با وجود این برخی میگویند جای کار بیشتری دارد. این نگاه را با چند کارگردان و تهیهکننده مطرح کردیم. حاصل این گپ و گفت در ادامه آمده است.
کم و کیف پرداختن به سوژههای دفاعمقدسی
ابوالفضل صفری، تهیهکننده سریال دفاعمقدسی عاشورا به کارگردانی هادی حجازیفر و محصول سیمافیلم است. سریالی که هنوز روی آنتن نرفته، اما با توجه به درخشش نسخه سینمایی آن در جشنوراه فیلمفجر گذشته، بسیاری انتظار تماشایش را میکشند. از صفری که دستی بر آتش در پرداختن به سوژههای دفاعمقدسی دارد، میپرسیم نگاهش به کارنامه صداوسیما در حوزه سریالسازی با موضوع دفاعمقدس چیست. او به خبرنگار جامجم پاسخ میدهد: تعداد سریالهایی که به صورت مطلق به دفاعمقدس پرداختهباشند، خیلی کم است. در بسیاری از سریالها موضوع دفاعمقدس مثل یک حاشیه بوده و وارد متن نشدهاست؛ مثلا صرفا یک شخصیت جانباز، بازمانده یا ایدئولوژی از دفاعمقدس در سریال حضور دارد یا مطرح میشود.
محسن علیاکبری، تهیهکننده سینما و تلویزیون نیز که این روزها نامش با سریال «الف دزفول» بیش از پیش شنیده میشود در پاسخ به این پرسش میگوید: مقوله دفاعمقدس به قدری وسعت و دامنه دارد که ما هر قدر دربارهاش کار کنیم، نمیتوانیم نسبت به آن ادای دین داشتهباشیم. پرداختن به موضوعات و شخصیتهایی از جمله بانوان، بچههای نوجوان تا پیرمردها که در این هشت سال دفاعمقدس تاثیرگذار بودند، جذابیتهایی دارد که وظیفه هنرمندان، رسانهملی و سینماست تا به آنها بپردازد. رسانهملی سعی خود را کرده، اما کافی نیست و احساس میشود خیلی بیشتر از اینها باید نگاه ویژه داشتهباشیم و میبایست بودجه مختص تولید آثار دفاعمقدسی تعریف کنیم. حتی شاید لازم باشد یک گروه یا یکی از شبکههای موجود وظیفه ساخت آثار دفاع مقدسی را برعهده بگیرد.
علیاکبری ادامه میدهد: این دوران پر از اتفاق و قصه است؛ حتی این اواخر موضوع مدافعان حرم هم به نوعی به دفاعمقدس برمیگردد. همانطور که گفتم شاید لازم باشد در سیاستگذاریها یکی از شبکهها وظیفه اصلیاش را به تولید آثار دفاعمقدس اختصاص دهد تا بتوانیم از این طریق بخشی از اسناد ماندگار در اذهان عمومی را به تصویر بکشیم و برای مخاطبان نوجوان و جوان هم به نمایش بگذاریم.
خیرا... تقیانیپور، کارگردان سریال دو فصلی نجلا هم که بخشی از قصه آن در فضای سالهای جنگ و شهرهایی که بیشتر درگیر این رخداد بودند، روایت میشد در گفتوگو با ما بیان میکند: به نظرم مقدار کمی به این سوژه پرداخته شدهاست.
حدود ششماه از سریال نجلا و زیرخاکی گذشتهاست، اما در این مدت سریال دیگری درباره جنگ نداشتیم. پارسال هم فقط نجلا بود. البته نجلا هم درواقع به سوژه دفاعمقدس نپرداختهاست. نسبت به ابعاد وسیع جنگ، متاسفانه کمتر پرداختهایم. میگویند وقتی گلولهای از تفنگ یک نفر به دیگری شلیک میشود، سالیان سال مردمان آن دو کشور، با گوشت، پوست و استخوانشان تبعات آن شلیک را لمس میکنند. سالیان زیادی از جنگ جهانی میگذرد، اما مرتب درباره آن آثار تولید میشود. این دست موضوعات، چیزهایی نیستند که کهنه شوند.
از سوی دیگر، اما صفری در پاسخ به این پرسش که دلیل کمتر پرداختن به این سوژهها پر هزینهبودن آنهاست یا تمایل نداشتن مخاطبان، عنوان میکند: این دست کارها بسیار سخت و پرهزینه هستند به همین دلیل تهیهکنندگان تلویزیون و حتی سینما به راحتی سمت آن نمیروند. سالی یا دو سالی، یک فیلم ساخته میشود که بگویند ما به این سوژه پرداختیم.
او ادامه میدهد: اتفاقا سینمای جنگ، گونه پر مخاطبی است و در هالیوود هم طرفداران زیادی دارد. هنوز هم درباره جنگهای جهانی فیلم و سریال ساخته میشود و جزو جذابترین آثار است. اگر بخواهم مثالی مشابه بزنم، مثلا ابتدای امر میگفتند گونه امنیتی ـ پلیسی که ما در چند اثر نظیر خانه امن و سرجوخه به آن پرداختیم، مخاطب ندارد، ما ساختیم و دیدیم اتفاقا مخاطبان این گونهها بیشتر هم هست، ولی تولید این آثار سخت است. ساخت کارهای دفاعمقدسی به دلیل جنس تولید و به اصطلاح طول و عرض صحنهها، از اینها هم سختتر است. خلق صحنههای جذاب در این سبک آثار، گرانتر و زمانبرتر است.
پیوند نگاه نسل دیروز و امروز
نسل امروز نسبت به دوران دفاعمقدس اغلب آشنایی ندارند و گاهی تصویری که به واسطه آثار نمایشی از آدمهای آن دوران و رزمندگان در ذهنشان ایجاد شده، آرمانی است و آن را دور از واقعیت مییابند. صفری در مورد بهترین شیوه برای پاسخگویی به پرسشها و شبهات نسل امروز در آثار نمایشی تلویزیونی حوزه دفاعمقدس و همچنین بازنمایی نگاه آنان به این واقعه توضیح میدهد: نسل نو در آن زمان حضور نداشت و میشود گفت کسانی که این روزها وارد دهه پنجم زندگیشان میشوند، جزو آخرین کسانی هستند که جنگ را به خاطر دارند. باید همان نگاهی را که در آن سالها وجود داشتهاست، به نمایش درآورد و به نوعی مسأله را برای نسل امروز باز کرد. مثل سریال عاشورا که قصهای را برای مخاطبان جدید به نمایش درخواهد آورد که ندیدهاند. این نسل آن سبک زندگی، روابط انسانی در آن زمان و همچنین آدمهایی با آن تفکر را ندیده است. طبیعتا ورود به نگاه نسل نو نسبت به مقوله دفاعمقدس تا دو دهه پیش کارکرد داشت، ولی نسل امروز تصویری از آن شرایط ندارند. به همین علت اگر بتوانیم اتفاقی را که افتاده به همان شکل که بوده نشان دهیم و منتقل کنیم به هدف نزدیک شدیم.
تقبانیپور هم در اینباره راهکارش را چنین ارائه میکند: باید مسئولان به هنرمند اعتماد کنند. هنرمند مخاطبان خاص خود را میشناسند و برای پرسشهای آنان جواب مشخص و درخور دارد.
علیاکبری هم در این خصوص اظهار میکند: شهدای ما و کسانی که در جنگ نقشآفرینی کردند از کره دیگری نیامدند، از همین آب و خاک بودند. برای تاثیرگذاری بیشتر لازم است همه چیز را واقعی ببینیم. نباید غلوآمیز حرف بزنیم. متاسفانه برخی از آثار دفاع مقدسی ما غلوآمیز عمل میکنند. دشمن را آنقدر ساده، ضعیف و احمق به تصویر میکشند که باید گفت اگر اینطور است چرا او را همان شب اول از میان نبردید؟! باید با دقت بیشتری به این مباحث بپردازیم. دشمن ما کشوری بود که از ۶۰ کشور تغذیه میشد. ما داشتیم با جهان و ابرقدرتها میجنگیدیم.
پیشنهادهایی برای بهتر شدن
برای بهبود این روند، از این فیلمسازان میخواهیم پیشنهادهایشان را ارائه کنند. صفری پیشنهادهایش را برای بهتر شدن روند سریالسازی دفاعمقدس در دوره تحولی سازمان صداوسیما چنین عنوان میکند: من تهیهکنندهام، مدیر نیستم و به همین دلیل از خیلی ماجراهایی که در سطوح اجرایی رخ میدهد، اطلاع ندارم. ولی تجربهای که هنگام ساخت سریال عاشورا داشتم این بود که بدنه باید با ما همکاری کند، مخصوصا وقتی کار در ابعاد ملی است باید با آن همراهی شود. دراینخصوص مشکل ساختاری داریم وگرنه سوژههای دفاع مقدسی کم نیستند. من دو سریال آماده تولید در حوزه دفاعمقدس دارم؛ یکی شهید دوران و یکی شهید هادی، اما دشواریهایی که در مسیر ساخت این گونه آثار وجود دارد، نمیدانم اصلا جرات پیدا میکنم دوباره سمت ساخت این سریالها بروم یا نه؟! این نشان میدهد نیازمند تحول در شیوه پشتیبانی و حمایت از این دست آثار هستیم. با نگاه عادی که نسبت به تولید سریالها وجود دارد، نمیشود سریال دفاع مقدسی تولید کرد.
تقیانیپور هم در این باره میگوید: مهمترین پیشنهادم این است که کار بیشتری حالا در هر ژانری که میخواهد باشد، انجام شود. امیدوارم تحول در عمل بیش از پیش نمود داشته باشد.
علیاکبری هم درباره تغییراتی که در دوره جدید صداوسیما صورت گرفته و تاثیر آن بر تولید سریالهایی با مضمون دفاعمقدس میگوید: تغییرات خیلی گسترده و سنگینی در رسانهملی در حال اتفاق است. شاید زود باشد بگوییم نقاط ضعف و قوت این تغییرات کجاست، اما مسیری که شروع شده یعنی تجمیع اتاق فکرها، خیلی رخداد خوب و بزرگی است. زمانی بود که پنج شبکه، یک موضوع را پوشش میدادند و از هم خبر نداشند. اینکه سریالها از یک نقطه نشأت بگیرد و بعد خروجی آن راهی شبکه و تولید شود، اتفاق میمونی است. امیدوارم سال آینده شاهد آثار متنوع و در راستای اهداف نظام جمهوری اسلامی باشیم. این تغییرات در حوزه دفاعمقدس هم تاثیرگذار خواهد بود. وقتی منشأ فیلمنامهها یک نقطه باشد، مشخص میشود چند فیلمنامه دفاع مقدسی داریم. این تجمیع، تکلیف همه را مشخص میکند و شبکهها هم پربارتر و جذابتر عمل میکنند. او درباره سرنوشت پروژه «الف دزفول» که تهیهکنندگی آن را بهعهده دارد بیان میکند: فیلمنامه آن نوشته شده است. منتظر تجمیع اتاق فکر و نظر آنها هستیم. باید ببینیم نتیجه چه خواهد بود.
مغفول ماندهها
با مروری اجمالی، میبینیم در این سالها که آثاری درباره دفاعمقدس در قاب تلویزیون ساخته شد و مخاطبان را با خود همراه کرد، صرفا برخی وجوه این رخداد را پررنگتر کرد و بعضی دیگر هنوز رنگ تصویر نگرفتهاند. تقیانیپور درباره سوژههای مغفول ماندهای که جای کار بیشتری دارند، میگوید: تبعات بعد از جنگ، خانواده شهدا و جانبازان، جانبازان اعصاب و روان و... از جمله موضوعاتی است که باید به آنها پرداخته شود. باید نشان دهیم زندگی این افراد پس از جنگ چگونه پیش میرود؟ چه اتفاقاتی برای آنها افتاده است؟ خانواده شهدا چطور روزگار میگذرانند و کسانیکه هنوز چشمانتظار فرزندشان هستند چه میکنند؟ فکر میکنم آثار با موضوع خانواده شهدا کم ساخته شده است.
علیاکبری هم دراینباره میافزاید: به نظرم نباید زیاد به موضوع جنگ پرداخت و بیشتر باید به وجه دفاعمقدس نگاه کرد. تقدسی که ما به این قضیه میبخشیم به خانوادهها و نحوه تربیت این شهدا برمیگردد. باید به اصل قضیه توجه بیشتری کنیم تا با این آثار روش درست زندگی کردن ترویج شود. در دفاعمقدس نوجوان ۱۵ ــ ۱۴ ساله کاری میکند که شاید به ذهن یک فرمانده نرسد؛ این نگاه به خانواده او برمیگردد. همچنین تاثیر بانوان در جنگ هم موضوعی است که کمتر به آن پرداختیم. من مقطعی در دوران جنگ در جنوب بودم و نقش خانمهایی را که بهعنوان بهیار، آشپز و خیاط در امور پشتیبانی جنگ زحمت میکشیدند به چشم دیدهام. نمایش صرف تیراندازی، صحنههای جنگ و... کافی نیست و باید به واقعیت درونی شخصیتهایی که در این رخداد حضور داشتند، نزدیک شد.
روزنامه جام جم