدیل میکند، بلکه به شما امکان میدهد روشها و مهارتهای حل مسأله خود را تقویت کنید.
۲- کار شما تاثیری مشهود دارد
ماهیت کوچک یک تیم استارتآپی محیطی را ایجاد میکند که در آن احساس نکنید فقط یک چرخدنده در بخشی نامعلوم هستید. برخلاف شرکتهای بزرگتر و باسابقهتر، استارتآپها دارای سلسلهمراتب محدودی هستند. این به آن معناست که جایگاه شما در سازمان بسیار قابل مشاهده است و تأثیر کار شما نسبت به زمانی که در موقعیت تخصصیتر قرار داشته باشید، بهراحتی آشکار میشود. بینش واضح و فوری در مورد اثربخشی مشارکتهای شما میتواند به احساس رضایت شغلیتان کمک کند. این رضایت میتواند تمایل شما را تقویت کند تا کار خود را با بالاترین کیفیت انجام دهید و به رشد شرکت خود کمک کنید.
۳- میان تیمی باانگیزه قرار میگیرید
یک استارتآپ با ایدهای برای راهحل یک مشکل شروع میشود، اما به تیمی از افراد باانگیزه و با استعداد نیاز دارد تا آن ایده را بپذیرند و به یک تجارت پایدار تبدیل کنند. با پیوستن به یک استارتآپ در مراحل اولیه آن، این فرصت را دارید تا بخشی از تیمی کوچک از افراد باانگیزه باشید که به کار خود اهمیت میدهند و مشتاق کمک به موفقیت شرکت هستند. در حالی که شرکتهای بزرگتر استعدادها را با حقوق بالا و مزایای گسترده جذب میکنند، استارتآپها توجه خود را روی افرادی متمرکز میکنند که به هدف سازمان متعهد هستند. جف باسگانگ در هاروارد بیزینس مینویسد: «با کار در یک استارتآپ، از شما انتظار میرود تا با احساس تعلق در آن سرمایهگذاری کنید. حس داشتن ماموریت و ماجراجویی در یک استارتآپ، بیشتر از یک سازمان سنتی است بهطوری که تلاشهای شما بهوضوح و مستقیما با ارزش و موفقیت شرکت مرتبط است.» این نوع محیط مبتنی بر ماجراجویی، فرهنگی دوستانه و رفاقتگونه ایجاد میکند که بیش از احساس تعلق، به شما حس افتخار در کارتان القا میکند.
۴- کارآفرینی را یاد میگیرید
در طول مدت حضور خود در یک استارتآپ، احتمالا با بنیانگذاران و مدیران شرکت همکاری نزدیکی خواهید داشت که به شما دیدگاهی بیسابقه از واقعیتهای کارآفرینی میدهد. با دسترسی مستقیم به مدیریت ارشد و تجربه چگونگی رشد یک سازمان در طول زمان، درک عمیقی از آنچه برای مقیاسبندی کسبوکار لازم است به دست خواهید آورد، از استخدام کارکنان گرفته تا ایجاد هویت برند. فراتر از بینشهای تجاری عملی، حضور در کسبوکاری جدید به شما این امکان را میدهد که نسبت به محیط سلسله مراتبیتر، تأثیر بیشتری بر نحوه عملکرد شرکت داشته باشید. تا آنجا که بهعنوان عضوی از تیمی کوچک، این فرصت را دارید تا ایدههای خود را برای نوآوری و راهحلهایی در جهت کارآمدتر ساختن سازمان، ارائه دهید. وقتی این فرصت را دارید، میتوانید مانند فرد صاحب کسبوکار فکر کنید و ایدههایی را ارائه دهید که نهتنها برای شما و تیمتان، بلکه به نفع کل مجموعه است.
۵- تجربه فرهنگ شرکتی متفاوت
اگر تصمیم دارید در شرکتی نوپا کار کنید، به طور مستقیم متوجه خواهید شد که فرهنگ استارتآپی با فرهنگ شرکتی متفاوت است. چه بهدنبال تغییر باشید، چه از ماهیت سفت و سخت شرکتی سنتی خوشتان نمیآید، با پیوستن به یک استارتآپ میتوانید فرصتی عالی برای تجربه یک محیط کاری متفاوت داشته باشد. اگر عاشق محل کاری انعطافپذیر باشید و از مسئولیت شانه خالی نکنید، ممکن است به این نتیجه برسید که با فرهنگ استارتآپی بیشتر احساس سنخیت دارید، اما اگر به تعادل بین کار و زندگی بیشتر فکر میکنید یا پاداش را بر اشتیاق اولویت میدهید، فرهنگ شرکتی سنتیتر ممکن است مناسبتر باشد. البته در یک استارتآپ هم تعادل بین کار زندگی وجود دارد، اما نکته اینجاست که طبیعتا وقتی احساس تعلق بیشتری داشته باشید، مطمئنا زمان بیشتری برای آن صرف خواهید کرد. مهم است که هم اهداف شخصی و هم اهداف حرفهای خود را ارزیابی کنید و مزایا و معایب هرکدام را بسنجید تا تعیین کنید که کدام محیط برای شما بهتر است. اکنون که درک بهتری از مزایای پیوستن به استارتآپها دارید، وقت آن است که ۳ سؤال از خود بپرسید:
آیا میتوانم نسبت به اهداف شرکت همسو و با اشتیاق باشم؟
آیا مایل هستم که سطح بالاتری از مسئولیت را بهعهده بگیرم؟
آیا بهطور طبیعی مشتاق یادگیری چیزهای جدید هستم؟
چه آرزوی راهاندازی شرکت خود را داشته باشید یا بهدنبال جایگزینی برای شغل سنتی خودتان باشید، درسهایی که در یک استارتآپ میآموزید بسیار ارزشمند است و میتواند تا پایان دوران کاری با شما همراه باشند.
روزنامه جام جم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد