گزارش «قفسه کتاب» از شکسته‌شدن رکورد جشن امضای یک کتاب توسط مشهدی‌ها

اسم حسین(ع) که آمد، مقاومت عموخسرو شکست!

ده روز، فضای فرهنگی مشهد تحت تاثیر یک نام قرار گرفته بود: ویولن‌زن روی پل! بر اساس آنچه در تبلیغات دیده می‌شد قرار بود بزرگ‌ترین همایش کتابی شرق کشور برگزار شود و مشهدی‌ها رکورد تعداد حضور در یک نشست جشن امضا کتاب را جابه‌جا کنند.
کد خبر: ۱۳۷۵۰۳۵
نویسنده  عطیه هراتی مطلق - قفسه کتاب 

سالنی که برای این مراسم در نظر گرفته شده بود، جایی دور از شلوغی و ترافیک مرکز شهر، عمارتی نوساخته متعلق به دانشگاه علوم پزشکی، با تجهیزات و امکانات و ظرفیت هزار نفری که نوید اتفاقی  بزرگ و جالب توجه را می‌داد. ترکیب اسم‌ها، ترکیب جذابی بود: «رضا امیرخانی» که با قلمش جادو می‌کرد، حجت‌الاسلام جوان‌آراسته که بهترین گزینه برای گرداندن چنین نشستی بود و «خسرو باباخانی» قهرمان بلامنازع خود افشایی هنرمندانه!
خانم میانسالی دو صندلی آن‌طرف‌تر از من نشست و به خانم کناری‌اش گفت: اومدم زن نویسنده کتاب رو ببینم! منم شوهرم معتاده. خسته شدم دیگه. اومدم باهاش حرف بزنم دلم سبک شه. شاید یک روزی شوهر منم بتونه ترک کنه و من به آرزوم برسم. 
دکتر علیرضا نبی کارآفرین و خیر معروف مشهدی که در کارخانه‌اش شرط استخدام، داشتن سوء‌پیشینه است روی سن آمد و دقایقی درباره ساز و کار استخدام و جرقه اولیه به کارگیری معتادان و سابقه‌داران صحبت کرد. از چگونگی برگرداندن آنها به جامعه گفت و ضمن تقدیر از تصمیم شجاعانه خسرو باباخانی برای نگارش این کتاب و دعوت و توصیه به مطالعه این کتاب با تعریف کردن
چند خاطره شیرین حرف‌هایش را به پایان برد. مثلا گفت که پشت بدن یکی از سابقه‌دارانی که در کارخانه‌اش کار می‌کند با خط نستعلیق خالکوبی شده: مرده‌شور با ناز بشور این تن نازکش نداره!
بالاخره لحظه تاریخی و اصلی فرا رسید؛ ردیف اول‌نشین‌ها برای رونمایی و پرده‌برداری از کتاب روی سن رفتند. اما مجری برای انجام این کار از یک قهرمان دعوت کرد که روی صحنه بیاید: ماه‌طاووس آقاعلی‌خانی؛ همسر خسرو باباخانی و قهرمان صبور و مهربان کتاب «ویولن‌زن روی پل» حالا در کنار همسرش، با چشمانی اشک‌آلود از این کتاب رونمایی کرد و سالن پر شد از صدای تشویق بی‌امان حضار. 
دکتر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی ضمن ارسال هدیه و لوح از خسرو باباخانی برای نوشتن این کتاب تقدیر کرد و گرچه خودش در مشهد حضور نداشت اما با یک متن طولانی مراتب ارادتش را به کتاب و کتابخوانی نشان داد.
در حالی که ردیف‌ اولی‌ها روی سن بودند و حین قرائت پیام قالیباف به ناگاه از گوشه‌های سن افشانه‌های دودزا شروع به کار کردند و مسئولان را در هاله‌ای از ابهام فرو بردند. شاید اگر مثلا فشفشه و آتش‌بازی تدارک دیده می‌شد، در لحظه رونمایی جذاب و هیجان‌انگیز می‌بود. اما دود فقط آدم‌ها را برای چند دقیقه‌ای محو کرد و حضار را به خنده انداخت. 
در طول مراسم چهار تیزر پخش شد که البته همه این تیزرها پیش از این بارها در شبکه‌های مجازی منتشر شده و بهتر بود برای چنین مراسمی پیوست تصویری اختصاصی تولید می‌شد که برای اولین‌بار پخش شود و البته با کیفیت بالاتر از آن تیزرهای تکراری!
بخش اصلی مراسم نسبتا دیر شروع شد و زود به پایان رسید. ترکیب چهار نفره روی سن؛ مهدی قزلی، رضا امیرخانی، محمدرضا جوان‌آراسته و خسرو باباخانی، برای اهل کتاب و داستان جذاب بود و می‌توانست ساعت‌ها همه را روی صندلی‌ها میخکوب کند. اما زمان، مثل همیشه کم بود و سهم هر یک از این چهار نفر به اندازه گفتن چند جمله شد! جوان‌آراسته برای مرحوم علی شاملو، موسس فقید و مجاهد کتابرسان، بغضی بزرگ در گلو داشت که میل به ترکیدن داشت اما به عنوان یک سخنران حرفه‌ای توانست بغضش را ببلعد و از کتاب بگوید. از این‌که این کتاب از آن دست کتاب‌هایی است که پس از شروع، نمی‌توان زمین گذاشت و یک نفس می‌خوانی‌اش.  مهدی قزلی مدیر انتشارات جام‌جم از پشتوانه قوی این کتاب گفت. از این‌که در سفر ضریح جدید امام حسین از قم به کربلا و عبور ضریح از شهرهای مختلف ایران، یکی از پرتکرارترین موضوعاتی که مردم درباره‌اش در ضریح کاغذ انداخته بودند، موضوع اعتیاد بود و من بارها از خسرو خواسته بودم داستانش را بنویسد و او هر بار نپذیرفته بود. اما اسم حسین علیه السلام که آمد، مقاومت عموخسرو هم شکست. 
خسرو باباخانی خیلی کوتاه صحبت کرد؛ خیلی کوتاه. او گفت من به همه شاگردانم می‌گویم در هر کسوت و شغل و نقشی که هستید از خودتان بپرسید: من برای کاستن از رنج مردم چه‌کار کرده‌ام؟!
رضا امیرخانی که بی‌شک قلم جادویی‌اش پای خیلی‌ها را به آن سالن گشوده بود، تأکید داشت خسرو محدود در این کتاب نیست و او نویسنده‌ای است که در موضوعات مختلف آثار خوبی نوشته است. امیرخانی از رنج‌ها گفت؛ از این که کار سخت نویسنده پیدا کردن سوال مردم و رنج مردم است و درباره آن نوشتن. امیرخانی هشدار داد که تبدیل نویسنده به نسخه‌نویس کار درستی نیست و نویسنده‌ای که مستندنگاری می‌کند، موجب توسعه کشور می‌شود. او توصیه کرد برای توسعه باید مستندنگاری کنیم و روایتگری صادقانه از اوضاع و احوال و زمانه و موضوعات داشته باشیم.
و در پایان، مجری اعلام کرد با حضور حدود 700 نفر در این نشست، رکورد ایرانی‌ها برای جشن امضای یک کتاب توسط مشهدی‌ها شکسته شد.

منبع: ضمیمه قفسه روزنامه جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها