بازی با سرنوشت‌کودکان در خانه‌های‌بازی

این گزارش قرار نیست بر ضد طبقات بالادستی اجتماع نوشته شود یا تفریحات جذاب برای کودکان را زیرسؤال ببرد. بلکه حرفش این است که اگر بازی یکی از حقوق اولیه کودکان و از نیازهای اساسی همه آنهاست چرا اولا فضاهای امن بازی در همه نقاط به صورت عادلانه توزیع نشده و ثانیا اگر بازی، ابزاری برای آموزش غیرمستقیم است، چرا چتر نظارت بر سر همه اماکنی که نام‌شان «خانه‌های کودک» یا «خانه‌های بازی» است گسترده نشده و اساسا چرا تولی‌گری این فضاها بر عهده شهرداری است که هیچ تخصصی در حوزه کودک ندارد.
کد خبر: ۱۳۸۳۱۷۶
نویسنده مریم خباز - گروه جامعه
در اواخر دهه۸۰ و اوایل دهه۹۰ لااقل در تهران تابلو‌های زیادی به نام خانه بازی بالا کشیده شد که هدف‌شان ایجاد فضا‌هایی جذاب برای بازی کودکان بود که البته منافاتی با وجود پارک‌ها یا شهربازی‌ها نداشت بلکه به نوعی مکمل آن‌ها بود با این فرق که ایمنی در آن‌ها حرف اول را می‌زد.

این خانه‌های بازی در آن برهه در مناطق میانی و جنوبی تهران نیز کم و بیش دایر بودند، اما هرچه زمان گذشت تابلو‌های بیشتری پایین کشیده شد که دو مادری که با ما در این باره حرف زدند از سرنوشت تلخ آن‌ها می‌گویند.

یکی از این خانه‌های بازی که در حوالی خیابان شکوفه تهران دایر شده بود در واقع مغازه‌ای بود که گاهی به مستاجر اجاره داده می‌شد و سه چهار سال قبل تبدیل به خانه بازی شد؛ به گفته یک مادر، در واقع اتاقکی حدودا ۲۰متری بود که از بس کوچک بود بچه‌ها در آن احساس راحتی و آزادی نداشتند. این محل، اما عمر زیادی نکرد و تعطیل شد و حالا یک مغازه تره‌بار‌فروشی است که از قضا مشتری زیادی هم دارد در حالی که خانه بازی تعطیل شده، هیچ‌گاه شانس پذیرایی از این همه مشتری را نداشت. مادر دوم، اما از خانه بازی تاسیس شده در خیابان ۱۷ شهریور تهران می‌گوید که بالاخانه یک ساختمان کهنه و فرسوده بود که با چند قوطی رنگ کمی ظاهرش را بزک کرده بودند. او اولین بار که فرزندش را به این خانه برد در واقع‌بار آخر هم بود، چون از هیچ چیز آن راضی نبود. سرنوشت این خانه بازی هم شبیه اولی است با این فرق که در ساختمان را به علت فرسوده بودن تخته کرده‌اند.

قیمت‌ها بالا، امکانات اندک

البته فقط کهنگی ساختمان یا کوچکی فضا نیست که شأن خیلی از خانه‌های بازی را شکست و در محله‌هایی که زیستگاه مردمان طبقه متوسط و رو به پایین زندگی می‌کنند، برای این اماکن حکم تعطیلی نوشت. اینجا بازهم موضوع توان مالی خانواده‌ها پیش کشیده می‌شود که باعث شد خیلی‌ها پارک‌های محلی را به‌واسطه وسعت و رایگان بودنشان به خانه‌های بازی ترجیح می‌دهند.

یکی از مادرانی که با «جام‌جم» در این باره گفتگو می‌کرد، توضیح داد که همسرش یک کارگر حداقل بگیر است و قیمت نیم‌ساعت بازی در خانه کودک محله‌شان ۱۲ هزار تومان بود که اگر قرار بود او هر روز یا یک‌روز در‌میان دو فرزندش را به این خانه بیاورد از عهده‌اش برنمی‌آمدند.

مادر دوم، اما می‌گوید که «وقتی هنگام بازی، سر پسرش به دیوار خورد و شکست او به این نتیجه رسید که این خانه ناامن ارزش هزینه‌کردن ندارد.»

خانه‌های بازی با مهدهای‌کودک تفاوت‌های اساسی دارد. درست است که هر دو باید محیطی جذاب و شاد داشته باشند، ولی خانه‌های بازی محل نگهداری موقت از کودکان هستند با این هدف که فقط مشغول بازی و تخلیه انرژی شوند، اما در مهدهای‌کودک گرچه بازی جزئی از برنامه‌هاست، ولی آنچه که اولویت دارد آموزش کودکان است از جمله فراگیری آداب غذاخوردن، خوب صحبت کردن، نحوه برخورد با همسالان، احترام به دیگران و به‌طور کلی تمرین مهارت‌های زندگی؛ بنابراین خانه بازی و مهدهای‌کودک دو مقوله جدا از هم هستند که اولی با دریافت مجوز از شهرداری امکان تاسیس دارد و دومی از پارسال تا به حال که سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک زیر لوای وزارت آموزش‌و‌پرورش تاسیس شده، توسط این سازمان نظارت می‌شود و خوراک آموزشی دریافت می‌کند. اما اکنون سؤال این است که اگر مهدهای‌کودک پس از سال‌ها پریشانی و دست به دست شدن میان آموزش‌و‌پرورش و بهزیستی سرانجام سامانی یافته‌اند چرا خانه‌های بازی کودکان هنوز ملغمه‌ای رها شده به نظر می‌رسند؟ البته دیروز برای یافتن پاسخ این سؤال با سخنگوی شهرداری تهران چند بار تماس گرفتیم که هیچ‌کدام منتج به نتیجه نشد.

روی دیگر سکه‌ها: خانه‌های لوکس

در مورد خانه‌های بازی و خانه‌های کودک در کشور به جرات می‌توان گفت هیچ آمار دقیقی وجود ندارد. در اینترنت هم جست‌وجو کنیم فقط اطلاعات جسته و گریخته‌ای در مورد شهر تهران به‌دست می‌آید. جالب این‌که در میان اطلاعاتی که درباره تهران وجود دارد نیز توزیع نامتوازن امکانات به‌خوبی دیده می‌شود به‌طوری که بیشترین تمرکز در نقاط مرفه‌نشین شهر است و برخی مناطق اصلا خانه‌ای در آن‌ها یافت نمی‌شود و در برخی مناطق بینابینی هم یک یا دو خانه بازی در دسترس است. ما یکی از این خانه‌های بازی در یکی از مناطق پولدارنشین تهران را دنبال کردیم و به مکانی رسیدیم که هفت روز هفته و ۱۲ساعته خدمات ارائه می‌دهد و کودکان می‌توانند در آن مشغول آب‌بازی، بازی حرکت، کلاژ، پاپیه ماشه، بازیافت، اوریگامی و مسی‌پلی شوند و بعد از خستگی بر سر میز تشریفات حاضر شوند. در این خانه، سالن تولد با تم شخصیت‌های هالیوودی، کافه کودک و کارگاه مادر و کودک نیز وجود دارد که قطعا در آن‌ها به بچه‌ها خیلی خوش می‌گذرد، اما برای بازی در این خانه باید پول خرج کرد هر ساعت حدود ۲۰۰‌هزار تومان.

این گزارش روایتی کوتاه از شکاف طبقاتی در حوزه بازی کودکان و البته رهاشدگی این حوزه است، آن هم در شرایطی که طبق اعلام سازمان ملی تعلیم و تربیت، جمعیت کودکان سه تا شش سال کشور حدود چهار میلیون نفر است که نیاز شدیدی به بازی در مکان‌های امن دارند.

روزنامه جام جم 
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
اجتهاد زنان سیره عُقلاست

درگفت‌وگو با رئیس دانشکده الهیات دانشگاه الزهرا ابعاد بیانات رهبر انقلاب درخصوص تقلید زنان از مجتهد زن را بررسی کرده‌ایم

اجتهاد زنان سیره عُقلاست

نیازمندی ها