این موضوع در همان روزها هم باعث شد بسیاری از کارشناسان حوزه سلامت به آن اشاره داشته باشند و از لزوم بازنگری در سیاستهای دیدهبانی سلامت حرف بزنند. هر چه بود، اما دو سال سخت کرونایی گذشت، اما این چالش در حوزه سلامت همچنان ادامه دارد و شاید مصداق آشکار این روزهای آن را بتوانیم در رابطه با طغیان آنفلوآنزا و کمبود دارو به چشم ببینیم.
هر چند در میانه این اتفاقات هم دلایل دیگری همچون تخلف برخی شرکتهای داروسازی یا احتکارهای احتمالی دارو و البته نحوه مصرف دارو در ایران حرفهایی به میان آمد، اما همچنان چالش دیدهبانی سلامت در جای خود باقی ماند. در مقابله با پدیده غافلگیری به ویژه در حوزه بهداشت و سلامت همچون بسیاری دیگر از کشورهای جهان نظامی به نام دیدهبانی سلامت شکل گرفته است. نظامی که چند روز پیش به نقل از رئیس سازمان پدافند غیرعامل در ایران «مرخص» خوانده شد! سردار غلامرضا جلالی چند روز پیش درباره ناکارآمدی سیستم دیدهبانی سلامت گفت «کرونا را زمانی کشف کردیم که چند فوتی داشتیم و علیالقاعده باید قبل از بروز فوتی کرونا متوجه ورود آن به کشور میشدیم. سیستم دیدهبانی سلامت ما مرخص است»، اما دیدهبانی سلامت چقدر در عصر کنونی مهم است؟ این موضوع را باید به پیشبینی تهیه دارو برای فصول خاص سال یا تجهیز زیرساختها برای فراگیری یک بیماری محدود کنیم؟
سیاهه مزایای سیستم دیدهبانی سلامت بسیار طولانیتر از آن است که در این گزارش جمعوجور بگنجد، اما نکته مهمی که در رابطه با آن باید بدانیم این است که اساسا این دیدهبانی سلامت است که سمت و سوی تصمیمات سلامت را معین میکند و وقتی بدانیم این دیدهبانی به قول رئیس سازمان پدافند «مرخص» باشد، به این معناست که قطعا تصمیمات درستی هم در رابطه با این حوزه نخواهیم داشت. به عنوان مثال کار اصلی موسسات دیدهبانی سلامت در بریتانیا، شبکه ملی دیدهبانی سلامت فرانسه و موسسه دیدهبانی کانادا طوری تنظیم شده است که به شیوه نوآورانه از دادههای بهداشتی موجود و مبتنی بر جمعیت استفاده کنند و آن را به اطلاعات سلامت همگانی برای کاربردهای عملی تبدیل میکنند.
اما با وجود کارهایی که در این زمینه در ایران صورت گرفته به نظر میرسد دادههای در اختیار جایی در تصمیمگیریها ندارد. نظام اطلاعاتی سلامت فعالیتی یکپارچه برای جمعآوری، پردازش، گزارش و استفاده از اطلاعات و دانش سلامت در تدوین سیاستها و برنامههاست. در سالهای اخیر البته فعالیتهای مهمی در ایجاد زیرساختها صورت گرفته که شاید مهمترین آنها گسترش بستر الکترونیکی لازم برای کارکرد بهینه نظام اطلاعات سلامت است؛ اما با وجود این اقدامات ارزشمند، به نظر میرسد هنوز انسجام لازم از لحاظ سیاستگذاری در اطلاعات سلامت به حاصل ننشسته است.
حتی آن طور که از پژوهشهای صورتگرفته میتوان متوجه شد موقعیت ایران به لحاظ در اختیارداشتن نظام آماری مبتنی بر واقعیت در منطقه جایگاه قابل قبولی است، اما به شکل تلخ و عجیبی ما از این موفقیت هیچ بهرهای نبردهایم. به این معنا که آمار و دادههای درستی از وضعیت نظام سلامت در اختیار داریم، دادههایی که میتواند به عنوان مواد خام مهم در وضعیت آینده سلامت جامعه ایرانی بسیار موثر باشد، اما تصمیمات گرفتهشده در این حوزه هیچ تناسبی با آن بانک اطلاعاتی ندارد. همین است که اساسا دیدهبانی سلامت را نمیتوانیم در این حوزه به کار ببندیم.
روزنامه جام جم